به گزارش ایسنا، روز جهانی افراد دارای معلولیت را بهانه کردیم و به سراغ مردی رفتیم که نامش به فرهنگ، معرفت، دانش، نیک منشی و خیرخواهی آوازه شهر است. از او خواستیم از محدودیتهایش و عزمی که ناتوانی را توانست بگوید. در ادامه گفتوگوی ایسنا، منطقه خلیجفارس، با محمدحسن استاد، مدیرعامل جامعه معلولین استان هرمزگان را بخوانید:
خودتان را معرفی کنید
محمدحسن استاد هستم، متولد سال 1346 در شهرستان جهرم و بزرگشده و بومی شهر بندرعباس، تحصیلاتم را در مدارس شهر بندرعباس گذراندم و در سال 64 در رشته مهندسی عمران وارد دانشگاه شدم.
بعد از گذراندن 7 ترم براثر تصادف دچار مشکل معلولیت ضایعه نخاعی شدم و از آن به بعد رشتهام را عوض کردم و ریاضی و حقوق خواندم، در حال حاضر در مقطع دکتری حقوق عمومی و دکتری مدیریت کسبوکار در حال نوشتن و نگارش رساله پایانی هستم و از سال 78 با همکاری برخی دوستان مجموعه جامعه معلولین استان هرمزگان را بنا نهادیم.
چطور توانستید با معلولیتی که برایتان پیش آمد روبهرو شوید؟
فردی که دچار ضایعه نخاعی میشود مانند ساختمانی است که ناگهان فرو میریزد و در چنین مواقعی باید ببینیم چه واکنشی نشان داده میشود. من دانشجو بودم و رشته موردعلاقهام را در دانشگاه خیلی خوبی قبول شده بودم و داشتم با بهترین نمرات فارغالتحصیل میشدم و در کسری از ثانیه این اتفاق حادث شد.
در این شرایط دو راه داشتم، یا باید خود را از موهبت زندگی کردن و نه صرفاً زندهبودن محروم میکردم و فقط در منزل مینشستم و غصه میخوردم یا اینکه به حکمت خداوند ایمان داشته و باور میکردم قطعاً در این اتفاق آزمایشی الهی نهفته و دری را برای تولدی دیگر به رویم باز خواهد کرد. بنابراین در این شرایط یا باید مرگ و گوشهنشینی را انتخاب کرد یا تلاش برای زندگی و من سعی کردم راه دوم و تولدی دوباره را انتخاب کنم.
شاید اینکه فردی در جوانی دوباره متولد شود عجیب باشد اما با شرایطی مواجه شدم که باید آزمونوخطا میکردم، محدودیتهایی ازنظر رفتوآمد برایم ایجاد شد و عدم آشنایی مردم و استادان دانشگاه با معلولیت و از همه مهمتر خود من که هنوز با شرایطم آشنا نبودم مشکل را بیشتر میکرد.
خوشبختانه امروز دوستان میتوانند در جامعه معلولین از تجربیات ما استفاده کند که برای مثال چه کنند زخم بستر نگیرند، در تحصیل خود موفق باشند یا درآمد داشته باشند اما در آن زمان چنین چیزی برای من محیا نبود و من مجبور بودم آزمونوخطا کنم و خوشبختانه در این راه خانوادهای همراه داشتم، پدر مادر و برادران و خواهرانم موضوع را درک کردند و هرکدام به نحوی در بهبود زندگی، ادامه تحصیل و کار من تأثیرگذار بودند تا بتوانم برخی محدودیتها را مرتفع کنم و بهاندازهای که میشد در جامعه تأثیرگذار باشم، از تحصیل دور نمانم و هدفمندتر و بهتر تحصیل کنم، از طرفی این تجربیات را در جامعه معلولین و سالها در انجمن ضایعات نخاعی به دیگر دوستان منتقل کنم و از پس مسئولیت اجتماعی که بر عهدهام بود و هست بربیاییم.
در خصوص فعالیتهای جامعه معلولین بیشتر توضیح دهید
از سالهای ابتدای فعالیت جامعه معلولین، آموزش و ارتقا سطح تحصیلات معلولین را مدنظر قرار دادیم که خوشبختانه با استقبال مواجه شد، سعی کردیم به سمتی پیش رویم که در بین معلولین افراد بازمانده از تحصیل نداشته و افراد را به سطوح بالاتر تشویق کنیم در حال حاضر تعداد قابلتوجهی از معلولین دارای تحصیلات دانشگاهی هستند.
درزمینهٔ اشتغال نیز از سال 1390 بهصورت جدیتر بحث دانشگاه علمی کاربردی را پیگیری کردیم و به همین سبب زمینی را خریداری کردیم که مرکزی در آن ساخته شود و بهعنوان اولین استان در این راه پیشقدم شویم، متأسفانه شرایط نامناسب بود؛ پسازآن از سال 95 در محل مجتمع شهید عیسی کریمی در محله نخل ناخدای بندرعباس مستقر شدیم و بحث مرکز علمی کاربردی را جدیتر گرفتیم و خوشبختانه موافقت اولیه حاصل شده و این هفته برای بازدید از کلاسها و فضای آموزشی خواهیم رفت و امیدواریم بتوانیم از بهمن 97 در رشتههای کاردان فنی تبلیغات، بیمه، طراحی دوخت، مددکاری اجتماعی، مدیریت کسبوکار و ... دانشجو بپذیریم.
خروجی این مرکز آموزشی هدفمند و با نکتهسنجی پیش رفته است، کنار هر رشتهای کارگاه فنی آن را هم با تمام تجهیزات پیشرفته قرار دادهایم تا بتوانیم افراد را برای ورود به بازار کار توانمند کنیم، همچنین دورههای آموزشی برای افراد مبتدی نیز در سه سطح برگزار میکنیم، تفاهم خوبی هم با مرکز فنی حرفهای داریم و به این افراد مدرک ارائه میشود و افرادی باتجربه را نیز برای کمک به آنها در اختیارشان میگذاریم ، شرایط فراهم شده که بتوانند وام گرفته و برای خود اشتغال ایجاد کنند و یا اگر مایل باشند در این مرکز برای همکاری با ما بمانند.
تاکنون برای چند نفر بهصورت مستقیم اشتغال ایجاد شده است؟
برای 15 نفر از معلولین یا خانوادههایشان بهصورت مستقیم اشتغال ایجاد کردیم و با تعداد دیگری نیز در رشتههای مختلف همکاری داریم؛ در حوزه مددکاری اجتماعی هم آموزشدهنده هستیم و هم مصرفکننده و نیازمند به مددکار هستیم، در حال حاضر پنج نیروی مددکار از بین خود معلولین داریم که فارغالتحصیل دانشکده علمی کاربردی بهزیستی هستند. افق و چشمانداز ما اینجا برای معلولین فراتر از نیاز روزمرهشان است، هدف اصلی آموزش حرفه، ایجاد اشتغال و تولید است تا بتوانیم از آسیبهای اجتماعی احتمالی جلوگیری کنیم. چراکه معتقدیم هر شغلی که ایجاد شود جلوی بسیاری از آسیبها و بزهها گرفته میشود.
در سطح استان چهکارهایی صورت گرفته است
یکی از کارهای مهمی که انجام میدهیم اجرای طرح cbr است، طرح توانمندسازی مبتنی بر جامعه، که مطابق آن فرد معلول در روستاها شناسایی و زمینه توانمندی و اشتغال آنها در محل زندگیشان فراهم میشود. تاکنون بالغبر هزار و 170 نفر معلول در روستاهای بخش مرکزی بندرعباس زیر پوشش جامعه معلولین قرارگرفتهاند، هر هفتهاین آمار افزایش مییابد و تلاش میکنیم افراد را توانمند شوند تا اگر سردار نیستند لااقل سربار هم نباشند.
نیاز است تمام اقشار از دانشگاهیان، اصحاب رسانه، صاحبان قلم و خیرین در این زمینه با ما همکاری کنند، کار خیر تنها پول نیست بلکه قلم، قدم و درنهایت درم است که اهمیت دارد اما متأسفانه تعداد خیرینی که در این زمینهها قدم بردارند خیلی کم است؛ اگر خیرین بدانند و لمس کنند که ایجاد هر شغل چقدر در بالا بردن ایمنی شهر مفید است پیشقدم میشوند و در کار خیر از هم سبقت میگیرند.
هنوز تا شور و هیجان مطلوب بین جامعه معلولین فاصله داریم اما هدفمان این است که 150 نفر در این مرکز بهصورت مستقیم مشغول به کار شوند و بتوانیم سالانه 100 تا 200 نفر را در دورههای کوتاهمدت و بلندمدت آموزش دهیم.
در خصوص وضعیت جسمی و خدمات بهداشتی و درمانی به معلولین چهکارهایی صورت میگیرد؟
جامعه معلولین با مراکز پزشکی همچون دانشگاه علوم پزشکی، درمانگاه فرهنگیان و برخی پزشکانی که خودجوش تمایل به همکاری دارند، ارتباط مناسبی دارد؛ اکنون نیز در حال انعقاد تفاهمنامهای با درمانگاه فرهنگیان هستیم. مقرر شده حداقل 50 نفر از معلولین که مشکلات حادتری دارند چکاپ شوند.
در حال راهاندازی تیم پزشکی و تیم ویزیت در منزل ویژه معلولین هستیم، بهزودی با این تیم پنجنفره اجازه نخواهیم داد هیچ معلول تحت پوششی برای مشکلاتی چون هزینه و ایاب و ذهاب بخواهد بیماریاش را پشت گوش بیندازد، معلولین میتوانند مشکلشان را با مددکار مطرح کنند، مددکار نیز با تیم پزشکی در میان گذاشته و درمانها و آزمایشات اولیه صورت میگیرد و در صورت نیاز آنها را به مراکز تخصصیتر ارجاع میدهیم.
ضمن اینکه توزیع لوازم بهداشتی و توانبخشی برای معلولین را نیز داریم، ویلچر و برخی نیازمندیهای افراد مثل پوشک برای برخی کودکان و افرادی که داری معلولیتهای شدید هستند را در حد توان توزیع میکنیم اما متأسفانه هزینهها سنگین بوده و پشتوانههای ما اندک است.
جامعه هدف این انجمن چه افرادی هستند؟
جامعه معلولین استان هرمزگان به معلولین جسمی حرکتی، حسی، نابینایان و ناشنوایان میتواند خدمات ارائه دهد البته چون تمامی این معلولیتها تخصصی هستند و منابع ما محدود است بیشتر معلولین جسمی حرکتی مدنظرمان هستند اما این به این معنا نیست که اگر فردی با مشکلات دیگر مراجعه کند، دست رد به سینهاش بزنیم.
مجتمع ما در منطقهای قرار گرفته که محروم است و هنوز حاشیه شهر بهحساب میآید، کلاسهای آموزشی توسط مددکاران، مشاورین خانواده، ژنتیک و حتی تا یکی دو هفته دیگر مشاوره حقوقی را هم راهاندازی میکنیم تا بتوانیم بسیاری از مشکلات جامعه معلولین و محیط پیرامون خودمان را حل کنیم. ما در مقابل معلولین، خانوادههایشان و محیط پیرامونی خود حساس هستیم.
شناسایی معلولین برای تحت پوشش قرار دادن آنها از چه راهی انجام میشود؟
شناسایی این افراد به سه صورت است، مراجعه خود فرد، معرفی توسط آشنایان، شناسایی توسط مددکاران و تیم ما در جامعه معلولین. مددکاران ما وظیفه دارند هرجایی فرد معلولی را ببیند بهخصوص در شرایطی که دارد با سوءاستفاده از معلولیتش به تکدی گری میپردازد و از راه معلولیت خود حس ترحم را برمیانگیزد مداخله کند تا بتوانیم اگر فرد واقعاً معلول است وی را شناسایی کنیم که آیا آنقدر مشکلش حاد است که تکدی گری کند یا خیر؛ تکدی گری جرم و بزه نیست اما رنگ و آبروی شهر را از بین میبرد.
متأسفانه بسیار پیشآمده که در روستاها افرادی داشتیم که فرزندشان معلول است، به نوجوانی رسیده اما هیچکس از حضورش در خانه مطلع نیست و سالها زندگی نباتی در اتاق پرتی داشته و حتی همسایگان هم از حضورش بیخبر بودهاند؛ در همین شهر بندرعباس هم بسیاری خانوادهها فرزند خود را از دید جامعه پنهان میکنند.
درصدد هستیم حداقل هفتهای یک کمیسیون پزشکی انجام شود و شناساییها دقیقتر و هدفمندتر صورت بگیرد.
در خصوص بانوی معلولی که با جمعآوری زباله به کمک فرزندانش قصد سوءاستفاده از عواطف مردم را داشت و حواشی بسیاری را در فضای مجازی رقم زد، چه صحبتی دارید
دوستی اطلاع دادند که شبها خانمی هست که بچههایش سر سطل زباله را کج میکنند و از روی ویلچر زبالهها را جدا میکند؛ به همکاران مأموریت دادیم که وی را شناسایی کنند، فرد ابتدا مقاومت میکرد و اتفاقات زیادی رخ داد تا بالاخره توانستیم با مشاور و تیم کامل وارد حریمش شویم؛ وی را به مجتمع آوردیم و برایش ویلچر نو تدارک دیدیم، گفته بود خیاطی بلد است و به همین سبب از وی خواستیم به کارگاه ما بیاید اما متأسفانه خیلی مایل به کار در کارگاه نبود، حتی بنده شخصاً پیگیر بودم که از اداره کل اتباع بیگانه زمینه تحصیل فرزندانش را فراهم کنم اما متأسفانه هیچ مدرکی دال بر اینکه اتباع بیگانه هستند به ما ارائه نداد.
در سال 95 حواشی پیش آمد و با انتشار عکسی این مسئله پررنگ شد و بنده اطلاعات و مستندات را به استاندار ارائه دادم تا اگر در رسانههای بیگانه از این موضوع سوءاستفادهای شد مدارک لازم موجود باشد، چراکه سوءاستفاده از این موضوع کرامت معلولین را زیر سؤال میبرد، خیلی از افراد دچار معلولیت با تمام مشکلات و محدودیتهایی که دارند کار میکنند و خیلی آبرومندانه زندگی میکنند.
متأسفانه در سال 96 دوباره این عکس توسط یکی از رسانههای بیگانه منتشر و سوژهای شد تا این موضوع پررنگ شود و حتی کمپینی نیز برای کمک به او راهاندازی شد. هرچه ما بیشتر توضیح میدادیم هجمهها بیشتر میشد به همین سبب دیگر سکوت اختیار کردیم و درنهایت همه به این نتیجه رسیدند که این فرد به لحاظ روانی دچار مشکلاتی است.
چطور میتوان با چنین آسیبهای اجتماعی که گریبان گیر جامعه معلولین است، مقابله کرد؟
این مسئله کاملاً جامعهشناختی است و نیاز به تیمی متشکل از روان شناسان و جامعه شناسان دارد تا دلایل را ریشهیابی و تحلیل کنند و به راهحل برسند.
من حقوق خواندهام و قانون میگوید تکدی گری جرم نیست! میتوان متکدیان را جمع کرد اما جایی برای اسکان آنها وجود ندارد، ساختار ما در سازمان بهزیستی، نیروی انتظامی و سایر نهادهای ذیربط جزیرهای است، نیروی انتظامی متکدیان را جمعآوری میکند و تحویل بهزیستی میدهد و بهزیستی توان نگهداری از این افراد را ندارد چراکه بودجه بسیار محدودی دارد و در انجام وظایف بیشماری که دارد هم مانده است.
نظر شخصی من این است که در برخورد با این افراد باید احساسات را کنار گذاشته و احساسی عمل نکنیم، نه اینکه بهجای هم دردی روبهرویشان بایستیم بلکه باید همدلی کنیم، باید در این خصوص مسئله فرهنگسازی را جدی بگیریم.
سوءاستفاده و حتی اغراق در نوع معلولیت برای تحت تأثیر قرار دادن عواطف مردم آسیب فراگیری در بین این افراداست، نگاه دلسوزانه مبتنی بر ترحم نباید در بین مردم جایی داشته باشد و باید با فرهنگسازی در جامعه تغییر نگرش ایجاد کرد. برای مثال معرفی بسیاری از افراد دارای معلولیت که در تحصیل و کار و زندگی شخصی خود موفق بودهاند به جامعه، میتواند دیدی که نسبت به معلولین وجود دارد را از بین ببرد.
بسیاری از بانوانی که در این مرکز مشغول به کار و تحصیل هستند در گذشته نوجوانان کم سن و سالی بودند که حتی نمیخواستند تحصیلات خود را بیشتر از دوره راهنمایی ادامه دهند، اما وقتی دیدند افرادی با شرایط آنها یا حتی بدتر از آنها در رشتههای تخصصی مثل پزشکی، پرستاری، معلمی و... بسیار موفق بودهاند برای کار و تحصیل انگیزه گرفتند و بدینوسیله توانستیم تعداد افراد بازمانده از تحصیل را کم کنیم.
و درنهایت بنده راه قهرآمیز را پیشنهاد نمیکنم و فکر میکنم بهترین راه این است که این مسائل توسط کارشناسان آسیبشناسی شود.
مناسبسازی برای عبور و مرور و همچنین ایاب و ذهاب افراد دارای معلولیت در شهر بندرعباس در چه وضعیتی است؟
متأسفانه در کل جامعه و کشور ایران، شهری به نام شهر امن نداریم، از هر لحاظ با شهرهایی مواجهیم که برای تردد معلولین ناامن هستند؛ پیادهروها اصلاً مناسب و همسطح نیستند، متأسفانه جامعه عادت نکرده که حقی برای عابر پیاده و اقشار دیگری که از یک پیادهرو و معبری که ویژه معلولین و افراد دیگر است بهرهمند میشوند، قائل نیست. میتوان گفت شهر بندرعباس هم از این قاعده مستثنا نبوده و نیاز به زیرساختهایی دارد که باید در شهر دیده شود.
علیرغم تمامی تلاشهایی که شورای شهر و شهرداری بندرعباس انجام میدهند میبینیم که بسیاری از معابر از خیابانها و پیادهروها دچار مشکل هستند و ما با یک سردرگمی مواجه هستیم.
عدم مناسبسازی فضای شهری بهشدت معلولین را رنج میدهد، البته فقط معلولین نیستند که از این امکانات شهری و رفاهی استفاده میکنند؛ سالمندان، بیماران، بانوان باردار، کودکان، خانوادههایی که فرزند کوچک دارند هم نیاز به مناسبسازی مبلمان شهری دارند، متأسفانه پیادهروها و خیابانها نامناسب و فرهنگ رانندگی بسیار پایین است.
ما با شورای شهر رابطه مستقیم داشته و دائماً برای اصلاح برخی مکانها مطالبات خود را مطرح میکنیم، در دوره جدید شورا توانستیم با رایزنیهای صورت گرفته در هر منطقه یک نماینده داشته باشیم که بر ساختوسازها و معابر نظارت کند.
خطوط زردی که برعکس جهت بقیه ورودیها در شهر چیده شده مربوط به محل تردد نابینایان است اما متأسفانه این نوارهای زرد یا به جویهای آب منتهی میشوند یا تیر برق و حق افراد نابینا ضایع میشود، و یا شهرداری برای استفاده از دریا معبر میگذارد و نیروی انتظامی برای جلوگیری از ورود موتورسوارها زنجیر میزند و صورتمسئله را پاک میکند، درحالیکه فردی که قصد نقض قوانین را دارد از موانع هم عبور میکند.
معلولینی که از ویلچر استفاده میکنند نمیدانند سواره هستند یا پیاده و این در رفتوآمدشان سردرگمی ایجاد میکند؛ متأسفانه پیادهروها پذیرای ما نیستند، ما باید برای عبور و مرور خواهش و تمنا کنیم و از رانندهای که اجازه میدهد رد شویم سپاسگزاری کنیم!
زیرساختها بهتر شده اما جای کار بسیار زیادی دارد، ضمن اینکه همه تقصیرات را نمیتوان به گردن شهرداری انداخت، مردم هم رعایت نمیکنند و در ورودی رمپها همیشه خودرویی پارک شده است، همه باید دستبهدست دهیم و برای زیرساختها هم مطالبه و نظارت کرده و هم کمک کنیم مناسبسازیهای انجامشده حفظ شوند.
در خصوص انجمن ضایعات نخاعی هرمزگان و فعالیتهایش هم توضیح دهید
انجمن ضایعات نخاعی سازمانی مردمنهاد، غیردولتی و غیرسیاسی است که در سال 1380 تا 81 از استانداری مجوز فعالیت گرفت، هدف این انجمن افراد دچار ضایعات نخاعی هستند و در امر مناسبسازی، زخم بستر، آموزش مددکاری و صنایعدستی بهصورت ویژه کار میکند.
این انجمن از سال 90 وارد عرصه آموزش و تولید صنایعدستی شد و خوشبختانه کارش را با جهش خوبی آغاز کرد، امروز بهعنوان یک سازمان مردمنهاد نمونه میتوانیم از آن در سطح استان و حتی کشور یاد کنیم.
خوبی این سمن این است که به وضع معلولین ضایعه نخاعی که مقداری حادتر از سایر افراد است توجه میشود، یکی از معضلاتی که افراد مبتلا به ضایعات نخاعی با آن مواجه میشوند زخم بستر است که متأسفانه عمل بسیار سنگین و سختی داشته و هزینههای بالایی دارد و متأسفانه بیمه این عمل را عمل زیبایی در نظر گرفته و تحت پوشش قرار نمیدهد.
درخواست ما از مسئولین بهداشت و درمان استان و کشور این است که در این خصوص توجه بیشتری داشته باشند، البته ما سعی کردیم با پزشکان خوشنام و اهل انصاف و وجدان صحبتهایی کنیم و برخی از این پزشکان از دستمزدهای خود میگذرند و عمل را انجام میدهند، برای مثال خانم دکتر فردوس مذنبی بسیار با ما همکاری دارد و حتی در شهرستانها برای عمل زخم بستر حضور پیدا میکند.
گفتوگو از: لیدا رضایی، خبرنگار ایسنا، منطقه خلیجفارس





نظرات