• پنجشنبه / ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ / ۰۱:۰۱
  • دسته‌بندی: قزوین
  • کد خبر: 99053022381
  • منبع : نمایندگی قزوین

به مناسبت روز جهانی عکاس؛

زنانی که با «قاب»‌هایشان زندگی می‌کنند

زنانی که با «قاب»‌هایشان زندگی می‌کنند

ایسنا/قزوین «باید خیلی جان‌سخت باشی که در این حرفه دوام بیاوری»، «این شغل ذاتاً مردانه است»، «چه معنی می‌دهد که زنان از داربست بالا بروند و عکس بگیرند یا در جمعی از معتادان بنشینند و از آن‌ها عکاسی کنند»، «اگر می‌خواهی عکاسی کنی بهتر است عکاسی مجالس را بر عهده بگیری یا در آتلیه کار کنی»، این‌ها تنها بخشی از حرف‌هایی است که زنان عکاس فعال در عرصه خبر در طول کار با آن روبه‌رو هستند.

وقتی واقعه‌ای رخ می‌دهد مردم برای اطلاع از آن به خبرهای منتشرشده مراجعه می‌کنند، اما آنچه می‌تواند جزئیات بیشتری از حادثه یا رخداد را نشان دهد عکس‌های ثبت‌شده توسط عکاسان خبری است، عکس‌هایی که شاید بارها دیده شود، عکاسانی که خبری از آن‌ها نیست و خودشان دیده نمی‌شوند، عکاسی خبری شغلی است با سختی‌ها و هیجانات زیاد که گاهی خوشی‌هایی نیز با خود به همراه دارد.

برخی عکاسی خبری را هنری مردانه می‌دانند اما در تمام دنیا و در طول تاریخ عکاسی، زنان هم حضور داشته و گاهی پیشروتر از مردان بوده‌اند؛ مانند خانم مارگارت برک وایت عکاس خبری و مستندگرای آمریکایی که نامش در تاریخ ثبت‌شده است.

«باید خیلی جان‌سخت باشی که در این حرفه دوام بیاوری»، «این شغل ذاتاً مردانه است»، «چه معنی می‌دهد که زنان از داربست بالا بروند و عکس بگیرند یا در جمعی از معتادان بنشینند و از آن‌ها عکاسی کنند»، «اگر می‌خواهی عکاسی کنی بهتر است عکاسی مجالس را بر عهده بگیری یا در آتلیه کار کنی»، این‌ها تنها بخشی از حرف‌هایی است که زنان عکاس فعال در عرصه خبر در طول کار با آن روبه‌رو هستند.

خبرگزاری ایسنا در قزوین به مناسبت روز جهانی عکاس پای درددل دو عکاس خبری خانم که به‌صورت حرفه‌ای در رسانه‌ها فعال هستند نشست، مهدی معتمد یکی از عکاسان شاخص خبری است که در این نشست به‌عنوان مجری کارشناس در کنار ما بود تا از زاویه دید عکاسان مرد سؤالات خود را بپرسد، در ادامه تجربیات و خاطرات این دو عکاس استان را بخوانید:

اعظم داداشی عکاس خبرگزاری ایسنا، کارشناسی ارشد رشته پژوهش هنر، یکی از عکاسان خبری خوب استان قزوین است که کار خود را از سال ۹۲ در خبرگزاری برنا شروع کرده و بعد از فراز و نشیب‌های زیادی حالا به‌عنوان عکاس خبرگزاری ایسنا مشغول به کار است.

حنا خلج یکی دیگر از عکاسان خبری خوب استان که به علت بی‌مهری‌هایی که این چند سال دیده بیش از ۲ سال است که از عکاسی خبری فاصله گرفته، عاشق عکاسی است و زمانی که می‌خواهد از حرفه و سختی‌هایی که در این مدت دیده صحبت کند اشک‌هایش جاری می‌شود اما دیگر تصمیم ندارد در استان قزوین این حرفه را دنبال کند.

- از شروع کارتان به عنوان عکاس بگویید که چطور شد این رشته را انتخاب کردید و چه چیزی باعث علاقه‌مندی شما به حرفه عکاسی شد؟

خلج: از نوجوانی عاشق عکاسی بودم، راهنمایی که بودم پدرم به سفر زیارتی سوریه رفت و از او خواستم که برایم سوغاتی دوربین بیاورد، همان دوربین آینده شغلی من را رقم زد و شروع به عکاسی کردم، مدت‌ها برای خودم عکاسی می‌کردم و گاهی به راهپیمایی‌ها و مراسم‌های مختلف می‌رفتم و برای خودم عکاسی می‌کردم و آن‌ها را چاپ می‌کردم.

داداشی: دانشجوی کارشناسی گرافیک بودم یکی از استادهایم مسیر زندگی مرا عوض و با معرفی رشته عکاسی مرا به این رشته علاقه‌مند کرد، با شوق‌وذوق فراوان و با پول‌هایی که قرض کرده بودم یک دوربین حرفه‌ای خریدم و شروع به کار کردم، استادم همواره من را تشویق می‌کرد و برای جشنواره‌های مختلف عکس می‌فرستادم و جایزه می‌گرفتم هنوز هم یکی از مشوق‌های اصلی من است به‌طوری که دیگر گرافیک را کنار گذاشتم و عکاس شدم.

- چه شد که با عکاسی خبری آشنا و وارد رسانه شدید؟

داداشی: آن زمان عکس‌هایم را در فیس‌بوک منتشر می‌کردم که یکی از عکاسان خبری با دیدن کارهایم در فیس‌بوک پیشنهاد داد که وارد عرصه عکاسی خبری شوم، بعد از تحقیق و تلاش وارد این رشته شدم و دقیقاً از مهر ماه سال ۹۲ با خبرگزاری برنا در قزوین شروع به کارکردم چند ماه بدون دریافت حقوق کار کردم و بعدازآن با تغییر مدیریت خبرگزاری ازآنجا خارج شدم و چند ماهی بیکار بودم، بعدازآن به خبرگزاری شبستان در قزوین رفتم، آنجا شرایط خوبی داشتم و مورد حمایت قرار گرفتم، گاهی پیش می‌آمد که روزنامه‌های تهران عکس‌هایی که گرفتم را می‌خریدند و همین باعث شد که شوق و شعف زیادی داشته باشم بعد از مدتی به خبرگزاری ایسنا قزوین دعوت شدم و همچنان در ایسنا مشغول به کار هستم.

خلج: در دوران دانشجویی برای اینکه بیکار نباشم و بتوانم بخشی از هزینه‌های تحصیلم را خودم تأمین کنم به ذهنم رسید که عکاسی را به‌صورت حرفه‌ای دنبال کنم یک روز در یکی از خیابان‌های شهر چشمم به سردرب روزنامه همشهری افتاد، بدون این‌که بفهمم چه شد از پله‌ها بالا رفتم و گفتم می‌خواهم عکاس خبری شوم به‌طور ناباورانه از من استقبال کردند و کارم را در حوزه عکاسی خبری شروع کردم، در این مدت با خبرگزاری آنا، آژانس عکس همشهری و روزنامه‌های محلی کارکردم.

- از اولین تجربه‌تان در ورود به عرصه عکاسی خبری بگویید، عده‌ای معتقد هستند که عکاسی خبری برای زنان بسیار سخت است.

داداشی: عکاسی خبری تجربه خوبی است، اما از روزهای اول کارم خاطره خوبی ندارم، اولین کار خبری جدی که انجام دادم سفر وزیر صنعت وقت به استان قزوین بود، در بازدید از یک واحد صنعتی  بودیم و این کار خبری خیلی جدی بود، یکی از عکاسان آقا سر من داد زد که «بیا برو کنار همش تو کادر من هستی» آن روز به‌قدری ناراحت شدم که نتوانستم عکاسی کنم، تازه وارد کار حرفه‌ای شده بودم و خجالت کشیدم و کنار ایستادم و آن سوژه را از دست دادم، بعد فهمیدم برای ماندن در این عرصه باید خیلی سخت باشی.

خلج: روزهای اول که وارد این عرصه شدم یکی از آقایان عکاس به من گفت عکاسی خبری به درد خانم‌ها نمی‌خورد، بهتر است که وقت خود را در این رشته تلف نکنی، اما من عاشق عکاسی بودم و گفتم می‌مانم و به همه نشان می‌دهم که این کار نیاز به حضور زنان نیز دارد.

- با توجه به این‌که خانم هستید تابه‌حال شاهد چه تبعیض‌هایی در کار عکاسی خبری بودید؟ این تبعیض ممکن است جنبه مثبت داشته باشد در برخی از مراسم‌ها مانند عزاداری‌ها خانم‌ها راحت موردپذیرش قرار می‌گیرند، اما در مواردی دیگر سختی زیادی وجود دارد برای مثال ما عکاسان آقا به‌راحتی می‌توانیم بالای پشت‌بام برویم و عکاسی کنیم و می‌گویند این عکاس است و شغلش ایجاب می‌کند که بالا برود اما اگر همان کار را خانم انجام دهد نگاه خوبی ندارند.

داداشی: معمولاً در مراسم‌هایی که باید از جمعیت عکاسی کنیم کار برای ما سخت است مثلاً یک‌بار با یک پوشش معقول برای عکاسی رفته بودم اما فردی که مسئولیتی داشت به من تذکر داد که وسط دسته آقایان نباید برویم، من هم برای اینکه عکس داشته باشم برای عکاسی به بالای بام رفتم اما همان‌جا هم با من برخورد شد و گفتند وقتی این بالا ایستادی حواس مردم را پرت می‌کنی و من را بیرون کردند درحالی‌که همکاران آقا به‌راحتی از آن مراسم عکاسی کردند.

حتی در برخی از حوادث اجازه همکاری به ما نمی‌دهند و گاهی ما را از محل حادثه دور می‌کنند و می‌گویند «این خانم را بکش کنار، این وسط چی میگه» و رسماً اجازه عکس‌برداری از ما گرفته می‌شود، از طرفی ازنظر درآمدی نیز تبعیض زیادی بین خانم‌ها و آقایان وجود دارد و این را رسماً به ما می‌گویند که تو خانم هستی و باید از یک آقا کمتر دریافت کنی و توجهی به کیفیت کار تو ندارند.

خلج: تبعیض همیشه هست اما نه به‌طور منفی، در عکاسی مستند حتی اگر سوژه آقا باشد با خانم‌ها راحت‌تر کنار می‌آیند و تعامل بیشتر است، احساس می‌کنم که در عکاسی مستند و در بین عموم مردم راحت‌تر به خانم‌های عکاس اعتماد می‌کنند و ارتباط می‌گیرند، اما در مراسم‌هایی که ۹۰ درصد آقایان هستند خود را ملزم می‌دانند که از خانم‌ها ایراد بگیرند.

- در عکاسی حرفه‌ای مستند و خبری سختی‌های خاصی برای خانم‌ها وجود دارد و گاهی می‌بینیم که عکاس‌های خوب خانم بعد از مدتی که وارد کار می‌شوند از این عرصه برای همیشه خداحافظی می‌کنند یکی از حسرت‌های من این است که خانم‌های خوب عکاس برای همیشه این کار را کنار می‌گذارند درحالی‌که با توجه به نگاه جزء بین خانم‌ها حضور آن‌ها در این عرصه ضروری است تفاوت نگاه در عکس‌ها کاملاً مشهود است، چه چیزی باعث کناره‌گیری خانم‌ها می‌شود؟

داداشی: بعضی خانم‌ها به دلیل ازدواج از عکاسی خبری کناره‌گیری می‌کنند چراکه در این شغل از زنان حمایت نمی‌کنند و اغلب برنامه‌های خبری را محیطی مردانه می‌دانند. در حال حاضر من تنها عکاس خانمی هستم که در برنامه‌های خبری استان قزوین حضور دارم، با توجه به شرایط سخت کار و وضعیت مالی که وجود دارد اگر فردی علاقه نداشته باشد نمی‌تواند در این عرصه بماند.

خلج: حمایت و همراهی خانواده در این امر خیلی مهم است، ابتدای کارم پدر و مادر من انتظار داشتند که من مثل همیشه ساعت مشخصی در خانه باشم اما الان شرایط کاری من را می‌دانند و درک می‌کنند، حتی شب‌هایی خاصی مثل جشن برجام و شب احیا تا ساعت ۲ شب برای عکاسی بیرون می‌مانم اما خانواده‌ام حمایتم می‌کنند، مسئله دیگری که باعث می‌شود خانم‌ها از این عرصه کنار بکشند رفتارهای سرد و بی‌رحمانه‌ای است که سایر افراد با عکاسان خانم دارند.

- برخورد عکاسان آقا با شما چطور است؟

خلج: یک روز به همراه خانم داداشی برای عکاسی از تشییع شهدا رفته بودیم که ناگهان آقایان ما را احاطه کردند و دیگر نمی‌توانستیم حرکتی کنیم و در بین جمعیت گیر افتاده بودیم که یکی از عکاسان آقا فضا را باز کرد و ما توانستیم از آنجا موقعیت خارج شویم، یک‌بار هم در سفر یکی از وزرا باید از تابلویی عکس می‌گرفتم اما ازدحام آقایان اجازه نمی‌داد که جلو بروم و یکی از عکاسان راه را برای من باز کرد و شرایط را برای عکاسی من مهیا کرد اما در مقابل یکی از عکاسان قدیمی قزوین به من گفت که این کار دخترانه نیست و چرا آمدی، آن روز جوابی ندادم اما خیلی ناراحت شدم و فکر می‌کردم که چه کسی تعیین کرده شغلی زنانه یا مردانه باشد. با این تفاسیر می‌خواهم بگویم نمی‌شود یک طرفه نگاه کرد هر دو نوع برخورد مثبت و منفی را داشتیم.

داداشی: ما از عکاسان خبری آقا انتظار داریم که از ما حمایت کنند مثلاً اگر با ما برخورد بدی و توهین می‌شود از ما حمایت کنند و همدلی داشته باشند نه اینکه کنار بایستند و نگاهمان کنند.

- چه خاطره‌ای از دوران عکاسی دارید که شما را آزرده است؟

خلج: این حرفه روزهای شاد زیادی داشته و تجربه‌های خوبی را کسب کردم اما تلخی‌های آن همیشه مرا آزار داده است و یادآوری خاطرات آن روزها هنوز برای من دردناک است، مراسم‌ها و برنامه‌هایی که به خاطر خانم بودنم از آنجا بیرونم کردند و گاهی عکاس خانم را مثل دختری می‌بینند که می‌خواهد خودش را به رخ بکشد؛ این دختر رفتارهای زننده و حرف‌هایی می‌شنود که عمیقاً قلبش به درد می‌آید، مثلاً در مراسم‌هایی مانند راهپیمایی نیاز است که بالای وانت یا جرثقیل برویم و عکاسی کنیم اما این امر برای عموم مردم نهادینه نشده و با ما برخورد می‌شود درحالی‌که مردان به‌راحتی عکاسی می‌کنند.

به خاطر دارم که یک روز برای تهیه گزارش از آسیب‌های اجتماعی از یک منطقه عکاسی می‌کردم، با توجه به این‌که زندان مرکزی قزوین در آن منطقه بود از من خواستند و تأکید کردند که از منطقه نظامی و زندان نباید عکاسی کنید من هم پذیرفتم، اما آنجا مدرسه‌ای کنار زندان قرار داشت که ناگهان حال من را دگرگون و کرد و فکر می‌کردم قرار گرفتن زندان و مدرسه در کنار هم چه آسیب‌هایی در بردارد، درنتیجه عکسی ازآنجا گرفتم در همین لحظه امنیت زندان من را دستگیر کرد و بعد از ساعت‌ها بازجویی بالاخره به‌واسطه ورود مدیرمسئول و سردبیر دوربینم را پس دادند و از من تعهد گرفتند که دیگر از این عکس‌ها نگیرم.

داداشی: من هم یک روز از آسایشگاه سالمندان عکاسی کردم، یکی از پیرزن‌های آنجا با مهربانی مرا چند بار بوسید و خواست که عکسش را چاپ کنم و برایش ببرم، اما به علت مشغله زیاد نتوانستم و فراموش کردم، یک سال گذشت و من خیلی اتفاقی به یاد آن پیرزن افتادم و  تصمیم گرفتم عکسش را چاپ کنم و برایش ببرم اما وقتی عکس را برایش به آسایشگاه بردم متوجه شدم آن خانم دو روز پیش از دنیا رفته است؛ همین مسئله خیلی حالم را دگرگون کرد.

- از بهترین خاطره‌ها و خوشی‌هایی که در این شغل داشتید برایمان صحبت کنید.

خلج: ۵ سال پیش برای عکاسی از کوره آجرپزی به اطراف قزوین رفتم و عکس‌هایی تهیه کردم، امسال نیز برای عکاسی به یک کوره رفتم، یک پسر نوجوان ۱۶ ساله که قدی بلند و هیکل تنومندی داشت و یک دختر بچه به سراغم آمدند و گفتند تو از ما عکس گرفته‌ای اما من فراموش کرده بودم، بعد از مراجعه به آلبوم عکس‌هایم دیدم که عکس از یک دختری در گهواره گرفتم درحالی‌که پستانک در دهان دارد، در عکسی دیگر پسری در حال شوت کردن توپ بود حالا آن کودک ۵ ساله شده بود و پسر خردسال نوجوانی تنومند، با آن‌ها قرار گذاشتم که عکس را چاپ کنم و برایشان ببرم، برایم جالب بود که در کوره زندگی و کار می‌کنند و بزرگ می‌شوند.

یکی دیگر از خاطرات خوبم این است که از مردی دوچرخه‌سواری عکس گرفته بودم و در صفحه اول روزنامه منتشرشده بود، یک روز آن آقا با روزنامه آمده بود و گفت این عکس من است و بسیار خوشحال بود و تشکر کرد، آن روز من دفتر نبودم اما برایم جذاب بود که عکس‌هایم دیده شده است.

داداشی: در مراسم‌ها معمولاً عکاس‌ها جایگاه ندارند، در همه مراسم‌ها جایگاه را به صداوسیما اختصاص می‌دهند، یک‌بار در مراسم راهپیمایی همه عکاسان آقا بالای جرثقیل بودند و فردی که مسئول جایگاه بود به من اجازه نداد که بالای جرثقیل بروم، همکاران آقا داشتنند عکاسی می‌کردند و من هر لحظه که می‌گذشت سوژه‌ها را از دست می‌دادم؛ با مسئول برنامه صحبت کردم او هم از من حمایت کرد و شرایط را فراهم کرد من بالا بروم و گفت فرقی بین خانم و آقا نیست، همان‌جا ایستاد تا من کارم را انجام دهم و این حمایت آن مسئول خیلی برایم قوت قلب بود.

- از روزهای کرونایی بگویید؟

داداشی: در روزهای کرونایی به‌خصوص اواخر اسفند روزهای سختی داشتیم، مردم استرس بالایی داشتند و ما به‌واسطه کارمان باید در مکان‌های پر رفت‌وآمد مانند بازار و بیمارستان‌ها عکاسی می‌کردیم، حضور در جمعیت استرس ما را دوچندان می‌کرد و همواره نگران خانواده‌هایمان بودیم که نکند امروز به‌واسطه حضور در جمعیت به کرونا مبتلا شده باشیم، من به‌قدری استرس داشتم که هرروز با اورژانس تماس می‌گرفتم تا مطمئن شوم به کرونا مبتلا نشده‌ام چراکه آن زمان اطلاع درستی نداشتیم گاهی می‌گفتند در هوا می‌ماند، گاهی می‌گفتند باید ماسک بزنید و گاهی می‌گفتند نباید ماسک بزنید.

یکی از سخت‌ترین کارهایی که آن زمان عکاسی کردم عکاسی از بیمارستان صحرایی بود، آن روزها برف می‌آمد و هوا بسیار سرد بود من پابه‌پای بچه‌های هلال‌احمر و اورژانس ۴ روز برای ساخت بیمارستان صحرایی حضور داشتم و از مراحل مختلف عکاسی می‌کردم اما در پایان برخورد بدی با من شد و گفتند تو می‌خواهی تعداد ابتلا را زیاد نشان بدهی و بگویی وضعیت بحرانی است درحالی‌که من هم جانم را کف دستم گذاشته بودم و به آنجا رفته بودم. البته در نهایت عکس‌های بیمارستان صحرایی خیلی خوب دیده شد حتی برخی دیگر از خبرگزاری‌های رسمی آن را منتشر کردند.

آن روزها حس خیلی بدی داشتم مثلا ۱۳ به در و سال تحویل همیشه عکس‌هایی از شلوغی‌ها و شادی‌های مردم عکس می‌گرفتم اما امسال همه مردم می‌ترسیدند و حس خیلی بدی داشتیم، حتی زمانی که به بازار می‌رفتم تا عکس بگیرم بازاریان به من ناسزا می‌گفتند و گاهی قصد کتک زدن من را داشتند چون فکر می‌کردند من می‌خواهم عکس بگیرم که شهرداری مغازه آن‌ها را پلمب کند.

- سخن آخر:

خلج: هرچند علاقه در این کار بسیار مهم است اما تا یک جایی می‌توانی ازنظر روحی تحمل‌کنی، سختی‌های کار برای من قابل‌تحمل است اما در برخی موارد عزت‌نفس من را از بین بردند و اغلب وقتی برای سازمانی کار کردم مبلغی به من پیشنهاد دادند که در شأن من و کارم نبود حالا بعد از همه سختی‌هایی که متحمل شدم تصمیم گرفته‌ام دیگر در قزوین عکاسی خبری انجام ندهم؛ وقتی عزت‌نفست زیر سؤال برود مجبور می‌شوی که از عشق و علاقه‌ات بگذری! مدتی هم که نباشی برای همیشه اسمت فراموش می‌شود.

داداشی: در نهایت باید بگویم یکی از مشکلات اصلی ما این است که کسی از ما حمایت نمی‌کند و متولی خاصی نداریم؛ بنابراین برای این‌که در این رشته دوام بیاوری باید روحیه‌ای سخت داشته باشی، ممکن است هر حرفی را هرجایی بشنوی اما نباید ناراحت بشوی، ممکن است در بین جمعیت و در مراسم‌های مختلف حرفی به تو بگویند که تحقیر شوی و دیگر نتوانی تا آخر برنامه ادامه دهی اما باید روحیه‌ات سخت باشد و خودت را برای رسیدن به اهداف بزرگت آماده کنی، عکاسی خبری با تمام سختی‌هایی که دارد برای من شیرین است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha