بیابان پدیدهای است طبیعی که در طول تاریخ با زندگی بشر توامان بوده است، اقلیمهای متفاوت در گوشه و کنار زمین و وجود آب و هوای گرم و خشک یکی از پارامترهای زایش بیابانهاست.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه سیستان و بلوچستان، به نقل منابع طبیعی و آبخیزداری استان، تحقیقات نشان می دهد عوامل طبیعی همچون کاهش نزولات آسمانی، بادهایی با سرعت زیاد، درجه حرارت بالا، نوسانات زیاد رطوبت نسبی، فرسایش آبی و بادی، بافت خاک فرسایش پذیر و نیز عوامل انسانی همچون تخریب پوشش گیاهی، شخم غیراصولی اراضی، بهره برداری بی رویه از آبهای زیرزمینی، وجود دام بیش از ظرفیت مراتع، بوته کنی و ... در ایجاد و افزایش بیابان مؤثر بوده که پیامدهای آن فقر، بیکاری، مهاجرت و... است.
مدیر کل منابع طبیعی و آبخیز داری استان در این باره، میگوید: سیستان و بلوچستان از جمله استانهای بیابانی کشور محسوب میشود که خصوصیاتی همچون کمی نزولات جوی (میانگین سالانه کمتر از 100 میلیمتر)، کمبود ذخایر آب زیرزمینی، دام مازاد بر ظرفیت مراتع، نرخ رشد جمعیتی بالا، وجود بادهای محلی، آب و هوای گرم و خشک، وجود سیلابهای سنگین، پراکنش نامناسب نزولات آسمانی و متعاقب آن فرسایش شدید آبی، زمینه را برای توسعه بیابان و پدیده بیابان زایی فراهم کرده است.
«عبدالباسط پاکزاد» میافزاید: مهم ترین عواملی که به فرسایش بادی منطقه منتج شده است را میتوان در دو بخش طبیعی و انسانی خلاصه کرد که در این بین، مهمترین عوامل طبیعی شامل قرار گرفتن استان در اقلیم گرم و خشک و بیابانی، حادث شدن خشکسالیهای پی در پی در منطقه، بادخیز بودن منطقه، وجود عرصههای فرسایش پذیر وسیع و اراضی شور، بایر و فرسایش پذیر در بالادست مناطق مسکونی است.
وی مهمترین عوامل انسانی فرسایش زا را شیوههای نادرست کشاورزی، دخالت در اکوسیستمهای طبیعی، عدم شناخت از مناطق فرسایش پذیر و اقدامات غیراصولی در این مناطق از طرف بعضی دستگاههای اجرایی و بوتهکنی و قطع درختان در مناطق روستایی به منظور تأمین سوخت بیان کرد و گفت: در سیستان و بلوچستان 28 کانون بحرانی فرسایش بادی با مساحتی در حدود یک میلیون هکتار وجود دارد.
وی با اشاره به چالشهای بیابانی منطقه بلوچستان نیز ادامه میدهد: در منطقه بلوچستان، 14 کانون بحران فرسایش بادی با اولویت اول وجود دارد که مناطق مسکونی، تأسیسات اقتصادی و زیربنایی را تحت تأثیر قرار داده است، در این مناطق شدت فرسایش پذیری نیز شرایط خاصی را ایجاد کرده و شرایط زیست و حیات منطقه را مختل کرده است، اما به طور کلی از یک طرف گستردگی و وسعت زیاد سطوح کانونهای بحرانی منطقه و از طرف دیگر کمبود منابع آبی مورد نیاز برای انجام فعالیتهای نهالکاری به منظور مقابله با پدیده بیابانزایی شرایط سختی را ایجاد کرده است.
وی افزود: این اداره کل برحسب وظایف سازمانی خود اقدامات قابل توجهی را در این کانونها اجرا کرده که از جمله آنها میتوان به تثبیت بخشهای وسیعی از کانون بحرانی اسپکه و سیف آباد واقع در نیکشهر، کانون بحرانی شمال بمپور، واقع در ایرانشهر، کانون بحرانی شندان واقع در شهرستان سراوان و کانون بحرانی هومدان و آب شیرین کن در شهرستان کنارک اشاره کرد، اما بحران خشکسالی این بخش از استان شرایط را به سمتی سوق داده که باید این مساله، به عنوان یک اصل در دستور کار مسئولان استانی قرار گیرد و بسیج عمومی و اصل همسویی و هماهنگی تمامی دستگاههای مرتبط با این موضوع تنها راهکار کاهش اثرات و پیامدهای خشکسالی است.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری به چالشهای بیابانی منطقه سیستان اشاره و اظهار میکند: در منطقه سیستان، سه کانون بحرانی فرسایش بادی به نام شنزار میانکنگی، جزینک و شیله به مساحت252هزار و 453 هکتار قرار دارد که تقریباً کل دشت سیستان را تحت تأثیر قرار داده است، به همراه این کانونهای بحرانی، اراضی کشاورزی رها شده از یک طرف و از طرف دیگر بستر خشکیده دریاچه هامون و اراضی بالادست آن واقع در افغانستان شرایط بحرانی منطقه را دوچندان کرده است، بنابراین شرایط اقلیمی حاکم بر منطقه سیستان به همراه خشکسالیهای متوالی، فقر پوشش گیاهی و وقوع طوفانهای ماسهای باعث شده است تا فرسایش بادی در این منطقه از شدت بالایی برخوردار باشد.
وی تصریح میکند: مشکلاتی که در زمینه فرسایش بادی و ریزگردها و مسایل مربوط به آن در منطقه سیستان مطرح میشود از سه منطقه اراضی بالادست تالاب هامون واقع در افغانستان، بستر خشکیده تالاب هامون و اراضی کشاورزی رها شده در داخل دشت سیستان نشأت میگیرد.
وی اظهار میکند: از سه کانون بحرانی واقع در منطقه سیستان، کانون بحرانی شیله به مساحت142هزار و 628 هکتار، معمولاً تأثیری بر دشت سیستان و به خصوص بر مناطق مسکونی و اراضی کشاورزی آن ندارد، اما کانون بحرانی جزینک با وسعت 13هزار و905هکتار، کاملاً در محدوده اراضی کشاورزی دشت قرار دارد و رودخانه هیرمند از داخل این کانون عبور میکند که در مواقع بی آبی، بحران موجود را تشدید خواهد کرد. در این راستا، این اداره کل با وجود اینکه در این منطقه اراضی ملی وجود ندارد و اراضی مستثنیات اشخاص است، عملیات بیابانزدایی را با تکیه بر اجرای پروژههای بادشکن حاشیه مزارع با مشارکت کشاورزان در دستور کار قرار داده که براساس برنامه ریزیهای انجام شده از سال گذشته اجرای 580 هکتار بادشکن در محدوده کانون بحران جزینک از محل اعتبارات مصوبات سفر رئیس محترم جمهور به اتمام رسیده است.
پاکزاد خاطرنشان میکند: کانون بحرانی نیاتک به مساحت 950هزار و 920 هکتار نیز در پایین دست تالاب و در محدوده اراضی کشاورزی اشخاص قرار دارد و از آنجایی که تمامی این کانون اراضی ملی است، این اداره کل از طریق پروژههای مالچ پاشی، نهالکاری و پخش سیلاب بخشهای زیادی از این کانون را تثبیت کرده، ولی اراضی کشاورزی رها شده اطراف این کانون، شرایط حادی را در این منطقه به وجود آورده است که به دلیل اینکه این اراضی مستثنیات اشخاص است، امکان ورود به آنها فقط از طریق اجرای پروژه بادشکن مزارع میسر است که آن هم به دلیل وابستگی کامل به آب موفقیت آن به زمان طولانی نیاز دارد.
وی با اشاره به تاریخچه عملیات بیابان زدایی در استان میگوید: عملیات تثبیت شن در استان از سال 1348 در منطقه نیاتک زابل با انجام فعالیتهای نهالکاری شروع شد و سپس با مالچ نفتی در این منطقه ادامه یافت، در سال 1384 نیز در زاهدان به منظور توسعه فرودگاه سطحی معادل 450 هکتار به روش نهالکاری و آبیاری به وسیله تانکر تثبیت شده است.
وی میافزاید: عملیات بیابان زدایی در ایرانشهر در سال 1353 با نهالکاری و بذرپاشی شروع شد و به دنبال آن در سال1354در سراوان به صورت نهالکاری با گونه تاغ ادامه یافت، در سال 1359 نیز در چابهار ایستگاه تثبیت شن رادیو با هدف حفظ تأسیسات رادیویی چابهار با گونههای کهور پاکستانی آغاز به کار کرده است. در سنوات اخیر در اکثر شهرهای استان به دلیل بحرانهای خشکسالی حاکم بر این استان عملیات بیابانزدایی به طور جد در دستور کار قرار دارد.
این مقام مسئول در ادامه سخنان خود، پروژه نهالکاری در 64 هزار و561 هکتار، پروژه مالچ پاشی در 30 هزار و 908 هکتار، پروژه مراقبت و نگهداری (آبیاری عرصههای نهالکاری شده) در 51هزار و 554 هکتار، تولید نهال گلدانی و ریشهای به میزان 100میلیون و 318هزار اصله، احداث بادشکن غیرزنده در هزار و 407 کیلومتر (2هزار و 814هکتار)، احداث بادشکن سبز حاشیه مزارع به وسعت 2هزار و 910 کیلومتر (5هزار و 820 هکتار)، اجرای پروژه مدیریت هرزآبها (احداث بند و بندسار) به حجم 3 میلیون و 23هزار و 869 مترمکعب، احداث هلالیهای آبگیر در 16هزار و 183 هکتار و پخش سیلاب در سطحی به وسعت 16هزار و 400 هکتار را از اهم اقدامات اجرایی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری و ادارات تابعه آن در استان در راستای مقابله با پدیده بیابانزایی برشمرد.
وی تصریح میکند: برای مقابله با پدیده بیابانزایی در استان باید موضوع مدیریت جامع را به عنوان یک اصل اساسی در دستور کار قرار داد تا در مناطقی که متولی مناطق فرسایشی بخشها و ادارات مختلف هستند، با یک نگاه و به دور از اقدامات موازی بتوان با پدیده بیابان و تبعات ناشی از آن برخورد کرد.
انتهای پیام


نظرات