• شنبه / ۴ آبان ۱۳۸۷ / ۱۶:۵۶
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8708-01605

اهالي قلم از بانوي نمونه‌ي جهان اسلام گفتند ديدگاه‌هاي رحماندوست، امرايي، كاكايي، محقق، محمودي و ...

اهالي قلم از بانوي نمونه‌ي جهان اسلام گفتند
ديدگاه‌هاي رحماندوست، امرايي، كاكايي، محقق، محمودي و ...

طاهره صفارزاده ـ شاعر و مترجم پيش‌كسوت ـ صبح امروز (شنبه، چهارم آبان‌ماه) در سال‌روز شهادت امام جعفر صادق (ع) دار فاني را وداع گفت.

به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ‌اين شاعر و مترجم قرآن كه از پنجم مهرماه به‌علت زايده‌ي مغزي در بيمارستان ايرانمهر تهران بستري شده و مورد عمل جراحي قرار گرفته بود، صبح امروز در اين بيمارستان دار فاني را وداع گفت. پيكر صفارزاده صبح دوشنبه (ششم آبان‌ماه) از مقابل دانشگاه تهران تشييع خواهد شد.

خبرنگار ايسنا با تعدادي از شاعران و نويسندگان درباره‌ي اين بانوي نمونه‌ي جهان اسلام گفت‌وگوهايي را انجام داده است.

شاعري توانا و اسلام‌پژوهي مسلط را از دست داديم

مصطفي رحماندوست گفت: با درگذشت صفارزاده، يك شاعر اديب و توانا و يك اسلام‌پژوه مسلط را از دست داديم.

اين شاعر و مترجم كودك و نوجوان بيان كرد: او از شاعران نوپرداز پيش از انقلاب بود و شايد پيش‌تر از خيلي از مدعيان شعر معاصر، او شعر سپيد و نيمايي قابل قبولي را سروده بود كه در زمان خودش مي‌توانست با شاعران هم‌عصر رقابت كند؛ اما بيش از آن‌كه به‌عنوان يك شاعر مطرح باشد، محقق، پژوهش‌گر و استاد مسلم زبان فارسي و انگليسي بود.

وي ادامه داد: متأسفانه پس از انقلاب، ظلم بدي به صفارزاده شد و نگذاشتند در دانشگاه كارش را ادامه دهد؛ شايد بيش‌تر به اين دليل كه او آدم مستقلي بود و به فرازهاي خاصي از اعتقادات اسلامي رسيده بود و زير بار هر تازه‌واردي نمي‌رفت؛ اما از آن‌جا كه خدا هميشه به بندگان خوب خود لطف دارد، وقتي از تدريس در دانشگاه محروم شد، به ترجمه‌ي قرآن به زبان انگليسي مشغول شد و من به‌دليل اين‌كه ترجمه‌ي قرآن را براي نوجوانان در دست دارم، با كار ايشان از نزديك و به‌طور دقيق آشنا بودم.

او تأكيد كرد: واقعا ترجمه‌ي فارسي صفارزاده از قرآن بي‌نظير است. نثر فارسي سالمي دارد و در زبان انگليسي‌ هم ترجمه‌ي بي‌نظيري دارد. ترجمه‌ي انگليسي از قرآن زياد صورت گرفته است، ولي معمولا ترجمه‌ از متن پيچيده‌اي مانند قرآن بايد توسط افراد بومي و صاحبان آن زبان انجام شود يا تسلط كامل به پيچيدگي‌هاي آن زبان براي مترجم وجود داشته باشد. شايد ترجمه‌ي او نخستين ترجمه‌اي باشد كه به‌وسيله‌ي يك غيربومي انجام شده و تا جايي كه مي‌دانم، تمام ويژگي‌هاي زبان انگليسي را مانند يك بومي در ترجمه رعايت كرده است.

رحماندوست اضافه كرد: من شنيده‌ام كه ترجمه‌ي انگليسي صفارزاده، هم فاخر است و هم ساده، درست مانند ترجمه‌ي فارسي‌اش كه هم لطافت ادبي دارد و هم ساده و قابل فهم است. در هر صورت، قرآني كه ايشان چاپ كرد، بلافاصله ناياب شد و اين يادگار بزرگي از آن زن است و مي‌توانم بگويم كه هم يك اسلام‌پژوه و مترجم مسلط به قرآن را از دست داديم و هم يك شاعر اديب، توانمند و كم‌ادعا را كه در ميان اهل ادب آثارش مورد توجه است.

صفارزاده بسيار كمال‌گرا بود

اسدالله امرايي نيز معتقد است: جنبه‌هاي آكادميك كار طاهره صفارزاده بر جنبه‌هاي ديگر كارش برتري داشت.

اين مترجم اظهار داشت: او را به‌عنوان شاعري مي‌شناختم كه پيش از انقلاب شعرهاي زيادي داشت و پس از انقلاب هم بيش‌تر به كار آكادميك پرداخت، البته زماني نيز در دانشگاه تدريس مي‌كرد. يكي ديگر از كارهاي او، ترجمه‌ي قرآن به زبان انگليسي بود.

او از طاهره صفارزاده به‌عنوان استادي بافضيلت و باسواد ياد كرد و گفت: صفارزاده بسيار كمال‌گرا بود و اين ويژگي در آثار ترجمه‌يي و در كلاس‌هاي درس او ديده مي‌شد كه هميشه دوست داشت، كاري كه انجام مي‌شود، كامل باشد و اين را مجموعه‌ي تأليف‌هاي او نشان مي‌دهد. جنبه‌ي آكادميك كارش به ديگر جنبه‌هاي كاري‌اش مي‌چربيد، از سويي چون معمولا شاعران ما يا شاعر‌ يا تئوريسين و نظريه‌پردازند، معتقدم نظريه‌پردازي او قوي‌تر بود.

صفارزاده از پايه‌گذاران شعر اجتماعي انقلاب است

عبدالجبار كاكايي از طاهره صفارزاده به‌عنوان يكي از پايه‌گذاران شعر اجتماعي موسوم به انقلاب اسلامي ياد كرد و شعر او را مطلوب نخبگان دانست.

اين شاعر بيان كرد: به اعتقاد من، طاهره صفارزاده پايه‌گذار شعر اجتماعي موسوم به انقلاب اسلامي است. در واقع، او را يكي از پايه‌گذاران اين جريان شعري مي‌توان دانست كه نگاهش به عدالت اجتماعي، برآمده از مضامين ديني است و اين نگاه زماني در شعر شكل گرفت و تسري پيدا كرد كه گرايش به موضوع‌هاي اجتماعي، در سيطره‌ي جريان چپ بود. بنابراين شعر پس از انقلاب، بخشي از نگاهش را مرهون شعر صفارزاده است.

او با استناد به كتاب تأليفي خود، با عنوان «نگاهي به شعر معاصر ايران»، يادآور شد: در اين كتاب، از طاهره صفارزاده و علي موسوي گرمارودي به‌عنوان برخي پايه‌گذاران جنبش شعر اجتماعي دهه‌ي 60 ياد كرده‌ام.

كاكايي اظهار كرد: طاهره صفارزاده تجربه‌هاي متفاوتي را در شعر خود داشت و از سال 1341 كه دفتر «در رهگذر مهتاب» را منتشر كرد تا دفترهاي «مردان منحني»، «بيعت با بيداري» و «سفر پنجم»، توانست به يك استقلال شخصيت و فرم در شعرش برسد تا جايي كه سرانجام به شعر موسوم به شعر حرف رسيد و به جاي اين‌كه بيشتر به خيال مجال دهد، به كلام و گفت‌وگو در شعر ارج مي‌نهد. در واقع، اين‌گونه شعر كم‌تر مي‌تواند جريان‌ساز باشد، زيرا جنبه‌هاي جمال‌شناسانه‌ مبتني بر كلام و بيشتر مطلوب نخبگان است.

وي ادامه داد: او در دفتر شعر «بيعت با بيداري» به عامه‌ي مردم نزديك مي‌شود و اين زماني است كه تظاهرات ميليوني مردم اتفاق افتاده است و صفارزاده مانند قاطبه‌ي روشنفكران به گفت‌وگو با مردم در شعر خود رو مي‌آورد.

اين شاعر تأكيد كرد: طاهره صفارزاده توانست به‌عنوان يك زن ايراني و شرقي، متمايز از سبك‌هاي غربي و اروپايي، خود را در جامعه‌ي ايران به‌عنوان شاعر معرفي كند.

پشتوانه‌ي شعر ديني و انقلابي معاصر است

جواد محقق از طاهره صفارزاده به‌عنوان يكي از پشتوانه‌هاي شعر ديني و انقلابي ادبيات معاصر ياد كرد.

اين شاعر به خبرنگار ايسنا گفت: طاهره صفارزاده يكي از افتخارهاي شعر ايران در سال‌هاي قبل و بعد از انقلاب اسلامي است.

وي افزود: صفارزاده شخصيتي بود كه به‌عنوان بانوي نخست جهان اسلام از سوي مجامع بين‌المللي اسلامي شناخته شد و كار بزرگ او كه همان ترجمه‌ي قرآن كريم به زبان انگليسي است، يكي از ماندگارترين آثار اين بانوي نمونه‌ي جهان اسلام است.

مترجمي تحول‌گرا بود

سيدعلي‌محمد رفيعي نيز درباره‌ي طاهره صفارزاده گفت: صفارزاده مترجمي تحول‌گرا بود.

مؤلف كتاب «بيدارگري در علم و هنر» كه شناخت‌نامه‌ي طاهره صفارزاده است، اين مترجم را اين‌گونه توصيف كرد: طاهره صفارزاده يكي از شاعران نوانديش و تأثير‌گذار، بنيان‌گذار نقد عملي ترجمه، مبتكر و سرپرست طرح زبان تخصصي دانشگاه‌ها، ارائه‌كننده‌ي نظريه‌هاي مهم درباره‌ي آموزش زبان، زبان علم، شعر و نقد ادبي، مترجمي تحول‌گرا و داراي ترجمه‌هاي مفهومي و زودياب براي قرآن كريم و برخي از مشهور‌ترين دعاها و متون شيعي، انساني دردمند، با فضيلت، غم‌خوار، كارگشا، جهان‌گرا، پردغدغه، متعهد، باصفا، صريح، ستم‌ستيز و مومني برخوردار از عنايات و دستاوردهايي معنوي بود.

رفتن به سمت مفاهيم قرآني را در شعر ايجاد كرد

به اعتقاد سهيل محمودي، طاهره صفارزاده رويكرد جديدي را در شعر پس از نيما يوشيج ايجاد كرد كه آن رفتن به سمت مفاهيم ايماني و قرآني بود.

اين شاعر يادآور شد: صفارزاده از اواخر دهه‌ي 40 و اوايل دهه‌ي 50، رويكردي جدي به مفاهيم ديني داشته است و اين را سرآغاز يك تحول در ادبيات معاصر ايران مي‌توان دانست. او در واقع، رويكردي جديد را در شعر پس از نيما به وجود آورده و آن رفتن به سمت مفاهيم ايماني و قرآني است.

او ادامه داد: ما اين رويكرد تازه به مفاهيم ديني را با حضور طاهره صفارزاده مي‌بينيم. پيش‌تر از آن، اين رويكرد در شعر معاصر فارسي هرچند گاهي وجود داشت، اما بسيار كم‌رنگ بود. صفارزاده در آثار خود اين موضوع را دنبال مي‌كند و اين فضا را در كتاب «سفر پنجم» به اوج مي‌رساند.

محمودي با اشاره به شعر صفارزاده با عنوان «سفر سلمان» در همين كتاب، به خبرنگار ايسنا گفت: صفارزاده در اين شعر به شكلي، اسلام و ايران را كه در واقع به‌گونه‌اي بخشي از تاريخ ماست، بيان مي‌كند. او در اين شعر، چگونگي ورود اسلام به ايران و اين را كه چطور اسلام به‌وسيله‌ي سلمان فارسي براي ما ايرانيان شكل گرفت، بيان كرده است.

وي بيان كرد: رويكرد جديدي كه صفارزاده تبيين مي‌كند، بيشتر در شعرهاي كهن ما، در حد مدايح و مرثيه‌ها بوده است. درحالي‌كه با حضور اين شاعر، افق‌هاي تازه‌يي شكل مي‌گيرند و در شعرهاي او با رويكرد ديگري از مفاهيم ديني و روايات آشنا مي‌شويم.

اين شاعر از محمدتقي شريعتي، مهدي بازرگان، يدالله سحابي، آيت‌الله طالقاني، علي شريعتي، مرتضي مطهري و علامه طباطبايي به‌عنوان صاحب‌نظراني ياد كرد كه در شكل‌گيري انديشه‌ي ديني نزد شاعران تأثير به‌سزايي داشتند و در كنار صفارزاده، از علي موسوي گرمارودي به‌عنوان شاعري ديگري كه در اين حوزه فعاليت كرده است، نام برد.

او در ادامه‌ي اين بحث، افزود: اين شاعران در حوزه‌ي شعر نيما به تحليل مفاهيم ديني مي‌پردازند. صفارزاده تا پايان زندگي‌اش در اين مسير به‌طور جدي استمرار دارد.

محمودي رايحه‌ي شعر صفارزاده را رايحه‌اي انقلابي دانست و با اشاره به توجه صفارزاده به ائمه اطهار (ع) در سروده‌هايش، گفت: او در شعرش به مفاهيمي مانند معارف وحياني، انسان در هستي، حركت‌ها و اهداف انبيا توجه جدي‌ دارد كه اين ناشي از انس شاعر با كلام وحي، نهج‌البلاغه و صحيفه‌ي سجاديه است.

او از انديشه به‌عنوان بيشترين عنصري كه در شعر اين شاعر حضور دارد، ياد كرد و غلبه‌ي انديشه‌ي او را بر عناصر ديگري مانند خيال، عاطفه و زبان دانست.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha