• شنبه / ۲۵ تیر ۱۳۸۴ / ۰۹:۴۶
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8404-04437

/در راسته‌ي ادبيات كهن/ خاقاني شرواني؛ حسان‌العجم شعر فارسي

/در راسته‌ي ادبيات كهن/
خاقاني شرواني؛ حسان‌العجم شعر فارسي
خاقاني شرواني چون مارسل پروست و رومن رولان، ديرآشناست؛ كه اين ويژگي، به پيچيدگي زباني و درنهايت، دشواري فهم شعر او برمي‌گردد. به گزارش بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فضل‌الدين بديل بن ‌علي ‌نجار شرواني كه از حيث قوه تخيل، وسعت تصور، كثرت تشبيه و ابداع در بيان، چهره ممتازي در ميان قصيده‌سرايان زبان فارسي دارد، در سال 520 هجري در شروان چشم به جهان گشود. زادگاه او شروان، نبايد با شيروان - از شهرهاي شمالي خراسان - اشتباه گرفته شود، كه شهري است از بلاد آذربايجان امروزي كه در قرن ششم قلمرو شروانشاهيان بوده است. شروانشاهيان، ايراني بوده، نسب آنها به بهرام گور مي‌رسد. مؤسس اين سلسله، محمد بن يزيد بوده است و خاقاني آنها را در اشعارش، يزيديان مي‌خواند. اين سلسله تا زمان صفويان حكومت كردند و ‌آخرين شاه آنها با شاه تهماسب اول معاصر بوده و در جنگ با او شكست مي‌خورد و اين سلسله پس از دخالت او منقرض مي‌شود. از ممدوحان خاقاني، يكي خاقان اكبر فخرالدين منوچهر بن‌ شروانشاه و ديگري خاقان كبير جلال‌الدين ابوالمظفر اخستان بن منوچهر است. خاقاني در بيتي به نام خود اشاره مي‌كند و در ضمن آن توجه خود را به سنايي شاعر آغاز قرن ششم نشان مي‌دهد: بدل من آمدم اندر جهان سنايي را / بدين دليل پدر نام من بديل نهاد پدر وي نجار بوده و مادرش كه يك نسطوري تازه مسلمان بوده است، به پيشه طباخي مشغول بوده و در كل، خانواده متوسطي كه شايد براي طبع بلند و دورپرواز خاقاني چندان مجال رشد و پيشرفت نگذاشته است. با اين وصف، عموي او كافي‌ الدين عمر بن عثمان كه از فضلاي زمن خود بوده است، به او عربي، طب، نجوم، فلسفه و ادب آموخته و لقب حسان ‌العجم را به مناسب مداحي پيامبر (ص) در برابر حسان‌ العرب مداح پيامبر (ص) از همين عموي خود دريافت مي‌كند: چون ديد كه در سخن تمامم / حسان عجم نهاد نامم سال تولد وي را محققا 520 هجري مي‌دانند كه آن را از قديمي‌ترين قصيده‌اي كه در مدح اتسز خوارزمشاه در سال 544 سروده است، به دست آورده‌اند كه در آن قصيده خاقاني به 24 سالگي خود اشاره مي‌كند. تخلص ابتدايي او حقايقي است كه پس از ورود به دربار خاقان اكبر منوچهر بن ‌شروانشاه تخلص خاقاني را برمي‌گزيند كه اين تخلص را نيز ابوالعلاء گنجوي به او مي‌دهد. ابوالعلاء گنجوي از اساتيد او بوده است كه خاقاني داماد او مي‌شود و بعدها به علت طبع بلند و حساس خود با ابوالعلاء مقابله كرده و او را هجو مي‌كند و تهمت باطني و الحاد به او مي‌زند، با اين وجود آشنايي با ابوالعلاء نقطه عطفي در زندگي خاقاني بوده است. خاقاني يك ديندار متعصب و شافعي مذهب بوده است. او علوم فلسفه و عقلي را انكار و وجود آنها را براي شرع و فقه زيان‌آور مي‌داند. در اشعار او تضاد افكار و انديشه ديده مي‌شود و شعرش تا حدي منعكس كننده اوضاع اجتماعي زنان خاقاني است. خاقاني در طول عمرش دو بار به سفر حج رفته است؛ يك بار در سال 551 در مسير حركت خود به عراق خدمت سلطان ‌محمد سلجوقي بار يافته و قصيده‌اي نيز در مدح او گفته است. همچنين قصيده‌اي در وصف مكه و مناسك آن كه گفته است كه خواص در مكه آن را به آب زر نوشته‌اند: صبح از حمايل فلك آميخت خنجرش / كيمخت كوه اديم شد از خنجر زرش در همين سفر مثنوي تحفه ‌العراقين خود را نيز سروده است. در سفر دوم در سال 569 كه دوباره به مكه مي‌رود، در مسر خود خرابه‌هاي ايوان مداين را ديده و قصيده معروف خود را مي‌سرايد: هان اي دل عبرت بين از ديده نظر كن هان / ايوان مداين را آيينه عبرت دان درباره سفر دوم گفته‌هاي بسياري مطرح شده است؛ ازجمله اين كه گفته‌اند خاقاني به دستور اخستان بن منوچهر در سال 569 دستگير شده و حدود هفت ماه يا يك سال به زندان رفته است كه اخستان با نامه‌اي او را پس از خارج شدن از شروان مي‌خواند، اما او پاسخ نمي‌دهد. پنج قصيده از قصايد خاقاني حسبيه‌هاي اوست. خاقاني در فاصله سالهاي 549 و 550 نيز مي‌خواسته به خراسان برود، اما در راه رسيدن به آنجا در شهر ري بيمار مي‌شود و مجبور مي‌شود بدون ديدن خراسان كه بسيار مشتاق آن بوده است، برگردد. پس در قصيده‌اي ري را ذم مي‌كند: خاك سياه بر سر آب و هواي ري / دور از مجاوران مكارم نماي ري از معاصران خاقاني مي‌توان جمال ‌الدين عبدالرزاق، مجيز بيلقاني، ‌اثيرالدين اخسيكتي، مؤيدالدين فلكي و رشيد وطواط را نام برد كه به علت غرور و جاه‌طلبي خاقاني با او ناسازگار بوده و حتا جمال‌الدين عبدالرزاق در قصيده‌اي به طنز به او كنايه مي‌زند. همچنين مجير بيلقاني كه شاگرد خاقاني محسوب مي‌شود در قصيده‌اي اصفهان را هجو كرده كه آن را از چشم خاقاني مي‌بينند؛ اما بعدها خاقاني با سرودن قصيده‌اي اصفهان را مدح مي‌كند تا اين اتهام را از خود سلب كند. او از شاعران قديم كمتر به حرمت ياد مي‌كند و عنصري و رودكي را ريزه‌خوار خوان خود مي‌بيند و حتا بر عنصري طعنه مي‌زند و تنها به سنايي گوشه چشمي دارد. از ديگر شاعران، قاآني است كه به شعر او توجه كرده و با تاثيرپذيري از او خود را خاقاني ثاني دانسته است. خاقاني در زمينه بيان افكار و انديشه‌هاي تازه و بديع خود تركيبات و تعبيرات مخصوصي ساخته است و در ابتكار مضامين و استخدام معاني توانايي خود را نشان داده است؛ هر چند شعر او داراي صلابت و فخامت است و فهم آن تا حدي سخت، اما در جاهايي نيز به لحن محاوره نزديك مي شود. خاقاني كه طبع حساسي داشته است، با مرگ عموي خود و همسر و پسرش روبه‌رو مي‌شود كه هر كدام در زندگي و شعر او تاثيرگذار بوده است؛ چنان كه در قصيده ترنم‌المصاب، مرثيه‌اي براي مرگ رشيد‌الدين، پسرش كه در 20 سالگي مي‌ميرد، مي‌گويد: صبحگاهي سر خوناب جگر بگشاييد / مژه از نرگس‌ تر بگشاييد شعر خاقاني يادآور متنبي، شاعر نام‌آور عرب، است و مانند او نوعي سرخوردگي زهرآلود و خودپسندي سيري‌ناپذير در سراسر سخنان او به چشم مي‌خورد. با توجه به اينكه محيط زندگي شاعر در شروان بوده است كه در آنجا صليب و مناره مسجد هر دو در كنار هم وجود داشته است، او نيز استفاده بيشماري از فرهنگ مسيحيت داشته و بازتاب آن در اشعار او بسيار چشمگير است. در بيشتر قصايد خاقاني لحن گله و نارضايتي ديده مي‌شود؛ چون او پيرامون خود را كوچك و محصور دانسته و بلندپروازي او را به جاهاي ديگري مي‌كشانيده؛ چنان كه با خوارزمشاهيان رابطه برقرار مي‌كند و علاء الدين اتسز خوارزمشاه را مي‌ستايد. از قصايد معروف او ترساييه است كه براي شفاعت جهت رهايي از زندان شاهزاده مسيحي اندورنيكوس را مدح مي‌كند و در اشعارش او را عزيز‌الروم عزالدوله مي‌نامد. اين قصيده از حيث وفور تعبيرات مسيحي چشمگير جالب است؛ هر چند كه خاقاني با وجود بيان افكار در مسلك راهبان نصاري ثبات و وفاداري خود را به اسلام بيان كرده و آشكارا به استهزا، خرافات و اوهام مسيحيان مي‌پردازد. از آثار خاقاني علاوه بر مثنوي تحفه‌العراقين با سه هزار بيت، ‌ديوان اشعار او حدود 17 هزار بيت و منشات خاقاني، ختم‌الغرايب را مي‌توان نام برد. وي سال 595 هجري درگذشت و در مقبره‌الشعراي تبريز دفن شد. وي در شعرش به طلوع صبح و توصيف آن بسيار توجه دارد. همچنين به مجالس طرب شروان، منازل مسير حج، خيمه‌هاي مسافران، بيابان و مغيلان، مصائب زندان نيز مي‌پردازد. خاقاني شعر خود را لسان‌الطيور با منطق‌الطير خوانده است: ز خاقاني اين منطق‌الطير بشنو / كه چون او معاني‌سرايي نيابي از ويژگي‌هاي زباني خاقاني اين است كه عادت ندارد اشيا را به نام خود بخواند؛ بنابراين براي خورشيد از تعبيراتي مثل مرغ‌آتشين‌پر، طشت زر، پرنده ياقوت پيكر، شاهد طارم فلك استفاده مي‌كند. وي در كنار ايهام و تناسب از مراعات‌نظير. جناس و تضاد نيز بسيار استفاده مي‌كند و براي صلابت شعر خود بر استفاده از آنها اصرار مي‌ورزد. قصايد خاقاني مثل سمفوني به هم پيوسته است و گاهي مسائل متناقض را به هم مربوط مي‌كند. قصايد او از جهت فصاحت و حسن تركيب گاهي يادآور مسعود سعد است. از ويژگيهاي ديگر خاقاني استفاده از مضمون زياد است كه خود نيز به آن مي‌بالد و در قصايد او كاربرد تعبيرات جنگ و سواركاري، قمار، وصف بهار و صبح و... به وفور يافت مي‌شود: شرق و غرب اتفاق كرد بر آن / مبدع معنا آفرين باشم همچنين با توجه به وفور تشبيهات و تركيبات تازه در شعر او گفته مي‌شود جز صائب و مولوي كسي آنقدر مضمون نيافريده است. در اشعار خاقاني اشاره به داستانهاي اساتيري و روايات تاريخي زياد است، همچنين توجه ويژه‌اي به دو مذهب اسلام و مسيحيت دارد. در قصايد او ابيات مدح بسيار كمتر از ادبيات وصف طبيعت است و مي‌توان به تجديد مطلع او اشاره كرد كه در ميان شاعران ديگر در اين زمينه منحصر به فرد است. در اين زمينه كه آيا به عرفان توجه داشته است، مي‌توان ذكر كرد در شعر او بارقه‌اي از عرفان ديده مي‌شود كه غزل سنايي و عطار و مولوي را پوشيده بيان مي‌كند و حتا معاني شعري او حافظ را به ياد مي‌آورد؛ اما شيوه تفكر او شيوه صوفيان وارسته نيست و او مردي متشرع و متعصب است و تنها وجه مشتركش را مي‌توان تنها در اين دانست كه نسبت به علايق‌هاي بي‌اعتنا و از آلودگي‌هاي متداول زمان خود به دور است. از خاقاني غزليات و رباعياتي نيز مانده است؛ هر چند در غزليات او حتي آنهايي كه غنايي است از جهت وزن و آهنگ صلابت تعبيرات به قصيده مي‌ماند. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha