• چهارشنبه / ۲۸ بهمن ۱۳۸۸ / ۱۴:۴۰
  • دسته‌بندی: یزد
  • کد خبر: yazd-1005

//با مشاهير يزد// «ضياء الدين دهشيري، از ستاره هاي ادب ايران كه در ميان همشهريان خود گمنام است» حسين مسرت: برخي آثار دهشيري گم شده است

//با مشاهير يزد//
«ضياء الدين دهشيري، از ستاره هاي ادب ايران كه در ميان همشهريان خود گمنام است»
حسين مسرت: برخي آثار دهشيري گم شده است

از چهر هاي درخشان فرهنگ و ادب  يزد كه به واسطه  ترجمه هاي روان و دلنشين خود زبانزد خاص و عام بوده است دكتر ضياء الدين دهشيري است. وي به  سال 1302 خورشيدي در  يزد به دنيا آمد. پدرش سيد يحيي از مردم دهشير است كه در يزد  سرپرست  مدرسه اي شد كه خود بنياد نهاده بود  و سپس به كار قضاوت در عدليه زمان وزارت علي اكبرداور مشغول شد. بيشتر افراد خانواده او اهل ادب و عرفان و دين بودند  همين محيط مساعد باعث رشدو بالندگي او و برادر كهترش كمال‌الدين گرديد.

 

به گزارش خبرنگار ايسنا-منطقه يزد؛ سيد ضياء الدين تحصيلات آغازين را تا كلاس ششم در دبستان علميه دهشيري-كه بعدها نام دهشيري از آن حذف شد، اما امتياز آن به نام پدرش بود- به پايان برد. محل مدرسه  لردباجوردي در منزل ملك بود و بعدا به بازار خان انتقال يافت. آنگاه تا كلاس پنجم دبيرستان را در دبيرستان ايرانشهر گذراند.


چندي همراه پدر راهي كاشان شد.از همان جواني به شعر و ادب علاقه وافري پيدا كرد و در محافل ادبي كه با عضويت مرحوم آزاد همداني و شادروانان {اديب} بيضايي كاشاني و شيواي {تندري} قمي و صمصام يزدي در منزل پدرش شادروان سيد يحيي دهشيري در كاشان گرد مي آمدند،حضور مي‌يافت، پس از درگذشت پدرش در پرتو هدايت دايي خود  مرحوم حاج شيخ محمد علي عالمي (صمصمام يزدي) كه عارفي وارسته  و شيخ طريقت نعمت اللهي در يزد بود تربيت شد و علاقه يي خاص به علوم ادبي و عربي و عرفان و تصوف پيدا كرد.


در سال 1320 دوره تحصيلات پنج ساله خود را دبيرستان را به پايان برد ولي بر اثر حوادث جنگ جهاني دوم و مشكلاتي كه اغلب دامنگير طبقات غير متمكن گرديد سالي چند از ادامه تحصيل باز ماند.

پس از سال 1320 در جلسات انجمن ادبي يزد كه به سرپرستي روانشاد  آيت الله حاج شيخ محمود فرساد اداره مي‌شد شركت كردو اشعارش را مي‌خواند.

وي بيشتر در قالب غزل طبع آزمايي مي‌كرد و گاهي نيز در اقتراح هاي انجمن ادبي  شركت مي‌جست.


به ويژگي هاي اشعار دهشيري پرداخت، گفت: در سالهاي پس از  1325 انعكاس  اوضاع اجتماعي و سياسي زمان خود در خلال اشعارش  بود كه گاه با مخالفتهايي در انجمن ادبي روبه رو مي‌شد.

از اين رو با شگرد خاصي ادبيات نخستين را باب ميل اعضاي انجمن  مي‌سرود و پس از آن با گريزي هنرمندانه به بازتاب احساسات  دروني و انساني اش مي پرداخت.


نخستين كار وي آموزگاري دبستان  طاهري يزد در سالهاي 1322 تا 1325 بود و چند سالي نيز  قبل از آنكه مجبور به رفتن به اصفهان شود در اداره ثبت  يزد  مشغول به كار بود.


فعاليت مطبوعاتي خود را از سال 1323 با هفته نامه نقش جهان اصفهان آغاز نمود آن گاه اشعاري چند در سالنامه كشور ايران به چاپ رسانيد و پس از بنياد نشريات محلي يزد همچون رهبر يزد، كار و كوشش، صفاي بشر، مردم يزد و طوفان يزد با اين نشريات همكاري كرد.  سالهاي 1327 تا 1333 را به سختي و گرفتاري و در به دري گذراند.


در سال 1334 پس از سالياني چند دوري از محيط رسمي علم و قيل و قال در اصفهان به دريافت ديپلم ادبي و احراز رتبه اول نايل شد و همان  سال پس از موفقيت در مسابقات  ورودي دانشكده هاي  ادبيات و حقوق و دانشسراي عالي تهران شركت نمود و در هر سه رشته پذيرفته شد

ولي در رشته زبان و ادبيات فرانسه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران  به تحصيل پرداخت  و در كنار آن به آموزش زبان روسي هم  مشغول بود.


دهشيري در سال 1337 به اخذ درجه كارشناسي توفيق يافت و در ميان فارغ التحصيلان رتبه اول عموم رشته ‌هاي دانشكده ادبيات رتبه نخست را احراز كرد و مدال درجه يك فرهنگ دريافت داشت؛ اما به دلايلي با بورسيه  وي به  خارج از كشور  مخالفت كردند.


عنوان پايان نامه كارشناسي  وي  تحقيق در زندگي و اشعار «لوكنت دوليل» شاعر  نامي فرانسوي  بود كه در  سال 1337 از آن دفاع كرد.
در همان  سال  پس از فراغت  از تحصيل  به عضويت  هيات علمي  دانشكده  ادبيات و علوم انساني دانشگاه  تهران درآمد و به تدريس و مترجمي زبان فرانسه در همان دانشكده مشغول شد و در كنار آن به ترجمه كتابهاي  فرانسوي پرداخت.


در سالهاي 1336 تا 1340 همزمان با خدمت در دانشكده به تدريس فرانسه در موسسه زبانهاي خارجي به سرپرستي دكتر عيسي سپهبدي مشغول بود.
دهشيري در سال  1368 موفق به اخذ درجه دكتراي زبان فرانسه از دانشگاه تهران شد و از آن سال تا دم مرگ به كار تدريس  زبان فرانسه در دانشكده  زبانهاي خارجي دانشگاه تهران و دانشگاه الزهرا  و دانشگاه آزاد اسلامي تهران مشغول بود. وي همچنين به زبانهاي روسي و عربي تسلط داشت.


دكتر دهشيري بيش از 40 سال در تهران زندگي كرد و به ندرت به زادگاه  خود يزد مي آمد. وي سرانجام در روز 26 دي ماه  1379 بر اثر سانحه تصادف در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاك سپرده شد.

 
در اين خصوص حسين مسرت از پژوهشگران و نويسندگان استان يزد در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا اظهار داشت: دهشيري از ستاره هاي ادب ايران است كه متاسفانه  آنگونه كه بايد حق مطلب درباره وي ادا نشده و علي رغم  آنكه در محافل  علمي و ادبي تهران چهره اي سر شناس و نام آور است  در نزد همشهريان  فراموش شده و گمنام مانده است.


وي ادامه داد:
زندگي ادبي دكتر دهشيري را مي توان  به سه دوره مشخص  تاريخي تقسيم كرد.دوره نخست از سالهاي 1320 الي 1323 كه بيشتر بر جنبه‌هاي عاطفي استوار بود و دوره دوم از سالهاي 1323 تا 1332 بود كه  تكيه بر مسائل اجتماعي و سياسي  داشت و روح آزادي خواهي و مبارزه جويي در آثار و اشعارش هويدا است.

وي ادامه داد: آثارش در آن زمان بيشتر در نشريات محلي يزد و گاهي هم نقش جهان و سالنامه كشور ايران چاپ شد.


مسرت بيان داشت: دوره سيم كه از سال 1334 آغاز شده و تا 1379 ادامه داشت دگرگوني عميقي در آثار و اشعار وي رخ داد و گرايش فراواني به عرفان و تصوف پيدا كرد. اشعار نغز و تغزلهاي عاطفي نيز در اين دوران در ميان آثارش به چشم مي خورد.


وي ادامه داد: اما تقسيم بندي آثار دهشيري به صورت كلي به دو گونه  شعر و نثر است.
وي در زمينه شعر در سه دوره جواني دوره اي كه اشعارش  با مضامين  اجتماعي و سياسي بوده، دوره‌اي كه بيشتر در قالب غزل مي‌سروده است تقسيم مي‌شود. 


مسرت بيان داشت: دكتر دهشير ي در زمينه شعر كتابي در نعت  حضرت رسول اكرم (ص) در شعر فارسي گردآوري و چاپ كرده است و سه كتاب گرد آوري شده ديگر به  نامهاي نعت  اميرالمومنين در شعر فارسي  توحيد حضرت باري در شعر فارسي و طبيعت در شعر فارسي را آماده چاپ كرده بود.


وي ادامه داد: اما نثر استاد دهشيري را مي توان به دو دوره مشخص تقسيم نمود، اولين دوره از آغاز تا 1332 در اين دوره دو مقاله از وي درباره  فرهنگ در نقش جهان اصفهان و مقالات فراواني در نشريات محلي يزد به چشم مي خورد از جمله مقاله‌اي با نام تغيير خط فارسي مندرج در طوفان يزد. ديگر مقالات در زمينه مسائل اجتماعي و سياسي آن روزگار يزد است.


وي افزود: مقالات متهورانه و روشنگرانه وي از اوضاع اجتماعي آن روز  زبانزد همگان است. در حدي كه برخي مي‌گفتند شخصي از تهران براي صفاي بشر سرمقاله مي فرستد برخي از نوشته هاي بدون امضاي نشريات آن زمان يزد از آن دهشيري است  كه گاهي  با نام «ض-د» آنها را امضا ميكرد.


اين پژوهشگر بنام يزدي در ادامه بيان داشت: دوره دوم  از سال 1334 تا 1379 مي باشد  كه در اين  دوره از فعاليتهاي دهشيري مي‌توان به دو بخش عمده نگارش و ترجمه تقسيم كرد كه البته ترجمه هاي سهم  بيشتري نسبت به ديگر آثارش دارند.


وي تصريح كرد: آثار منثور دهشيري سالها زينت بخش نشريات گوناگون  تهران و به ويژه  مجله وزين دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران بود و خود وي نيز معتقد بود بهترين مقالاتش در آنجا چاپ شده است.

اما در زمينه ترجمه مي توان گفت بيش از 90درصد كارهاي دهشيري  در دروه سوم زندگي ادبيش  ترجمه كتابها مقالات و اشعار از زبان فرانسه  به فارسي است.

مسرت گفت: دكتر دهشيري به اذعان كارشناسان امر بسيار بر زبان فرانسه مسلط بود به طوريكه زماني سيد محمد علي جمال زاده پس از ترجمه مقاله اي كه «رودلف گلپه» درباره او نوشته و به وسيله دهشيري  ترجمه  شده بود خيلي خوشش آمده  و گفته بود از قول من به مترجم آن تبريك بگوييد.


وي بيان داشت: بر روي هم دكتر دهشيري 33 عنوان كتاب از زبان فرانسه  به فارسي ترجمه  كرده كه 21 جلد آن چاپ شده  و بقيه در مراجل مختلف چاپ است.


مسرت يادآور شد: به واسطه گذشت زمان و دگرگوني هاي اداري برخي از آثار وي دردست ناشران مانده و يا گم شده است و دكتر دهشيري به دليل حجب و حياي خود هيچگاه پيگير چاپ آثار چاپ نشده‌اش نشد.


وي بيان داشت: همچنين كتاب قرآن در اسلام از علامه طباطبائي را به فراسه ترجمه كرده و مهمتر آنكه فرهنگ اصطلاحات فرانسه-فارسي معاصر را زير چاپ داشت.


مسرت در ادامه گفت: اولين كتابي كه وي از زبان فرانسه به فارسي ترجمه كرد سخني چند در باب ابو سعيد و اين سينا نوشته «جيمز دارمستتر» بود كه در سال  1337 از سوي اداره كل نگارش وزارت فرهنگ چاپ شد و يكي از نويسندگان به نام روزگار بر آن ديباچه اي نوشت و به ستايش از دهشيري پرداخت.


مسرت مشهورترين كتابهاي دهشيري را ارض ملكوت، شناخت اسلام، سياست  اروپا در ايران،مصايب حلاج، عرفان حلاج، سخن انالحق و عرفان حلاج، انقلابات ايران، توميسم، فرهنگ فرانسه-فارسي، بحران دنياي متجدد، تاريخ  پيشرفت علمي و فرهنگي بشر،سفرهاي اروپاييان به ايران، تاريخ ادبيات فرانسه و دو جلد تاريخ بزرگ جهان برشمرد.

وي همچنين مهمترين كتابهاي در دست  چاپ وي را روايات حلاج (لويي ماسينيون)،تاريخ ايران باستان(كلمان هوار) اسلام در ايران هانري كربن كارمندان (اونوره دوبالزاك) و ادبيات جديد يونان برشمرد.


مسرت با اشاره ترجمه مقالات دهشيري اظهار داشت: با كنكاش مجموعه 50 مقاله مي توان به ترجمه وي در زمينه هاي مختلف عرفان، روانشناسي، تاريخ و زبانشناسي كه نزديك به نيمي از آنها  ترجمه از فرانسه اشاره كرد.


وي به ترجمه اشعار فرانسه كه خود يكي از دشوارترين ترجمه‌ها است پرداخت و افزود: دهشيري شعرهاي شعرايي همچون شارل بودلر، ويكتور هوگو،دني ديدرو  و... را ترجمه كرده است و نمونه هايي از اشعارشان  در شماره هاي گوناگون مجله‌هاي باغ صائب، يغما و ... وجود دارد.


مسرت گفت: آنچه گفتيم تمامي آن چه شايسته دكتر دهشيري است و بايستي باشد، نيست؛ فروتني ومحجوبيتي كه در دكتر دهشيري وجود داشت نميشود انتظار اين نكته را داشت كه لب به سخن بگشايد و گوهر وجودش را ابراز كند.


وي تصريح كرد: او بيش از هر چيز دوستدار آرامش بود و تا پايان عمر با همان شوق سالهاي نخستين تدريس و ترجمه ميكرد و شعر ميسرود.


حسين مسرت در پايان تاكيد كرد: چنانچه گفته شد متاسفانه برخي از آثار  علي رغم آنكه حدود 50 سال به ناشر داده شده هنوز چاپ نشده و گم شده و اي بسا آرزو كه خاك شده است.

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha