راضیه تجار میگوید نباید انتظار داشت کسی که به کارگاه نویسندگی میآید به عنوان یک نویسنده کامل از کلاس بیرون برود.
این نویسنده در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره کارگاههای نویسندگی گفت: کسی که به سراغ کارگاه نویسندگی میرود، یقینا عشق، علاقه و استعدادهایی دارد. استعداد حرف اول را میزند، اما در ادامهاش نیمه دوم بخش کارگاهی است. من از سال 64 کارگاه داشتم و دارم. دیدهام که اکثر کسانی که به این کارگاهها میآیند جواب گرفتهاند. به عنوان نمونه خانم نرگس آبیار (کارگردان «شیار 143») که فیلمساز شدهاند و خانم محبوبه معراجیپور، نویسنده کتاب «عباس دستطلا»، از بچههای کارگاه من بودند.
او افزود: نباید انتظار داشت کسی که به کارگاه میآید به عنوان یک نویسنده کامل از کلاس بیرون برود. یک فرد بنا به استعداد درونی و بضاعتی که دارد، متوجه گوهر درونی و استعداد نهانیاش میشود و میتواند با کمک ابزار و آموزشی که به او داده میشود، از آنچه دارد نهایت استفاده را ببرد. کسانی که در کارگاهها حضور پیدا میکنند میتوانند خود را به بیان برسانند و آثارشان را بنویسند و چاپ کنند، حال خوش وصفناشدنی دارند. بعضی از این افراد چهار - پنج سال یا بیشتر کلاس را رها نمیکنند چون احساس میکنند اگر از کلاس و این محیطهای جمعی دور شوند، شور نوشتن و حال خوش ناشی از آن را از دست بدهند. گاهی بعضی از افرادی که از این کارگاهها جدا میشوند، میگویند یک سال است نمیتوانیم چیزی بنویسیم.
تجار همچنین اظهار کرد: استعدادها و تواناییها متفاوت است. بعضی افزون بر آنچه دیگری دارد، چیزی دارند، اما همت، کوشایی، پشتکار و انضباط کاری بسیار مؤثر است. گاهی مسأله مالی، گاهی شهرتطلبی و گاهی تشویقها باعث میشوند که آدم خود را مجبور و موظف به نوشتن کند، چون در مقابل آن من درونی و وادار شدن به اینکه در گوشهای بنشینی و بنویسی بسیار سخت است. این کلاسها و تکلیفها کار فرد را تسهیل میکنند چون او را وادار به نوشتن میکنند.
او درباره نویسندگانی که بلافاصله پس از شرکت در کارگاهها اثرشان را چاپ میکنند، گفت: من معتقدم کار باید به مرحلهای که لازم است برسد و بعد چاپ شود. در جشنوارهها میبینیم که بسیاری از کتابهای منتشرشده بسیار سطحی هستند و داستانهایی دارند که حتا ارزش یک بار خواندن ندارد. کیفیت کار بسیار مهم است. هر چه صبوری، حک و اصلاح یا همان چکشکاری و دقت بیشتر شود بهتر است. بعضی کارها منتشر میشوند، اما جا داشته که بیشتر رویشان کار شود. نباید خیلی عجله کرد، بعضی فقط میخواهند کارشان چاپ شود.
نویسنده «بانوی آب و آتش» سپس درباره تعدد کارگاههای نویسندگی گفت: من احساس میکنم که کارگاهها دارد زیاد میشود، اما نمیشود از این موضوع جلوگیری کرد. با این حال اگر مسؤولانی باشند که نظارت داشته باشند کسی در مسند استادی بنشیند که خودش امتحان پس داده باشد، بهتر است. بعضی از استادان فقط تئوریها را حفظ و در کلاس بازگو میکنند. فکر میکنند همه باید به یک سبک بنویسند و به این ترتیب همه مثل هم میشوند. در حالی که هر کس باید خودش باشد و دیدگاه، نظر و سبکش خدشهدار نشود و فقط کارش ارتقا پیدا کند. در کارگاههای نویسندگی هر فرد باید با خودش مقایسه شود و با یک شیب ملایم بالا برود. حتا هنرجوهای ضعیف هم باید حرمتشان حفظ شود و کارشان ارتقا پیدا کند.
او درباره ویژگیهایی که یک مدرس نویسندگی باید داشته باشد، گفت: مهمترین موضوع این است که فرد خود نویسنده باشد. خیلیها میتوانند تئوریها را بخوانند و بازگو کنند، اما مدرسان کارگاهها باید خودشان نویسنده باشند. اگر کسانی به زور، یکی - دو کتاب چاپ کردهاند، لزوما نمیتوانند مدرس باشند. مدرس باید روح هنرجو را دریاید و متوجه اشکلات او شود. به هر حال در کارگاهها خود هنرجویان بازخورد کارشان را میبینند و اگر به کارگاههای نامناسبی مراجعه کنند، بعد از مدتی به بنبست میرسند و میفهمند. بد نیست بر کار این کارگاهها نظارت شود.
انتهای پیام


نظرات