• یکشنبه / ۲ خرداد ۱۴۰۰ / ۰۸:۳۲
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1400030200948
  • خبرنگار : 71583

نوشتاری به بهانه ماجرای بابک خرمدین / "چرا، چرا باید ممنوع کرد؟!"

نوشتاری به بهانه ماجرای بابک خرمدین / "چرا، چرا باید ممنوع کرد؟!"
فیلم سینمایی عنکبوت

ابراهیم ایرج زاد کارگردان فیلم به نمایش درنیامده "عنکبوت" نوشت:" چرا، چرا باید ممنوع کرد نمایش نقاط تاریک بشر را در این سرزمین؟! مگر ردپای بشر به سمت تاریکی در همه سرزمین ها و اعتقاد ها وجود ندارد؟... "

این کارگردان در متن یادداشت اش که در پی کشته شدن بابک خرمدین به دست پدر و مادرش در اختیار ایسنا گذاشته نوشته است: «مشهد؛ در پایان هجده سالگی ام در هنرستان سوره در حال گذراندن سال آخر کارگردانی سینما بودم. که خبر وقوع قتل هایی در شهر پخش شد؛ نه بحث پول بود و نه خفت گیری چراکه قربانی ها همه زنان بسیار فقیری بودند ترس و وحشت آن روزها را به خوبی به یاد دارم. زنانی که یکی بعد از دیگری به قتل می رسیدند و خبری از دستگیری قاتل نبود.

هر جنازه ای گوشه ای از شهر پیدا  می شد و میان فاصله رسیدن پلیس، صدای بلند فکرهای همسو با قاتل از میان جمعیت نظاره گر بر تن نحیف زنهای بی جان که فریاد می زدند ؛ چرا که نه، زنان خیابانی باید بمیرند تا فساد و  آلودگی ها از بین برود! حکم هایی که به سرعت صادر می شد شبیه همین حکم هایی که این روزها در صفحه های مجازی برای مقتول ها صادر می شود و این آن نکته ترسناکی بود و هست که سایه اش روی اصل وقوع قتل ها سنگینی می کند.

به هر روی یکسال از شروع قتل ها گذشت و من برای ورود به دانشگاه و رسیدن به رویای فیلمساز شدنم از مشهد خارج شدم. سرانجام بعد از شانزده قتل،خبر آمد، قاتل عنکبوتی دستگیر شد! او کیست و چه قیافه ای می تواند داشته باشد؟ همه انتظار دیدن قاتل بی رحمی را داشتند که حتی شاخ و دمی هم داشته باشد. اما نه، کسی که از پشت پرده بیرون آمد یک آدم به ظاهر معمولی در قامت یک بنای ساده با  اندام ها و چهره ایی شبیه خودمان بود! و امروز چهره ترسناک مرگ در قامت پدر و مادر پیری دیده می شود که کمر به قتل فرزندانشان بسته اند.

قاتل هایی که به واسطه اعتقادات واهی که دارند به کار خود افتخار می کنند و از همه ترسناک تر اینکه خدا را هم راضی از عملکرد خود می دانند و با همین این اعتبار موهومی که به خود اعطا کرده اند بسیار آرام و خونسرد شرح ما وقع می کنند!

بعد از طی شدن پروسه قضایی، آن قاتل خیلی زود اعدام شد و به ظاهر قائله خوابید و فراموش شدند همه آن شانزده زن بی دفاع، مجبور و گرسنه ای که حتی بعد از مرگ تلخ هم در اذهان عمومی در دار مجازات و مکافات آویزان بودند. هیچ کس برایشان سوگواری نکرد. همه آنها را تحت هر شرایطی گناهکار می دانستند. زمان گذشت حدود بیست سال، تا شرایط جامعه  را برای روایت بی کم و کاست ماجرا محیا ببینم و در این راه دوست همکارم اکتای براهنی را که او هم اشراف کاملی بر پرونده و دغدغه ای همسان من داشت همراه در این راه ببینم، پس خیلی زود تصمیم گرفتیم  روایت بی کم و کاستی از واقعه برای مدیوم سینما داشته باشیم که شاید انداختن نورافکن به این نقطه تاریک بشر که منحصر به جغرافیای ما یا کیش و آیین بخصوصی هم نیست باعث شود جامعه را متوجه علف های هرزی که در قامت ذهن های بیمار در حال رشد هستند کنیم تا تشخیص سره از ناسره بیش از پیش در همه سطوح جامعه مورد توجه قرار گیرد. و هر بینش مریضی نتواند با پنهان شدن پشت اخلاق و مذهب و جدای از دستگاه قضا، خودش را صاحب قدرت اجرای حکم کند، آن هم حکم قتل نفس.

اکنون که دو دهه از آن روزها گذشته است همچنان گزارش های آماری نشان از درصد بالای قتلهایی با زمینه اعتقادات خرافی دارد. و این خود برهانی روشن است بر نمایش این نقطه تاریک بشر که چندین سال است، موضوعی ممنوعه است. نوشتند و جار زدند جای عنکبوت در جشنواره فجر انقلاب نیست! چرا، چرا باید ممنوع کرد نمایش نقاط تاریک بشر را در این سرزمین؟! مگر ردپای بشر به سمت تاریکی در همه سرزمین ها و اعتقاد ها وجود ندارد؟... 

و باز هم تاکید می کنم خارج از دسته بندی انسان در هر کیش و آیینی، در جای جای این کره خاکی ردپای این نوع بشر کم دیده نشده است و ما هم در این بخش جغرافیا استثنا نیستیم. خبرهای ساخته شدن این فیلم با سوژه ملتهبش به سرعت پیچید و جالب اینکه همچنان از مسوول و مردم عادی می شنیدیم که چرا باید این گونه قصه ها ساخته شود. اینقدر گفتند و شنیدیم تا رسیدیم به  امروز که ظهور قاتلین ترسناک تری مردم را در  بهت و حیرت فرو برده و واکنش ها می گوید همان مردم و همان مسوولین به صرافت این مهم افتاده اند که باید کاری کرد، باید بررسی کرد، باید واکاوی کرد،  باید نشان داد که پنهان کردن عمل قبیح چاره درد نیست و  راه به جایی نمی برد و این فکرها آتش های زیر خاکستری هستند که هر لحظه ممکن است شعله بکشند .»

فیلم سینمایی "عنکبوت" با بازی محسن تنابنده و ساره بیات به ماجرای قتل های زنجیره ای زنان می پردازد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۰-۰۳-۰۲ ۱۱:۳۶

حقیقتا کم شاهد نبودیم که جنایت ها و خودکشی های مشابه در فاصله زمانی کمی از هم رخ داده باشند. این مهم نشان می دهد رویه جاری رسانه ها و جراید در پرداختن به سوژه های خاص جنایی بدون اِشکال نیست. دراین مورد هم زنده کردن خاطره یک پرونده قدیمی با کم و کیفی که یاد شد اصلا نمی تواند خیری و صلاحی در پی داشته باشد. دغدغه های عزیزان هنر مند در چنین مواردی می تواند در قالب ساخت یک فیلم مستند با مخاطب محدود که موشکافانه به ابعاد مختلف مساله می پردازد نمود یابد و نه فیلم سینمایی تجاری با مخاطب عام.

avatar
۱۴۰۰-۰۳-۰۲ ۱۲:۰۱

درود بر آقای ایرج زاد

avatar
۱۴۰۰-۰۳-۰۲ ۱۵:۱۲

جناب ابراهیم ایرج رادبسیاربا نقطه نظرات حضرت عالی موافق هستم یاداوری این مشکل بسیاربجا وبه موقع بودخدا توفیق روز افزون نصیبتان کندانشاالله

avatar
۱۴۰۰-۰۳-۰۲ ۱۷:۱۳

بازهم هاي و هوي راه انداخته ايد ندانسته يا دانسته ... «همه آن شانزده زن بی دفاع، مجبور و گرسنه ای که حتی بعد از مرگ تلخ هم در اذهان عمومی در دار مجازات و مکافات آویزان بودند. هیچ کس برایشان سوگواری نکرد. همه آنها را تحت هر شرایطی گناهکار می دانستند.» مدرك اين سخن كجاست؟ توهمات يا شنيده هاي گوينده! كدام تحقيق علمي اثبات اين سخن را نشان مي دهد؟ «شاید انداختن نورافکن به این نقطه تاریک بشر [...] باعث شود جامعه را متوجه علف های هرزی که در قامت ذهن های بیمار در حال رشد هستند کنیم تا تشخیص سره از ناسره بیش از پیش در همه سطوح جامعه مورد توجه قرار گیرد. » از كجا بدين نتيجه رسيده است چه دليل عقلي يا پژوهش اجتماعي گفته با فيلمهايي از اين دست مي توان به اين هدف رسيد. هاليوود كه ساخته آيا تأثير داشته است؟ نتايج آن در كدام مجله علمي دنيا چاپ شده است؟ « باید نشان داد که پنهان کردن عمل قبیح چاره درد نیست و راه به جایی نمی برد» اين جمله شاهكار بلاهت گويي است. خب نشان بده و بگو كه در فلان مقالات و منابع معتبر اين حرف تو را تأييد مي كنند. «و این فکرها آتش های زیر خاکستری هستند که هر لحظه ممکن است شعله بکشند .» اين به چه چيزي بر مي گردد مرجع آن چيست؟ كدام فكرها آتش زير خاكستر هستند هر چند صباحي يك قتل اينگونه را آتش زير خاكستر دانستن يعني چه؟ واقعا براي ايسنا متاسفم كه نه اخلاق حرفه اي را رعايت مي كند نه براي آزادي بيان احترام قائل است و مهمتر از همه براي جامعه ايران هيچ شأني قائل نيست. چرا از مسير خبرگزاري بودن خارج مي شويد. شما در نهايت خبرنگار هستيد نه روانشناس، نه متخصص علوم اجتماعي نه سياستمدار نه متفكر، هيچ چيز جز خبرنگار نيستيد بايد خبر موثق بدهيد چرا سهم زيادي از فضاي كارتان را پر كرده ايد از تحليلها خود يا افرادي كه غيرمتخصص هستند يا به نوعي مي خواهند عقده گشايي كنند. مگر در امريكا بارها و بارها يك نفر به مدرسه يا دانشگاه يا مركز خريد حمله نمي كند و عده زيادي را مي كشد. آيا رسانه ها در انجا مملكتشان و مردمشان را مانند ايسنا به آتش مي كشند؟ آن چيزي كه شما دنبال هستيد اينگونه به دست نمي آيد و دچار اشتباه محض هستيد.

avatar
۱۴۰۰-۰۳-۰۳ ۲۱:۲۱

بسیار بابت نوشتن واژه غائله به شکل قائله اندوهگین و خشمگین شدم . ناسلامتی شما متن می نویسید . کار خبری می کنید . دبیر سرویس دارید . ولی باز هم غلط املایی دارید .

avatar
۱۴۰۰-۰۳-۰۳ ۲۱:۲۸

بسیار بابت نوشتن واژه غائله به شکل قائله اندوهگین و خشمگین شدم . ناسلامتی شما متن می نویسید . کار خبری می کنید . دبیر سرویس دارید . ولی باز هم غلط املایی دارید .