حسين عليزاده، كيهان كلهر، جمال سماواتي و رامين جزايري از ابداع در ساخت ساز و نيازهاي آن سخن گفتند.
به گزارش خبرنگار موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در نشست تخصصي كه شامگاه يكشنبه ـ 10 خردادماه ـ در حاشيه نمايشگاه سازهاي ابداعي در خانه هنرمندان برگزار شد، جمال سماواتي نوازندهي تار با اشاره به لزوم پرداختن به مقولهي سازندگي ساز گفت: موسيقي بدون ساز معني ندارد، لذا بايد به اهميت ساز به شكل بنياديتري نگاه كرد. زيرا موسيقيدانان بدون آن نميتوانند تفكرات خود را از جهان قابل تعبير به مخاطب منتقل كنند. دراين ميان نبايد صداي آدميزاد را كه در تعابير مختلف به عنوان ساز معادلسازي شده است، فراموش كرد، زيرا صدا نيز شكل كماليافتهتري از ساز است.
او اذعان داشت: اهميت ساز به قدري است كه امروز ميبينيم با انتشار يك فراخوان كوچك چنين استقبالي صورت گرفته است، زيرا ساز مركزيترين نقطهاي است كه همه واحدهاي موسيقي را بههم پيوند ميدهد و ناگزير تنها بخشي از موسيقي را در بر ميگيرد.
سماواتي متذكر شد: سازها در ذات خود به انگيزههاي مختلف توسط سازندگان خود ساخته ميشدند و البته در آن زمان ناموناني براي سازندگان نداشت. به همين دليل انگيزههاي آنها كاملا متفاوت بود و از همين رو سازندگان ساز در آن دوران پيشروتر از موسيقي حركت ميكردند، اما ابداع و نوآوري نتيجه ورود ساز و گشاندهشدن سازندگان ساز به حيطهي روابط مدرن است.
به گزارش ايسنا، در بخش ديگري از اين نشست حسين عليزاده كه سابقهي طراحي و ساخت سازهايي همچون «سلانه» و «شورانگيز» را دارد گفت: تا سه دههي قبل نميشد تصور كرد كه بحث سازسازي تا اين اندازه اهميت پيدا كند، در واقع غيرواقعي ميآمد كه كسي ساز بسازد. اما در اين فاصلهي كوتاه افراد زيادي به اين حوزه روي آوردند.
اين آهنگساز و نوازندهي تار و سهتار، با اشاره به بزرگترين مشكل پيرامون ساخت ساز ادامه داد: متاسفانه در ايران و بخصوص در مورد موسيقي همه به كار هم كار دارند و براي اين دخالت آييننامه صادر ميكنند. درحالي كه در ذهنيت هنري هيچ بايد و شايدي وجود ندارد، بلكه هر اتفاقي براساس نياز و ضرورتي كه از سوي هنرمند احساس شده، شكل ميگيرد.
عليزاده سپس به تاريخ سازها اشاره كرد و افزود: با نگاه به تاريخ ميبينيم كه هر سازي خودش را برحسب نيازهاي مردم و هنرمندان در آن فرهنگ جا انداخته است. پس در هنر هيچ مطلقي وجود ندارد و تجربه هميشه وجود داشته، اما در اين مسير بايد از تعصب دوري كرد.
اين هنرمند سازندگي ساز را همچون معماري دانست و گفت: بايد ريشههاي اين هنر را پيدا كرد و اگر ساخت ساز و ايجاد ابداع در آن با ريشههاي فرهنگي مرتبط نباشد، قطعا جواب نميدهد و نبايد فراموش كرد كه اضافه و كمكردن يك سيم يا كوچك و بزرگكردن كاسه ساز ابداع در موسيقي تلقي نميشود، زيرا در گذر زمان چنين اتفاقهايي ناگزير است.
او متذكر شد: نبايد پاسباني به اسم موسيقي سنتي را ساخت، زيرا آنچه كه قرار است نگهداري شود قبل از هرچيز نياز به معرفت، فرهنگ و دلسوزي دارد و نبايد نسبت به موسيقي سنتي تا اين اندازه متعصبانه برخورد كرد.
سازنده نينوا تاكيد كرد: موسيقي ايراني به ذهنيت هنرمند موسيقيدان و سازنده ساز توجه دارد و از اين رو كارهاي تجربي را نبايد به عنوان تغيير و تحول در موسيقي ايراني لحاظ كرد، زيرا سازندگي ساز از جمله هنرهايي است كه بايد از آن اعادهي حيثيت شود.
عليزاده اظهار اميدواري كرد تا در آينده از هنر سازندگي ساز به عنوان يك رشته تخصصي ياد شود و گفت: ساخت ساز نياز به تلاش جدي دارد، زيرا ساز تقدس دارد و يك مونس براي نوازنده و سازندهي آن محسوب ميشود و براي ساخت آن بايد خصوصياتش را در فرهنگ و تاريخ جستوجو كرد، زيرا ساز فراتر از موسيقي قدم بر ميدارد.
آهنگساز تركمن در پايان خاطرنشان كرد: امروزه ساخت ساز تبديل به يك عنصر سياسي شده است و ساز به يك مساله بدل شده است. درحالي كه فراموش نكنيد حتي سازهايي مثل «سلانه» و «شورانگيز» را كه من بارها مورد استفاده قرار دادم، هنوز به يك استاندارد مطلوب نرسيده است و تنها حاصل ذوق و شوق من به عنوان نوازندهي آنها بوده است.
كيهان كلهر آهنگساز و نوازنده كمانچه ديگر شركتكننده در اين سمينار تخصصي نيز با تاييد صحبتهاي مطرح شده، بيان كرد: مهمترين وجه ساز تكامل آن است. زيرا ساخت ساز يك نياز است كه در گذر زمان تكامل يافته است و رابطهي سازندگان ساز و نوازندگان آن امري دائمي است.
او با اشاره به سازي همچون ويولن گفت: شكل ويولن از زماني كه از شرق به غرب رفته تغييرهاي مختلفي پيدا كرده است تا به شكل فعلي آن رسيده است وحتي نواختن آن نيز فرق كرده است. زيرا نياز و تكنيك نوازندگان در گذر زمان تفاوت كرده است، اما اين مساله را نبايد با ابداع اشتباه گرفت.
اين نوازندهي كمانچه تصريح كرد: هر عامل جديدي ريشه در سنت دارد و هر سازندهاي براي ورود به اين عرصه بايد ابتدا سنتهاي خود را بشناسد. چه بسا كه سازندگان سازهايي كه امروزه بسيار معروف هستند يك حرمت و ارزش خاص براي اين حرفه قائل بودند و موسيقي را بهخوبي ميشناختند. پس به جايي رسيدند كه نياز به ساخت سازهاي جديد و يا ابداع در سازهاي قديمي پيدا كردند.
او گفت: تنها كساني ميتوانند وارد عرصهي ابداع و ساخت سازهاي جديد شوند كه در ساخت سازهاي قديمي به مرحلهاي رسيده باشند كه همه ساختههايشان يكصدا داشته باشد و از هركدام به تعداد زياد ساخته باشند. آنگاه ميتوان گفت كه اين افراد شناخت كافي از اين حوزه دارند و ميتوانند دست به ابداع بزنند.
كلهر خاطرنشان كرد: وقتي موسيقي غرب به سمت ما آمد همه ديدند كه سازهايي از يك خانواده در اندازهها و حجمهاي صدايي متفاوت ساخته شد. اما نبايد فراموش كرد كه اين پيشرفت در خانواده موسيقي غربي بهدليل چند صدايي و هارمونيكبودن آن بود. اما متاسفانه ما با تقليدي كوركورانه اين حركت را آغاز كرديم در حالي كه نيازي بر آن نداشتيم.
او گفت: متاسفانه سازندگان ساز ما ابتدا ساز را ميسازند و بعد به دنبال نوازندهاي براي آن ميگردند. درحالي كه نوآوري و دگرآوري بايد برحسب نياز صورت بگيرد و با هركاري نميتوان از يك انقلاب سخن گفت.
كلهر با تاكيد بر اينكه، سازندگان ساز نبايد از امتحان و تجربه بترسند، ادامه داد: بلكه بايد بهدنبال صداهاي جديد بروند تا شايد اين مساله به همهگير شدن آن بيانجامد. ولي اين كار و جاافتادن آن نياز به زمان دارد و بايد توسط افرادي صورت بگيرد كه پيشينهي اين كار را دارد.
رامين جزايري سازنده تار و سهتار نيز در بخش پاياني اين نشست با اشاره به نقش سازنده ساز مطرح كرد: اين در حالي است كه اين افراد متاسفانه شان و مرتبهاي را كه بايد در جامعه موسيقي داشته باشند، هنوز بهدست نياوردهاند.
او اضافه كرد: ساخت ساز و ابداع در آن رابطهاي دوسويه ميان سازنده و نوازنده است و اين نياز ابتدا بايد از سوي نوازنده مطرح شود و سپس سازنده دست به ساخت در اين عرصه بزند و نتيجه را با همكاري هم ارزيابي كند.
انتهاي پيام


نظرات