6 ماه پس از درگذشت صفارزاده، «بنياد بيداري» هنوز فعال نشده است
وكيل پروندهي طاهره صفارزاده چند ماه پيش ابراز اميدواري كرده بود، با رفع مهر و موم اموال متعلق به اين شاعر و مترجم فقيد قرآن، بنياد بيداري كه خواستهي او بود، هرچه زودتر فعال شود؛ اما با گذشت شش ماه از درگذشت صفارزاده، اين بنياد هنوز فعال نشده است.
غلامعلي فروغي كه وكالت صفارزاده را به عهده داشت، با بيان اينكه قائممقام مؤسس بنياد بيداري است، در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، متذكر شد: در مورد وضعيت بنياد در اين پنجماهه قصههاي پرغصه بسيار است. همانطور كه جلال صفارزاده - برادر و تنها وارث طاهره صفارزاده - در مصاحبه با يكي از روزنامهها در ديماه 87 اعلام داشتهاند، خانم صفارزاده براي جامهي عمل پوشاندن به باورهايش با هدف بيدارسازي جامعه، در سال 78 بنياد بيداري را با بودجهي خود راهاندازي كرد و قصدش اين بود كه در اين بنياد كارهاي فرهنگي و پژوهشي قرآني، گسترش علم، حمايت از نخبگان جوان و... صورت گيرد و همه اموالش از جمله: خانهي خود، سهمالارث، ثلث و حقتأليفهاي خود را در اين راه گذاشت.
او ادامه داد: قطعاً انتظار اين بود كه بعد از فوت طاهره صفارزاده اين بنياد معرفي و بهطور فعال وارد عمل شود. حتا دوستان و شاگردان او برنامه داشتند كه كليهي مراسم را بنياد برگزار كند و عملاً ادامهي راه را بهعهده گيرند؛ اما از همان ابتدا و از طرف نزديكترين اشخاص منسوب به ايشان بنياد دچار بيمهري شد و اگر احتياط و هزم و دورانديشي را رها ميكرديم، روند پروندهي شيراز در رابطه با بنياد بيداري هم دوباره تكرار ميشد.
فروغي يادآور شد: خانم صفارزاده در اساسنامهي بنياد بيداري، فكر تداوم هميشگي كار بنياد را با نظام قائممقامي پياده كرده بود؛ نه نظام موروثي. طبق تبصرهي مادهي 9 اساسنامه، مؤسس از ميان اشخاص واجد صلاحيت، فردي را كه داراي حسن تدبير و شهرت و التزام به دين مبين اسلام و توان قبول مسؤوليت باشد، پس از انجام مراسم تحليف به عنوان قائممقام خود تعيين و منصوب ميكند. قائممقام پس از مؤسس، رياست بنياد را عهدهدار ميشود. اين مبناي فكري مورد قبول معدودي از نزديكان مرحوم صفارزاده نبود و گرايش به موروثي و دولتي شدن داشتند. لازم بود مجدداً بحثها و ديدگاههاي مؤسس اين بنياد توضيح داده و يادآوري ميشد.
او افزود: در طول دوران بستري بودن مرحوم صفارزاده و حتا تا مراسم چهلم، اولين كسي را كه همراه خود در ادامهي راه او ميشناختم، برادر و تنها وارث ايشان بود. با هم در مورد نحوهي پياده كردن اهداف آن مرحوم، خصوصاً كار در سيرجان هم تفاهم كامل داشتيم. من هميشه مرجع تداوم كار را «بنياد بيداري و اساسنامه و اسناد و مدارك مربوط به آن» ميدانستم؛ اما ايشان موضوع را محول به انحصار وراثت كردند. بعداً خود ايشان هم پيشنهاد كردند كه اولين جلسهي اعضاي رسمي هيأتامنا را در منزل خانم و در حضور ايشان برگزار كنيم. اين كار انجام شد و خوشحال بوديم كه موضوع مطابق خواست و دستورالعمل خانم صفارزاده پيش ميرود؛ اما بعداً متوجه شديم كه آن جلسه و تمركز بر اساسنامه و مكتوبات تنظيمشده توسط مرحوم صفارزاده، ايشان را راضي نكرده است. بديهي است كه نزديكترين افراد يك خانواده ممكن است اختلاف عقيده و اختلاف ديدگاه داشته باشند. اما بنده و هيأتامناي بنياد نميتوانستيم اساسنامه و صلحنامهي سال 1378 خانم صفارزاده در مورد واگذاري كليهي دارايي ايشان را به بنياد ناديده بگيريم. اين كار علاوه بر اينكه به صورت اخلاقي صحيح نيست، مسؤوليت شرعي و قانوني هم دارد.
فروغي ادامه داد: وقتي كه خانم صفارزاده هرچه را داشتند، 10 سال قبل از فوت به بنياد واگذار كردهاند، ديگر بحث ارث و موروثي عمل كردن و تصميمگيري و تصرفات ديگري برخلاف اساسنامه و صلحنامهي مؤسس منتفي بود.
او عنوان كرد: جلال صفارزاده هم چندي پيش در مصاحبهاي گفته بود خواهرش خيلي علاقه داشت تا اين بنياد در راستاي اهدافش پيش برود و من اميدوارم بتوانم خواستههاي او را پياده كنم. بعد از اينكه تشريفات قانوني انجام شد، بايد قولهايي را كه در زادگاهش داده، جامهي عمل بپوشانيم و فرهنگ بيداري را در آنجا پياده كنيم.
فروغي در اينباره توضيح داد: مرحوم صفارزاده در اين يكي، دو سال اخير، بعد از انصراف از بحث مهاجرت و يكي دو سفر به استان كرمان و زادگاهشان شهرستان سيرجان، احساس تكليف عجيبي به تلاش در جهت اشاعهي فرهنگ قرآني و بيداري و بيدارگري در منطقهي كرمان و شهرستان سيرجان داشت و حتا در يك مرحله، پيشنهاد كرد كه در معيت ايشان به سيرجان نقل مكان كنيم و دور از هياهوها و مشكلات پايتخت، كار بنياد را از آن منطقه ادامه دهيم. در مذاكراتي هم در كه بيمارستان با هم داشتيم، به اين تعهد پايبند بودند و اين خواست مؤسس قطعاً مسؤولان بنياد بيداري را هم متعهد ساخته است. برنامهي ما هم اين است كه ضمن تداوم كارهاي اساسي ايشان در اشاعهي متون و فرهنگ قرآني، ديني و ادبي، با تأسيس دانشگاهي در آن منطقه و انجام فعاليتهاي قرآني در آن شهرستان و حمايت از نخبگان و دانشجويان و انديشمندان بسيار مستعد و متعهد آن منطقه، خواست و نيات پاك مؤسس آن را در زادگاهش، شهرستان سيرجان نيز بهنام ايشان دنبال كنيم. البته محور و دستورالعمل ما اولين سند گوياي اهداف خانم صفارزاده؛ يعني همان اساسنامهي بنياد است كه گاهي مورد بيمهري واقع ميشود.
او دربارهي اختلافنظرهاي موجود در اين زمينه گفت: ما ميگوييم اگر نيات و اهداف مرحوم صفارزاده، از جمله تشكيل و موضوع فعاليت بنياد بيداري، صلحنامهي سال 1378 موضوع واگذاري كل حقوق و اموال آن فقيد سعيد به بنياد بيداري با حق استفاده بهصورت عمري ( تا زمان حيات آن مرحوم) و همچنين عنايت خاص و ويژه او به ايجاد تحول فرهنگي در زادگاهش (شهرستان سيرجان) همگي بهطور خالصانه و به دور از اغراض شخصي مورد احترام قرار گيرد و مبناي عمل باشد، اختلافي باقي نميماند و روح آن مرحوم را شاد و راه ايشان را ادامه دادهايم؛ والا نبايد ادعا كنيم كه ادامهدهنده راه او هستيم. او هميشه ميگفت، فقط يك برادر دارم كه او هم الحمدلله بينياز است. جلال صفارزاده هم هميشه شفاهاً اعلام كرده است: «همهاش متعلق به بنياد فرهنگ بيداري است. اگر سهمالارثي هم در شيراز باشد، همينطور».
فروغي تصريح كرد: بر اين مبنا، ما با هم تفاهم كامل داريم؛ اما هنوز منتظريم كه آقاي صفارزاده به دادگستري فارس و اداره ماليات بر ارث كه در صورت پيگيري بحث ارث، مدعي 45% ماليات بر ارث خواهد بود، رسماً اعلام كنند كه طبق صلحنامه 1378 همه اموال مرحوم صفارزاده 10 سال قبل از فوت به بنياد بيداري واگذار شده است تا بنياد بدون مشكل و مسائل داخلي و با هماهنگي جلال صفارزاده كار را پيش ببرد. البته اگر طبق قانون و يادآوري انجام شده، اين كار در مرحلهي تشكيل پرونده انحصار وراثت در دادگاه انجام ميشد، تا حالا تكليف روشن شده بود.
او همچنين دربارهي هيأتامناي اين بنياد گفت: هيأتامنا، مشاوران و از جمله همفكران و امناي مؤسس و رييس بنياد و جزو اركان بنياد بيداري و قابل ابقا و تعويض هستند. بعد از درگذشت طاهره صفارزاده، ديدگاه جلال صفارزاده اين بود كه مقامات دولتي و شخصيتهايي انتخاب شوند كه بتوانند به بنياد كمكهاي مالي برسانند. با توجه به تفاوت اين ديدگاه با عقايد مؤسس آن و حتا عدم تمايل بعضي از افراد فرهنگي مورد توافق به فعاليت در مقام هيأتامنا، فعلاً همان افرادي كه رسماً توسط مرحوم صفارزاده منصوب شده بودند، ابقا شدهاند. قطعاً متناسب با پيشرفت كار، بنياد بيداري اشخاص ديگري از همفكران مرحوم صفارزاده كه حضور آنها، كار بنياد را قوام بخشد، در قالب هيأتامنا، مشاور و يا همكار بنياد بيداري دعوت به همكاري خواهند شد تا بنياد بتواند بهنحو شايستهتري در اجراي منويات مؤسس آن به كارش ادامه دهد.
او سپس دربارهي چاپ و نشر آثار مرحوم صفارزاده توضيح داد: كار نشر و پخش آثار صفارزداه از طريق مؤسسهي نشر هنر بيداري و در چارچوب قراردادهاي قبلي ادامه دارد. بنياد بيداري به زودي برنامه كار خود را در رابطه با حفظ و نشر آثار مذكور اعلام خواهد كرد.
فروغي دربارهي مكان فعاليت اين بنياد نيز گفت: طبق اساسنامه بنياد بيداري و صلحنامه سال 1378، خانه محل سكونت خانم صفارزاده در ميدان تجريش محل فعاليت اين بنياد است. خيابان شهيد دربندي چهارراه حسابي به عنوان اقامتگاه قانوني بنياد بيداري شناخته شده است و در سندي كه در اوقاف نيز تنظيم شده، به اختصاص اين ساختمان جهت انجام فعاليتهاي قرآني بنياد تأكيد شده است. در مقطعي توسط بعضي از دوستان بحث تبديل اين ساختمان مطرح و اسناد مقدماتي تنظيم شده بود كه اين اسناد با درخواست و توضيحات مرحوم صفارزاده توسط دادگاه و در مرحله بدوي ابطال شدهاند. اميدواريم با همكاري مدعيان و جلال صفارزاده اين خانه قرآن براي بنياد بيداري حفظ شود.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.


نظرات