• سه‌شنبه / ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ / ۱۵:۵۸
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 96112413913
  • منبع : نمایندگی دانشگاه اصفهان

شاپور بهیان:

ترجمه بعضی کلمات با کارکرد هنر ناسازگار است

ترجمه بعضی کلمات با کارکرد هنر ناسازگار است

مترجم "کتاب رکوئیم برای یک راهبه" با بیان این‌که برگردان بعضی کلمات به فارسی با کارکرد هنر ناسازگار است می‌گوید: بعضی از اسامی هویت دارند و نمی‌توانیم آن‌ها را ترجمه کنیم.

به گزارش ایسنا، شاپور بهیان در آیین رونمایی از کتاب "رکوئیم برای یک راهبه" ویلیام فاکنر در جهاد دانشگاهی شاهین‌شهر اظهار کرد: مدت‌ها بود که فاکنر من را به مبارزه دعوت می‌کرد. در این مدت وسوسه‌ای در من شکل گرفت که کتاب "رکوئیم برای یک راهبه" را ترجمه کنم. در این سال ها مداوم به سراغ این کتاب می‌رفتم، ولی باز آن را کنار می‌گذاشتم. انگار مانند فاکنر بین ایمان و ناامیدی در جنگ بودم.

او با بیان اینکه ترجمه کتاب "رکوئیم برای یک راهبه" به فارسی در حد "خشم و هیاهو" زمان و کار برده است، افزود: کتاب رکوئیم کتابی است که جایگاه خاصی در آثار فاکنر دارد. از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹۴۲ فاکنر در اوج خلاقیت هنری خود قرار داشت. حدود ۱۱ رمان نوشت که بعضی از آنها بخشی از شاهکارهای ادبیات داستانی جهان محسوب می‌شوند؛ به عنوان نمونه کتاب "خشم و هیاهو" و یا "ابشالوم ابشالوم!" را می‌توان نام برد. اما بعد از این سال‌ها، فاکنر به دلیل مشکلات مالی و اعتیادش به الکل و کار در استودیو هالیوود برای فیلمنامه‌نویسی دچار نزول در زمینه خلق و نوشتن شد.

بهیان خاطرنشان کرد: فاکنر بعد از این دوران، تصمیم گرفت یک رمان بلند بنویسد. فاکنر خیال می‌کرد که این رمان شاهکار او خواهد بود. اسم این رمان را "حکایت" گذاشت. فاکنر این رمان را در عرض ۱۰ سال نوشت. اما ۱۰ سال زحمت کشیدن برای او چیزی جز ناامیدی باقی نگذاشت، چرا که وقتی این کتاب به بازار عرضه شد با استقبال کمی از طرف منتقدان و خوانندگان مواجه شد. بعد از آن وی سعی کرد کتابی بنویسد که امید خود را برآورده کند.

این مترجم اضافه کرد: رکوئیم نقطه عطفی در کارهای فاکنر محسوب می‌شود، زیرا بیانگر تلاش فاکنر برای پیمایش جهانش است. وی در این دوران در حال مبارزه با خود بود؛ مبارزه‌ای بین امید به نوشتن یا خلاقیت از بین رفته‌اش. فاکنر به یکی از دوستانش می‌گوید "ابتدا که کنار پنجره می‌نشستم می‌دانستم چه می کنم حالا که می نشینم می دانم چه نمی کنم. یعنی می نشینم و منتظر هستم که فرشتگان الهام به یاری من بیاییند". وقتی خوانندگان، رکوئیم را می خوانند به این بیوگرافی نیز توجه کنند؛ یعنی مبارزه بین ایمان و ناامیدی که فاکنر درگیر آن بود.

وی ادامه داد: شاید بعضی از خوانندگان بپرسند چرا به جای رکوئیم کلمه مرثیه یا آمرزش خوانی استفاده نشده است. در مقدمه همه این موارد را توضیح داده‌ام. من به این دلیل این کار را نکردم که به عنوان نمونه وقتی فیتزجرالد رباعیات خیام را به انگلیسی برگردانند، معادلی برای رباعیات ننوشت و همان واژه رباعیات را به کار برد. یا گوته وقتی با غزل حافظ روبه‌رو می شود کلمه غزل را ترجمه نمی کند و همان غزل را به کار می‌برد.

بهیان اظهار کرد: بعضی از اسامی هویت دارند و نمی توانیم دست به ترجمه آن‌ها بزنیم. یکی از کارکردهای هنر غریب بودن آن است. یعنی قدرت خلاقیت هنر در غرابت آن جای دارد. برگردان بعضی از کلمات به فارسی با کارکرد هنر ناسازگار است. مترجم با این کلمات غریب باید به همان شیوه‌ای برخورد کند که لازمه ذات آنها است.

سیاوش گلشیری نیز در این نشست گفت: چیزی که ترجمه را بارز می کند آگاهی به روح زمانه است. در سابقه آقای بهیان پرداختن به مسائل حوزه های تخصصی ایشان یعنی جامعه شانسی به چشم می خورد. اما نگاه ایشان به رمان و داستان در ترجمه‌هایشان بارز است.

این نویسنده اضافه کرد: رفتن سراغ کار غریب و پیچده ژیل دولوز و فلیکس گوتاری یعنی کتاب "کافکا: به سوی ادبیات اقلیت" کار پیچیده و مشکلی است. با این حال دو ترجمه دیگر نیز از این کتاب در بازار موجود است اما شاپور بهیان مترجمی است که کتاب را نه بر اساس نیاز بازار بلکه با درک روح زمانه انتخاب می کند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha