جلسه همانديشي «چالش بازيگر و كارگردان در تئاتر» عصر روز گذشته ـ اول آبانماه ـ با حضور داوود رشيدي، فاطمه معتمدآريا و فرهاد آئيش در خانه هنرمندان ايران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش تئاتر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، داوود رشيدي در ابتداي مراسم حاضران را به نشستي كه قرار است، روز سهشنبه در خانه سينما در ساعت 17 با حضور علي رفيعي درباره ارتباط بازيگر و كارگردان برگزار شود، دعوت كرد و در ادامه با اشاره به موضوع اين جلسه همانديشي بيان كرد: بازيگري و كارگرداني دو حرفه متفاوت است و در اين ميان تعدادي از افراد سرهنگ هستند و فقط يك نفر تيمسار است و وقتي اين عده به جنگ ميروند، همه بايد به حرف تيمسار گوش دهند.
وي درعين حال گفت:البته من بهعنوان يك كارگردان هميشه تلاش ميكنم كه با بازيگر به تندي برخورد نكنم، ولي به هر حال كار به اسم كارگردان است و اين بازيگر است كه بايد به نگاه كارگردان نزديك شود.
رشيدي افزود: يكي از تواناييهاي بازيگر اين است كه نوع بازي و حس خودش را به آن چيزي كه كارگردان خواسته است تطبيق دهد و تماشاچي هم نفهمد كه بازيگر برخلاف ميل خود رفتار ميكند.
در ادامه فاطمه معتمدآريا بازيگر تئاتر و سينماي ايران در سخناني گفت:از كودكي بازيگري و در نوجوانيام تئاتر را آموختهام و اكنون افتخار ميكنم كه آموزشي كه آن زمان در تئاتر ديدم، توانستم در تمام دوران فعاليتم از آن بهرهبرداري كنم و مهمترين آموخته من فرمانبرداري بود. اينكه من به عنوان يك بازيگر فقط يك سرباز وظيفه هستم و بايد فرمانبرداري كنم.
بازيگر «روسري آبي» در ادامه با مثال سرباز وظيفه به عنوان فردي كه در يك نظام كمترين جايگاه را دارد افزود: زماني كه در اين جايگاه قرار داريم، باعث ميشود كه ذهن شروع به كاركردن بكند و البته نبايد يك سرباز وظيفه بدون تفكر بود. بازيگر بايد فرمانبرداري را از صافي خود عبور دهد و اينگونه يك سرباز نمونه ميشود.
اين هنرمند با اشاره به خلاقيت بازيگر گفت: وقتي بازيگر تفكري را بر كارش اضافه ميكند، يعني چيزي افزون
بر وظيفهاش انجام داده است و اين خلاقيت يك بازيگر است. اين خلاقيت مخالفتي با فرماندهي تيمسار ندارد. وقتي يك بازيگر خلاقيت داشته باشد، ديگر هيچ بازيگر ديگري مانند او نيست.
فرهاد آئيش كه در اين نشست حضور داشت، اين اظهار نظر فاطمه معتمدآريا و داوود رشيدي را كه در يك راستا بودند را قبول نداشت و افزود: من هيچگاه در مقام يك كارگردان خود را تيمسار، و بازيگر را سرباز نميبينم. به علاوه به عنوان يك كارگردان، قرار نيست چيزي را به كسي بياموزم.
آئيش در ادامه با اشاره به برگردان انگليسي كلمه كارگردان (Director) افزود: اين واژه به معناي كسي است كه به كار سمت و سو و نگاه ميدهد.
معتمدآريا در ادامه با اشاره به نظر فرهاد آئيش افزود: من همان كاري را انجام ميدهم كه كارگردان از من ميخواهد و در نهايت خودم را تسليم نظر كارگردان ميكنم. رهبري توسط كارگردان اتفاق ميافتد و يك بازيگر متوسط هماهنگ بسيار بهتر از يك بازيگر عالي اما ناهماهنگ است.
معتمدآريا در ادامه با طنزي افزود: البته هر كارگرداني تا به حال فقط يكبار با من كار كرده است.
او ادامه داد: بازيگر تجلي انديشه كارگردان است و در دوران فعاليتم اين امر براي من يك اصل بوده است. من به فكر نويسنده و كارگردان، هويت مجدد ميدهم و فقط ميتوانم تجلي انديشه او باشم. اما ميتوانم با خلاقيتم اين كار را به بهترين و مطلقترين شكل انجام دهم.
فرهاد آئيش كه به دموكراسي ميان بازيگر و كارگردان اعتقاد داشت ادامه داد: متاسفانه وقتي درباره آزادي بازيگر حرف ميزنيم، بلافاصله ميترسيم كه بازيگر سوء استفاده كند، اما اينگونه نيست.
معتمدآريا در ادامه با اشاره به تضادي كه ميان داوود رشيدي و فرهاد آئيش پيرامون بحث چالش بازيگر و كارگردان به وجود آمده بود گفت: شما درباره دو نوع مختلف از مقوله كارگرداني صحبت ميكنيد، به عبارتي كارگرداني امري مطلق است، اما كار با بازيگر اشكال مختلف دارد.
او در ادامه با اشاره به سبكي كه خود براي كارگرداني گروههاي تئاتري استفاده ميكند، افزود: هر چقدر يك گروه بر اساس خلاقيت و بداهه كار كند، عنصر اصلي فعاليتهاي آنها بازيگر است و كارگردان از خلاقيت بازيگر به اين نتيجه ميرسد كه چگونه كار را انجام دهد.
فرهاد آئيش با تاييد صحبتهاي معتمدآريا افزود: من به عنوان يك بازيگر هيچگاه اجازه نميدهم كه به حيطه خلاقيت من تجاوز شود و به عنوان يك كارگردان هم هيچگاه نميگذارم، چنين اتفاقي بيفتد و اينكه چگونه اين دو جبهه ميتوانند با هم كار و تصميمگيري كنند معتقدم كه حتي ادعاي دموكراسي ميتواند راهگشا باشد.
در ادامه معتمدآريا با اشاره به خلاقيتي كه در كار خودش در بازيگري تئاتر از آن بهره ميگيرد گفت: من در نوجواني از كارهاي سعدي افشار ياد گرفتم كه خلاقيت چيست.
داوود رشيدي در ادامه با اشاره به اين چالش عنوان كرد: اين تصميمگيريها بر اساس نوع كارگرداني، نمايشنامه، زمان و بازيگران متفاوت است. گاه بازيگر خلاق است و سطح كار را بالا ميبرد اما گاه بازيگر فقط اداء درميآورد و حرف گوش نميكند. آنجاست كه بايد به عنوان يك كارگردان ديكتاتور بود و حتي آن بازيگر را تغيير داد.
فرهاد آئيش در ادامه نظرش را اينگونه مطرح كرد: به عنوان يك كارگردان معتقدم اگر به سراغ بازيگر ميرويد، نرم و آهسته برويد كه مبادا خلاقيتش ترك بردارد.
معتمدآريا در ادامه با اشاره به متوني كه در كار تئاتر مورد استفاده قرار ميگيرد گفت: هر متن خاصيت خود را دارد گاه در بعضي متون جابجايي يك كلمه مشكل ايجاد ميكند، اما در متوني ديگر امكان خلاقيت بازيگر بيشتر است.
وي افزود: رابطه كارگردان و بازيگر در يك متن خلاصه ميشود و بايد قبل از آغاز يك كار درباره آن متن به تفاهم رسيد و غير از اين نيازي به تفاهم ديگري ميان بازيگر و كارگردان نيست. بايد ياد بگيريم به جاي اينكه بيشتر حرف بزنيم، بيشتر گوش كنيم.
در ادامه داوود رشيدي نشست را به دليل جلسهاي كه در خانه سينما داشت ترك كرد و پس ازآن نيز معتمدآريا با جمع خداحافظي كرد.
بهزاد فراهاني نيز كه مديريت اين جلسه را به عهده داشت، افزود: روز جمعه ساعت 14 جلسهي ديگري با حضور محمد يعقوبي، ناهيد مسلمي و بهروز بقايي در خانه هنرمندان با موضوع تئاتر برگزار خواهد شد.
در اين مراسم سعدي افشار، محمد ساربان، اسماعيل خلج، كاظم هژيرآزاد و ... حضور داشتند.
انتهاي پيام
نظرات