• سه‌شنبه / ۲۳ مهر ۱۳۹۸ / ۱۴:۲۱
  • دسته‌بندی: ایلام
  • کد خبر: 98072317679
  • منبع : نمایندگی ایلام

من هم یکی از مسافران کشتی نجات هستم

من هم یکی از مسافران کشتی نجات هستم

ایسنا/ایلام چه خوشبختم در این دریای متلاطم، حلقه نجات را یافتم ... و حالا من هم یکی از مسافران "کشتی نجات" هستم.

به گزارش ایسنا، در عمق تاریکی مسیری می‌بینم، جریانی از نور؛ اینها مرکب‌های زوار سیدالشهدا(ع) است که با جذبه عشق حرکت می‌کنند. این شب‌ها جاده‌های کوهستانی ایلام، روشن است و زوار حسینی با شور و هیجان وصف‌ناپذیری شتابان به سوی مهران، دروازه عتبات عالیات می‌روند، نمی‌دانم ابتدای مسیرشان از کدام دیار است، اما خوب می‌دانم مقصد و سرچشمه این مغناطیس سرزمین نینوا، کربلای معلی و بین‌الحرمین، قطعه‌ای از بهشت بر روی کره خاکی و زمان قرار اربعین است؛ متغیرهای این نمودار مکان-زمان را در معادلات زمینی نمی‌توان گنجاند؛ منشأ این شور عظیم، آسمان است.

چشمانم این شور و حال را دید؛ گوش‌هایم چه می‌شنود؟ "لبیک یا حسین" و قدم‌هایم را می‌بینم که ناخودآگاه در مسیر افتاده‌ است و می‌رود، زبانم چه می‌گوید؟ انگشتانم چه می‌شمارد؟ این ذکر "یا حسین" است؛ خدایا چه خوشبختم در این دریای متلاطم، حلقه نجات را یافتم ... و حالا من هم یکی از مسافران "کشتی نجات" هستم.

"عمودها" خیالم را راحت می‌کند که مسیر را درست می‌روم، "عددها" دلم را گرم می‌کند که نزدیکتر می‌شوم، هنوز هم باور ندارم! این من هستم در مسیر بهشت؛ این حس چقدر زیباست، مثل تجربه اولین پرواز است؛ نه! چیزی فراتر از آن؛ نمی‌توان توصیف کرد، برای درک آن باید آمد و باید چشید تا بدانی چه می‌گویم.

مگر من که هستم؟ این همه تکریم، این همه لطف؛ از بزرگ و کوچک به من خدمت می‌کنند، خدایا این جایگاه من نیست! منِ حقیر این شایستگی را در خود نمی‌بینم، وقتی به گذشته خود می‌نگرم چیزی بجز شرمندگی ندارم! فهمیدم این جایگاه والا، مقام و مرتبه زائر اباعبدالله(ع) است، ممنونم خدای خوبم، چه حس خوبی، احساس پادشاهی می‌کنم ...

"1407" این بیادماندنی‌ترین عمود است؛ تپش قلبم را حس میکنم، چیزی در دلم می‌جوشد، صورتم از اشک، گرم می‌شود و چشم‌هایم... ، خدایا باور ندارم، تصویر واضح نیست، به یاری دستانم وضوح منظره را می‌جویم؛ اینجا بارگاه قمر بنی‌هاشم، علمدار کربلا است و این من هستم که آمده‌ام و رسیدم از نزدیک بگویم "السلام علیک یا اباالفضل العباس".

طاقت ندارم، می‌خواهم هر چه زودتر بین‌الحرمین را ببینم، نیازی نیست کاری کنم مغناطیس مرا می‌کِشد و حال میان خیل عظیم جمعیت دست‌های خود را بر ضریح مطهر امام حسین‌(ع) می‌بینم، " اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"، آرزوی دیرینه‌ام برآورده شد، کربلایی شدم؛ خدایا دوست دارم این لیاقت را داشته باشم، کربلایی باقی بمانم.

نوشتار: حسین اکبری ، خبرنگار ایسنا

 انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha