در بخش دوم گفتوگوی خبرنگار ایسنا با علیاکبر عبدالرشیدی، در مقام مجری - کارشناس پیشکسوت سیما که اجرای اولین گفتوگوی زنده تلویزیونی دکتر حسن روحانی را هم بر عهده داشت، این پرسش مطرح میشود که چرا اغلب گفتوگوهای تلویزیونی ما در مقایسه با برنامههای تلویزیونهای دیگر جاذبهی کمتری دارند؟ که او اینگونه پاسخ میدهد: اگر مقایسه کنیم اینگونه خواهد بود که تلویزیون ما شبیه به آشپزخانهای است که در آن گاه فقط چند نوع غذای محدود میپزند - که البته در لحظات بسیاری خیلی هم خوب است.
وی ادامه میدهد: اما آشپزهای این آشپرخانه - یعنی عوامل تولید برنامه - غذاهای دیگری هم میتوانند بپزند که باید از آنها خواسته شود و مدیران سفارش آن را بدهند تا بپزند که ذائقههای بیشتری را خوش آید. در چنین صورتی محصولات متنوع خواهد بود و قدرت رقابت بیشتری با محصولات تلویزیونهای دیگر خواهد داشت. این که میبینید برنامههای خاص و ویژه تلویزیون ما موفق هستند به این علت است که به درد شرایط خاص و افراد خاص میخورند اما در شرایط عمومی و زمانی که باید همه سلیقه ها را راضی کند دچار کمبود برنامه مورد پسند اکثریت میشویم.
عبدالرشیدی، مجری برنامههای گفتوگو محور را لنگر برنامه میداند و در عین حال میافزاید: مجری کسی است که توازن برنامه و بحثها را باید حفظ کند و اجازه ندهد که برنامه به یک سمت کشیده شود.
این مجری - کارشناس با حضور در محل خبرگزاری دانشجوبان ایران (ایسنا)، در بخش دوم این نشست راهاندازی شبکههای جدید را ارزیابی میکند و از قانون ممنوعیت ورود گویندگان رادیو به تلویزیون و ... میگوید.
پنج سال است که برنامه «شما وسیما» را ندارم
عبدالرشیدی که زمانی مجری برنامهی «شما و سیما» بوده است، درخصوص برنامهاش گفت: پنج سال است که این برنامه را ندارم، اما مهمترین برنامهای که در دوران مجریگری خود داشتم به عقیدهی خودم، برنامه «پرتو» بود که هفت سال به روی آنتن رفت و شخصیتهای ایرانی و جهانی به برنامه میآمدند و مباحث آن علمی بود. در کنار آن برنامههای دیگری در حوزه رسانه داشتم. برنامه «شما و سیما» هم از همان برنامهها بود.
چرا «پرتو» ادامه پیدا نکرد؟
او درخصوص اینکه چرا برنامهی «پرتو» ادامه پیدا نکرد؟ توضیح داد: مدیر وقت شبکه چهار دوست نداشت این برنامه به آن شکل ادامه یابد و مایل نبود من مجری آن باشم. ولی به نظر من آن برنامه میتوانست برنامه خوبی باشد و هنوز هم اگر ادامه یابد – حتی با مجری دیگری - میتواند موفق باشد. اخیرا درباره از سرگیری برنامه «پرتو» صحبت شد اما گویا به علت کمبود بودجه ظاهرا انجام نشد.
رادیوییها ستاره رادیو بمانند
این مجری در پاسخ به اینکه چه اندازه با قانون ممنوعیت همکاری گوینده رادیو با تلویزیون موافق است؟ اظهار میکند: اگر این ممنوعیت از سوی مدیران رادیو اعمال شده باشد، بیشتر به این دلیل است که آنها چون تلویزیون را جذابتر از رادیو میدانند، نگران از دست رفتن نیروهای رادیو و هجوم آنها به تلویزیون هستند. تفاوت دستمزها در تلویزیون هم نسبت به رادیو زیاد است و جاذبه تلویزیون از رادیو بیشتر است. اما یک ملاحظه از قدیم بوده و اینکه کسانی که در رادیو سالها کار میکنند و صدایشان ستاره میشود، بهتر است ستاره رادیو باقی بمانند. مخاطبان در ذهن خودشان از این افراد چهرهی خاصی را تعریف میکنند به خصوص در سالهایی که اینترنت و عکس فراوان و ... نبود و کسی نمیتوانست تشخیص دهد که این گوینده رادیو چه قیافه و هیبتی دارد، براساس تلقی صدایش چهرهای برای آن مجری رادیویی میساخت که وقتی با چهره واقعی او در تلویزیون روبرو میشد، دچار نوعی اشتباه میشد.
بعضی از کسانی که از رادیو به تلویزیون آمدند با ناکامی روبرو شدند
او در ادامهی مطالب بالا میگوید: ورود گویندگان رادیو به تلویزیون بیشتر از سال 55 شروع شد و برخی از کسانی که از رادیو به تلویزیون آمدند با ناکامی روبرو شدند؛ البته گویندگان و مجریان رادیویی هم داریم که به تلویزیون آمدند و از تلویزیونیها هم موفقتر شدند. روی هم رفته خیلی اعتقاد ندارم کسی که ویژگیهای کار تلویزیون را داشته باشد از آمدن به تلویزیون محروم شود. میتواند توامان در رادیو و تلویزیون باشد.
برنامهای ندارم
این مجری برنامههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با بیان اینکه اکنون برنامهای برای اجرا ندارد، گفت: فعلا برنامهای ندارم. آخرین برنامهای که داشتم برنامهای به نام «اقتصاد ایران» در شبکه جامجم بود و پس از آن مدتی به خاطر اینکه شبکه جام جم بودجه نداشت، عذر مرا خواستند. قبل از آن برنامه دیگری بود که در شبکه یک پخش میشد. اما برنامههای موردی هم داشتهام مثلا برنامهای درخصوص آموزش بورس که برایشان اجرا کردم و اکنون از شبکه بازار پخش میشود و به نظر خود بورسیها برنامه آموزندهای بوده است.
مهم نیست که چند تا شبکه داریم
عبدالرشیدی نظرش درباره راهاندازی شبکههای دیجیتال را نیز اینگونه تعریف میکند: مهم نیست که چند شبکه داریم و این هم مهم نیست که این شبکهها چه ویژگی دارند، HD، دیجیتال یا آنالوگ هستند. مهم این است که وقتی شما به عنوان یک مخاطب در خانه مینشینید و برنامه را میبینید آن چیزی که از شبکه صادر میشود دلپذیر باشد. حال با هر شکل و قالبی باشد مهم نیست. مهم این است که برنامه دلنشین و قابل فهم باشد؛ البته از نظر فنی جذاب هم باشد و اقناعکننده باشد.
برنامههای گفتوگو محور قالبهای متفاوتی دارند
وی درخصوص اوضاع برنامههای گفتوگو محور تلویزیون نسبت به سالهای قبل نیز گفت: برنامههای گفتوگو محور قالبهای متفاوتی دارند. یکسری از آنها هدفشان فقط اطلاعرسانی است و قرار نیست در آن چالشی صورت بگیرد. موضوعی مطرح میشود و طرف مقابل اطلاعات میدهد. این برنامهها شاید در ظاهر برنامههای سادهای باشند، اما بسیار اتفاق میافتد که همین برنامههای ساده موفق هم هستند چرا که اطلاعرسانی میکنند. یک قالب دیگر نیز که در برنامههای گفتوگو محور مشهور است، برنامههایی است که در آن تضارب آراء وجود دارد. قرار دادن نظریهها، سلیقهها و اظهارات در برابر یکدیگر است. در این برنامهها اگر چالش وجود نداشته باشد جاذبهای نخواهد داشت. یعنی اگر شما برنامهای را دیدید که در آن دو نظر در تقابل با یکدیگر قرار گرفتهاند باید انتظار داشته باشید که برنامه بسیار جدی است. مردم از این تضارب آراء میتوانند نظر خودشان را برداشت کنند. اگر مجری در آنجا حضور دارد دو نقش را ایفا میکند، یا نقش هدایتکننده بحث بین آن دو طرف و یا خودش نقش مقابلهکننده را در برابر میهمان ایفا میکند. به عبارت دیگر مجری میتواند در مقابل میهمان برنامه نقش سوالکننده را داشته باشد.
وی ادامه میدهد: در سازمان صداوسیما تهیهکنندگان اصرار فراوانی دارند که برنامههای گفتگو محور حتما دو میهمان داشته باشد و مجری نقش «پاس» دادن سوال از این میهمان به آن میهمان را بر عهده داشته باشد. در حالی که تجربه نشان میدهد برنامههایی که با یک میهمان برگزار میشود اتفاقا بهتر از کار بیرون میآیند تا برنامههایی که دو میهمان داشته باشند.
مجری برنامههای گفتوگو محور را لنگر برنامه میدانم
عبدالرشیدی با اعتقاد بر اینکه مجری برنامههای گفتوگو محور را لنگر برنامه میداند، گفت: مجری کسی است که باید توازن بحث را حفظ کند و اجازه ندهد که برنامه به یک سمت خاص کشیده شود. برنامههای گفتوگو محوری هم هستند که مجری دارند اما میهمان برنامه پاسخ مجری را نمیدهد و سعی میکند خودش رو به دوربین صحبت کند که برنامه تبدیل به مونولوگ میشود. این برنامهها به عقیده من برنامههای جذابی نیستند. مجری، نمایندهی افکار عمومی است و باید به او احترام گذاشت. برخی از میهمانان برنامه تلویزیونی مجری را یک عنصر زائد میدانند. شاید اینگونه برنامهها اصلا مجری نخواهند.
استودیوهای شبکههای ماهواره گاهی جذابترند
وی در مقایسهی برنامههای گفتوگو محور با برخی برنامههای مشابه ماهوارهای گفت: وقتی برخی از برنامههای دریافتی از ماهواره را نگاه میکنید، دکورهایشان را میبینید، نورپردازی و رنگشان را میبینید، اسپانسرهای برنامه را میبینید، به مقایسه با برنامههای مشابه در تلویزیون خودمان مینشینیم، میبینیم در بعضی از برنامههای ما و حتی شبکههای برون مرزی مثل شبکه جامجم این مولفهها کمرنگتر است.
گفتوگوی ویژه خبری با رفتن مرتضی حیدری زمین خورد
او به این نکته نیز اشاره میکند که گفتوگوی ویژه خبری با رفتن مرتضی حیدری زمین خورد و میگوید: این برنامه گفتوگوی ویژه شبکه دو دقیقا برگرفته از برنامهای است در BBC به نام نیوز نایت Newsnight که جزو پربینندهترین برنامههای تلویزیون انگلیس است. این برنامه پربینندهاست، به جهت اینکه مجری آن برنامه کسی به نام جرمی پکس من Jeremy Paxman خبرنگار جنجالی بی بی سی است که مسلطترین مجری برنامههای تلویزیونی است و میتواند از پس بحثها روسفید بیرون بیاید. این مجری معتقد بود که او در این برنامه میتواند وزرای انگلیسی را وادار کند از اطلاعات آن چه نیاز هست به مخاطب بدهند.
نبود اعتماد به نفس در مجریان برخی برنامهها
عبدالرشیدی درخصوص میزان تسلط مجریان جوان برنامههای تلویزیونی نیز میگوید: مجری برنامه باید از کوچهای آمده باشد که در آن کوچهها تمام تجربهها را اندوخته باشد، اعتمادسازیها را کرده باشد، مردم او را دیده باشند و حرفش را باور کنند. چندی پیش یکی از مجریان در یک سوال که از مهمان میپرسید، شاید بیشتر از 10 بار از کلمه «مثلا» استفاده کرد. این مشخص میکند که این مجری به سوال خودش اعتماد ندارد و عدم وجود اعتماد به نفس مجری را نشان میدهد که مجبور به استفاده از این کلمه میشود.
به گونهای رفتار میکنیم که انگار قصد داریم چرخ را از اول اختراع کنیم
در بخش دیگری از این نشست عبدالرشیدی در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا مبنی بر اینکه چقدر لازم است صداوسیما از تجربیات و اندوختههای رسانهای کشورهای دیگر استفاده کند؟ توصیح میدهد: گمان میکنم که در رسانه ملی گاه به گونهای رفتار میکنیم که انگار قصد داریم چرخ را از اول اختراع کنیم و در خیلی از زمینهها نظریهپردازی میکنیم. اشکالی ندارد انجام دهیم. اما کارهایی مثل اجرای تلویزیون خیلی شبیه است به کارهای یک خلبان در هواپیما. شما نمیتوانید خلبانی هواپیما را دوباره خودتان از نو تعریف کنید. اینکه بیاییم روشهای جدید را باب کنیم، زبان مجری را محاورهای بگیریم، نوع لباسش را تغییر بدهیم عیبی ندارد. فرض بر این است که این مولفهها برنامه را برای مخاطب بهتر میکند؛ در حالی که گاه اشتباه در همین است چرا که برنامهای برای مخاطب جذاب میشود که محتوای غنی و ارائه جذابی داشته باشد.
این مجری تصریح میکند: نقش مدیران در ارائه برنامههای جذاب اهمیت دارد. زیرا مدیران هستند که میتوانند از افراد متخصص در برنامهها به خوبی استفاده کنند.
نمیدانم این همه سریال که پخش میشود کجا و چقدر از آن دیده میشود
وی در مورد سریالهای تلویزیونی نیز اظهار نظر میکند که این سریالهایی که پخش میشود کجا و چقدر از آن دیده میشود و میگوید: نمیدانم این سریالها که پخش میشوند کجا و چقدر از آن دیده میشود. سریالی که در آن احیانا اصطلاحهای زشت و توهینآمیز هم به کار رفته باشد با این هدف که مردم را بخنداند آیا خوب است؟ ولی به گمان من باید در قالب سریالسازی هم تجدید نظر شود.
چقدر از مستندهای ما قابل عرضه جهانی است
عبدالرشیدی با بیان اینکه مستند یکی از بخشهای جدی تلویزیون ماست، نیز اظهار میکند: چقدر بنا داریم مستند بسازیم و چقدر از مستندهای ما قابل عرضه جهانی است. چقدر میتوانیم مستندی را که در مورد خود ایران ساختهایم، در مورد مساجد ایران، رودخانههای ایران و حیات وحش ایران ساختهایم، عرضه جهانی کنیم؟
او سپس با اعتقاد بر اینکه یک رسانه موقعیتهای خودش را در مأموریتهایش تعریف میکند، اشاره میکند: دیدهایم که گفته میشود چرا خبرنگاران ما در بخش بینالملل اینقدر فعال نیستند، خب آیا تلویزیون ما نقش بینالملل برای خودش تعریف کرده است؟ آیا به آن اندازه که پرستیوی و العالم نقش بینالمللی برای خودشان تعریف کردند، شبکه های داخلی و فارسی زبان هم چنین تعریفی از خود دارند؟
تلویزیون ما عمدتا درونگراست و بیشتر در داخل کشور برای مردم برنامه پخش میکند. خب کانالهای جامجم برنامههایی برای خارج از کشور دارد، اما جامجم در بخشهای خارج از کشور هم معطوف به مخاطب ایرانی است. لذا آن مقدار توجهی که باید در رقابت با شبکههای دیگر جلب کند، نمیکند، تعاریفی که ما از شبکهها داریم باید مشخص باشد تا برنامهها طبق آن تعریف ساخته شوند.
آیا صداوسیما از زبان فارسی پاسداری میکند؟
زبان نکته دیگری یود که در پایان این نشست به بحث گذاشته شد.
عبدالرشیدی در اینخصوص میگوید: به گمان من رسانه به خصوص رسانه فراگیر باید پاسدار زبان معیار باشد. زبانفارسی معیار باید حتما در رسانه ملی پاسداری شود که مبادا رسانه به دلیل پخش مکرر و نفوذ قوی که در جامعه دارد احیانا آسیبی سهوی به زبان معیار بزند. یک نمونه عرض کنم. برای نمونه فرهنگستان زبان اخیرا واژه «گفتمان» را درست کرد. گفتمان ظاهرا به معنای مقوله و موضوع است وقتی که میگوییم گفتمان انقلاب به مقوله قابل بحث آن میپردازیم و معادل مقوله است. اما گاهی اوقات ما در برنامهها میبینیم گفتمان را به جای گفتوگو به کار میبرند، این اشتباهها محدود به همین یک مورد هم نیست. در تلفظ ها، خواندن شعرها، اسمها نیز همینگونه است.
انتهای پیام

نظرات