• جمعه / ۶ آبان ۱۴۰۱ / ۰۶:۵۷
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1401080503261
  • خبرنگار : 71626

آشنایی با زبان‌ها و لهجه‌های ایرانی/۵

زبانی که جای خود را به فارسی و ترکی داد

زبانی که جای خود را به فارسی و ترکی داد

فقط زبان سغدی نیست که در برابر نفوذ زبان فارسی و ترکی به تدریج از میان رفته، زبان خوارزمی نیز که تا حدود قرن هشتم هجری رواج داشته، پس از آن جای به زبان فارسی و ترکی سپرده است. 

به گزارش ایسنا، زبان سغدی در کشور سغد که سمرقند و بخارا از مراکز آن بودند رایح بوده است. یک زمان سغدی، زبان بین‌المللی آسیای مرکزی به‌شمار می‌رفت و تا چین نیز نفوذ یافت. آثار سغدی همه از اکتشافات اخیر آسیای مرکزی و چین است. 

آثار سغدی را می‌توان از چهار نوع شمرد: آثار بودایی، آثار مانوی، آثار مسیحی، آثار غیردینی. از این میان آثار بودایی بیشتر است. 

خط سغدی، خطی‌ست مقتبس از خط آرامی و در آن هزوارش به‌کار می‌رود، اما عدۀ این هزوارش‌ها اندک است. همۀ آثار بودایی و همچنین آثار غیردینی و روایت سغدی کتیبۀ «قربلگسون» در مغولستان (متعلق به قرن سوم هجری و به خط چینی و اویغوری و سغدی) به این خط است. 

آثار مسیحی به خط سریانی و آثار مانوی به خط مانویان نوشته شده. 

میان آثار بودایی و مسیحی و مانوی مختصر تفاوتی از حیث زبان دیده می‌شود که محتملاً نتیجۀ تفاوت لهجه و تفاوت زمانی این آثار است. آثار سغدی مسیحی ظاهراً تلفظ تازه‌تری را نشان می‌دهد. خط اصلی سغدی که آثار بودایی به آن نوشته شده مانند خط پهلوی خط تاریخی است و حاکی از تلفظ قدیمی‌تر از تلفظ زمان تحریر است. 

زبان سغدی در برابر نفوذ زبان فارسی و ترکی به تدریج از میان رفت. ظاهراً این زبان تا قرن ششم هجری نیز باقی بوده است. امروز تنها اثر رایجی که از زبان سغدی به‌جا مانده، لهجۀ مردم یغناب است که در یکی از دره‌های رود زرفشان بدان سخن می‌گویند و بازماندۀ یکی از لهجات سغدی است. 

زبان سکایی نیز زبان یکی از اقوام سکایی مشرق است که یک زمان بر ختن در جنوب شرقی کاشغر استیلا یافتند و زبان خود را در آن سامان رایج ساختند. (اطلاق نام خنثی به این زبان از این روست.) 

آثار زبان سکایی عموماً متعلق به قرن هفتم تا دهم میلادی و عبارت است از آثار بودایی، متون طبی، داستان‌ها و قصص، نامه‌های بازرگانی، اسناد رسمی و غیر این‌ها. قسمت عمدۀ این آثار ترجمه از سانسکریت، ولی قسمتی نیز ترجمه از زبان تبتی و یا انشاء اصیل است.

در آثار موجود این زبان می‌توان صورت قدیم‌تر و صورت تازه‌تری تشخیص داد. صورت قدیم‌تر این زبان از حیث دستور زبان به زبان‌های ایرانی کهن شبیه است: اسم در هفت حالت صرف می‌شود و دستگاه افعال مفصل است. اما در صورت تازه‌تر سکایی صرف اسامی و افعال خیلی ساده‌تر شده. تلخیص فوق‌العادۀ اصوات سکایی تازه یکی از ممیزات آن به‌شمار می‌رود. 

زبان خوارزمی هم معمول خوارزم بوده و ظاهراً تا حدود قرن هشتم هجری رواج داشته است و پس از آن جای به زبان فارسی و ترکی سپرده. 

کشف آثار زبان خوارزمی، گذشته از کلماتی که ابوریحان بیرونی در «آثار الباقیه» ذکر کرده، به‌کلی تازه است و از سال ۱۹۲۷ میلادی آغاز گردید. این آثار عبارت است از دو نسخۀ فقهی به زبان عربی که در آن عباراتی به زبان خوارزمی نقل شده، و نیز لغت‌نامه‌ای که برای توضیح عبارات خوارزمی یکی از این نسخ نوشته شده. ولی مهم‌ترین اثر زبان خوارزمی «مقدمة الادب» زمخشری است، مشتمل بر لغات عربی و ترجمۀ خوارزمی آن‌ها که در سال ۱۹۴۸ به دست افتاد. 

آثار خوارزمی همه به‌ خط عربی نوشته شده ولی هنوز خواندن و تعبیر آن‌ها پایان نیافته. اشکال عمده‌ای که در خواندن عبارات خوارزمی «مقدمة الادب» وجود دارد این است که کلمات عموماً اعراب ندارد و نقطه‌گذاری آن‌ها نیز ناقص است. 

زبان خوارزمی با زبان نواحی اطراف، یعنی زبان سغدی و سکایی و آسی، نزدیک است. در زبان خوارزمی چنان‌که از «مقدمة الادب» و نسخ فقهی مذکور برمی‌آید عده‌ای لغات فارسی و عربی وارد شده که حاکی از تأثیر این دو زبان در خوارزمی است.

گذشته از زبان‌های میانۀ مذکور که زبان‌های عمده‌ای هستند که آثاری از آن‌ها امروز در دست است، زبان دیگری که با زبان سکایی ختن رابطۀ نزدیک دارد در حوالی تمشق در شمال شرقی کاشغر معمول بوده که آثار مختصری از آن به دست افتاده، ولی هنوز کاملاً روشن نیست. 

صورتی از زبان «آسی میانه» را می‌توان در بعضی اسامی تاریخی و جغرافیایی و همچنین در بعضی کلماتی که در زبان «مجاز» داخل شده بازیافت.

زبانی که به زبان تخاری مشهور شده و دو لهجۀ عمده به‌نام «کوچی» و «اگنی» دارد، هر چند از زبان‌های هند و اروپایی است ولی از زبان‌های ایرانی نیست، بلکه مانند ارمنی زبانی مستقل است.   

منبع: «زبان‌ها و لهجه‌های ایرانی» نوشتۀ احسان یارشاطر (دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال پنجم، مهر و دی ۱۳۳۶، شماره ۱ و ۲ (پیاپی ۱۷ و ۱۸))

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۱-۰۸-۰۶ ۱۱:۵۲

چه یادداشت بلیغ و خوبی ممنون

avatar
۱۴۰۱-۰۸-۰۷ ۰۷:۰۵

مجموعه دیوان لغت تورکی کاشغری از قرن چهارم هجری وجود دارد در حالی که شما از زبانهای دیگری در قرن هشتم گفته اید.....قطعا اشتباهاتی دارید

avatar
۱۴۰۱-۰۸-۰۸ ۱۴:۲۳

دیگر زمان گذشته است ومردم در اینکونه مواردی که مربوط به ادبیات و تاریخ باشد از منابع متنوعی که از دست همچنین شخصیتهای نژاد پرست در آمده است را مطالعه نمی کنند بلکه از منابعی درست ولی طرف استفاده می کنند نمی‌توانید مردم را منحرف کنید و شخصیت شعرا ادبا فیلسوفان عارفان را جعل وهمه را ایرانی آریایی معرفی کنید

avatar
۱۴۰۱-۰۸-۱۳ ۲۰:۲۱

کجای مطلب به نژادپرستی اشاره داشت؟ اتفاقا نوشتار شما اشاره بیشتری بر نادیده گرفتن تاریخ بشری و نژادپرستی دارد. اگر به شما عزیزان باشد آدم و حوا را هم ترک می شمارید. اصلا تمام عالم و آدم از ابتدا ترک بوده اند! ارزانی تان باد. بنده سعادت این را داشتم که محضر استاد عالیقدر دکتر ریاحی خویی شرفیاب شوم. این استاد عالیقدر و بی همتای دانشگاه که ایامی را به سختی گذراند آنچنان تسلط و شور و اشتیاقی به ادبیات فارسی داشت که نمی توان وصف کرد. نقطه نظرات ادبی و تاریخی و آثار ارزشمند استادان بی بدیلی همچون تقی زاده تبریزی و زریاب خویی و بی شمار استادان برجسته دیار آذربایجان را دیگر نمی دانم شما دوست عزیز چگونه تفسیر خواهید فرمود.

avatar
۱۴۰۱-۰۸-۱۳ ۲۲:۱۸

تو از همونایی نیستی که میگن مولوی شاعر ترک و اهل ترکیه امروزیه؟!

avatar
۱۴۰۱-۰۸-۱۳ ۱۵:۵۸

زبان شیرین پارسی😍😍😍😍