• سه‌شنبه / ۲۳ آبان ۱۳۹۱ / ۱۰:۵۹
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: isfahan-14986

/گزارش/

عاشق مردم، زندگی و جامعه آزاد ماتیان: آدم امیدی ندارد کسی حرفش را بشنود

عاشق مردم، زندگی و جامعه 
آزاد ماتیان:
 آدم امیدی ندارد کسی حرفش را بشنود

پنجاه سال پیش بار سفر بربست و به اصفهان آمد، شهری که برایش از همه لحاظ به ویژه معماری و تاریخی متفاوت و جالب توجه بود. 21 سالگی زمانی بود که او کلیسای وانک را با قدمت 400 ساله‌اش در شهری با معماری ایرانی- اسلامی دید و زندگی ارامنه در کنار مسلمانان را در این شهر لمس کرد.خیام و حافظ را به ارمنی ترجمه کرد و سوگنامه مشهور نارک (اثر عرفانی ارمنی) را از ارمنی به فارسی.
 
داستان بیگانگی خود را با "گلهای کویر" برای نخستین بار به تصویر کشید. مجموعه‌ای که شاید به نظر خیلی‌ها خشک به نظر می‌رسید، اما کویری بود از درد و دل‌های "آزاد ماتیان" که گل احساس این شاعر را شکوفا کرد.

به گزارش خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان، آزاد ماتیان را با شعرها و ترجمه‌هایش می‌شناسند، ترجمه‌هایی که بیشتر به زبان ارمنی است و کمتر فارسی. دوستدار حافظ است و برای نخستین بار حافظ را به ارمنی ترجمه کرد و بسیاری از صاحب‌نظران آن را ترجمه‌ای موفق دانستند. مقیاسش برای معرفی حافظ کیهان است و می‌گوید: حافظ کیهانی است اگر کیهان‌نوردان حافظ نخوانده‌اند نباید به آنها گذرنامه سفر به کیهان را داد.

او سال 1321 در تهران متولد شد و در سوربن تحصیلات خود را به پایان رسانید. دهه 40 به اصفهان سفر کرد، شهری که شاه عباس آن را مأمن ارامنه کرد. در این شهر گذشته را به زنده‌رود سپرد و پل اشعارش را بر دریای حال زد.

ماتیان حال و روز ادبیات و به ویژه شعر را خوب نمی‌داند و می‌گوید: زمانه چندان به کام ادبیات نمی‌چرخد و همه چیز فعلاً شده است سیاست و اقتصاد.

این شاعر 50 سال است بر کرسی استادی دانشکده زبان ارمنی دانشگاه اصفهان نشسته و اکنون با وجود بازنشستگی همچنان درکلاس درس حاضر می‌شود.

ماتیان راه ارمنی‌شناسی در ایران را طولانی می‌داند و می‌گوید: هنوز نمی‌توان گفت ارمنی‌شناسی در ایران در سطح قابل قبولی است.

او تصویر ارامنه در ادبیات فارسی را موضوع گسترده‌ای می‌داند که به دو هزار سال قبل‌تر باز می‌گردد اما تمایلی برای ترجمه همه این داستان‌ها ندارد و می‌گوید: اتفاقاً از بهترین انتشارات ارمنستان، پیشنهادی هم شد که مجموعه‌ای از ادبیات فارسی را در تمامی قالب‌ها ترجمه کنم اما دیگر انرژی‌ای برای انجام این کار ندارم.

"برای خالی نبودن عریضه به گویشی کهن می‌نویسم که همواره جماعتی اندک به آن سخن گفته‌اند، اندک کسانی آن را می‌شناسند و اندک‌تر بر فهم آن همت می‌گمارند".این آغاز مجموعه آواره است گویی هنوز پس از گذشت چند سال ماتیان در گل‌های کویر سرگردان است، سرگردانی‌ای که برخی آن را به عدم تعلق شاعر به یک مکان، جامعه و یک زبان تعریف می‌کنند.

این استاد دانشگاه می‌گوید: انسان‌ها کلاً دچار عارضه بیگانگی هستند و شعر و ادبیات اگر نقشی در زندگی آدم دارد، برای ایجاد ارتباط و مبارزه با این بیگانگی است.

ماتیان، با اشعار فکاهی‌اش با جامعه ارامنه بیشتر ارتباط می‌گیرد، اشعاری که از دل این جامعه برمی‌آید و بر دل مردمانش می‌نشیند، اما همه اشعارش به جز تعداد معدودی به زبان ارمنی است. می‌گوید: این عجیب است که نیرویی من را وادار می‌کند تنها به ارمنی شعر بگویم.

"عجم زنده کردم بدین پارسی"  او ادامه می‌دهد: چه جمله‌ای بهتر از این که فردوسی گفته است می‌توان در تعریف شعر گفت. شعر یعنی همین، یعنی زنده نگه‌داشتن زبان.

این شاعر 70 ساله ارمنی  عاشق مردم، زندگی و جامعه است اما با یک احساس عدم تعلق که امیدی ندارد کسی حرفش را بشنود.

گزارش از: زهرا محمدی

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha