• چهارشنبه / ۷ اسفند ۱۳۹۲ / ۱۲:۵۹
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 92120704828
  • خبرنگار : 71451

چرا سال 1365 سرنوشت جنگ را تغییر داد؟

چرا سال 1365 سرنوشت جنگ را تغییر داد؟

سردار غلامعلی رشید گفت: باید تفکر و فهم جدیدتری نسبت به دفاع مقدس داشته باشیم، چراکه تا کنون معمولا شیوه‌هایی که در رابطه با دفاع مقدس از آن بهره برده‌ایم، ناظر بر رویدادهای عملیاتی و کلی‌گویی‌هایی سیاسی بوده است که کفایت نمی‌کند.

سردار غلامعلی رشید گفت: باید تفکر و فهم جدیدتری نسبت به دفاع مقدس داشته باشیم، چراکه تا کنون معمولا شیوه‌هایی که در رابطه با دفاع مقدس از آن بهره برده‌ایم، ناظر بر رویدادهای عملیاتی و کلی‌گویی‌هایی سیاسی بوده است که کفایت نمی‌کند.

به گزارش خبرنگار سرویس «فرهنگ‌ و حماسه» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بیست‌ودومین همایش محفل پیشکسوتان جهاد و شهادت با حضور سیدمحمود علوی - وزیر اطلاعات - و جمعی از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس در مسجد ولی‌عصر (عج) تهران برگزار شد. در این همایش، سردار غلامعلی رشید - معاون ستاد کل نیروهای مسلح - و سردار احمد غلام‌پور - فرمانده‌ی قرارگاه کربلا - به بازخوانی و واکاوی عملیات‌های کربلای 4 و 5 پرداختند.

در بخشی از این همایش، رشید در سخنانی گفت: با توجه به مسوولیتی که آقای شمخانی به‌عنوان دبیر عالی شورای امنیت ملی برعهده گرفته است، فکر نمی‌کردم که وقت برگزاری این همایش را داشته باشد؛ اما با این‌که کار او چند برابر شده، اما این محفل را دور هم جمع کرد که نشان از توجه ایشان به دفاع مقدس است.

او در بخش دیگری از سخنانش، اظهار کرد: اکنون که بیش از 25 سال از پایان جنگ می‌گذرد، این‌که چگونه باید درباره‌ی رخدادهای دفاع مقدس و عملیات‌ها حرف زده شود، جای سوال است، چراکه معمولا شیوه‌های سخن گفتن درباره‌ی دفاع مقدس ناظر بر رویدادهای عملیاتی و کلی‌گویی‌های سیاسی است که کفایت نمی‌کند. بنابراین باید تفکر و فهم جدیدتری نسبت به دفاع مقدس داشته باشیم تا آموزه‌ای برای مقابله با تهدیدات امنیت دفاعی نظام باشد.

این فرمانده‌ی دوران دفاع مقدس با طرح این پرسش که مشخصه‌های عملیات کربلای 5 چه هستند و این عملیات در روند راهبردی جنگ چه تأثیری داشت؟ گفت: برای آن‌که به این سوال پاسخ داده شود، باید به چند نکته و چالش که در آن دوران بر سر راه‌مان وجود داشت، پاسخ داده شود که اولین آن‌ها شرایط سیاسی ما در آستانه‌ی عملیات کربلای 5 بود؛ این عملیات تحت تأثیر پیروزی رزمندگان در عملیات فاو و شکست ما در عملیات کربلای 4 بود. بین عملیات والفجر 8 که به تصرف فاو منجر شد و سلسله عملیات‌ کربلای 4 و 5، مدت زمانی حدود 14 ماه فاصله بود که در این بین، نقش نیروی زمینی ارتش و رزمندگان سپاهی که در آن 500 گردان بودند، بسیار قابل توجه است. در این 14 ماه، یعنی از فتح فاو تا عملیات کربلای 4 بسیاری از پاتک‌های طولانی دشمن شکست خورد و فقط یک‌جا توانست مهران را بگیرد که در تیرماه 1365 مهران نیز آزاد شد. فتح فاو بعد از فتح خرمشهر موجب تغییر موازنه‌ی قوا به سود ایران شد.

وی ادامه داد: از دیگر نکاتی که باید در رابطه با عملیات کربلای 5 به آن توجه کرد، مبحث تاکنیکی است؛ تا قبل از انجام کربلای 4 طراحی عملیات‌ به میزان زیادی تحت تأثیر تجربه‌های تاکتیکی سه سال قبل از این عملیات بود. برای همین عملیات کربلای 4 براساس تاکتیک‌های عملیات والفجر 8 آغاز شد؛ اما در عملیات کربلای 5، ماهیت تاکتیکی یگان‌ها براساس عوامل زمین‌شناسی در جنگ، آبی و خاکی طراحی شد.

رشید اظهار کرد: سومین چالشی که با آن روبه‌رو بودیم، چگونگی پیش‌روی نیروها بود که از عواملی مانند انجام حتمی یک عملیات، غافلگیری دشمن و غلبه بر بن‌بست‌های تاکتیکی تشکیل شده بود و در آخر، نباید در انجام عملیات نیز شکست بخوریم. بدون خلاقیت‌های تاکتیکی، غلبه بر امکانات دشمن میسر نبود.

او بیان کرد: به گفته‌ی عزیزان ارتشی و سپاهی و حتی ارتشیان، رژیم بعث عراق این استحکامات در کل جنگ استثنایی بوده است؛ اما با این وجود، در عملیات کربلای 4 لشکر 19 فجر فارس و لشکر 57 ابوالفضل (ع) لرستان موفق شده بودند که وارد استحکامات شوند، ولی با این وجود، برخی از یگان‌ها نتوانسته بودند از جناح‌های دیگر از استحکامات عبور کنند و به گفته‌ی محسن رضایی، عملیات کربلای 4 به شکلی سری لو رفته بود.

وی با اشاره به این‌که هنر فرماندهان جنگ در چنین جاهایی خودش را نشان می‌دهد، توضیح داد: شواهد و قرائن در آستانه‌ی عملیات‌ کربلای 4 و 5 نشان می‌داد که عراق به‌دنبال بازپس‌گیری فاو است. برای همین، شرایط به‌گونه‌ای بود که باید حتما عملیاتی انجام می‌دادیم. اگرچه عملیات کربلای 4 با عدم‌الفتح مواجه شد، اما در جلسه‌ی تصمیم‌گیری عملیات کربلای 5، محسن رضایی توانست در روز 17 بهمن سال 1365 عملیات کربلای 5 را نجات دهد.

او ادامه داد: از دید بسیاری از نظریه‌پردازان و تئورسین‌های نظامی، پیروزی در عملیات کربلای 5 علاوه بر دستاوردهای سیاسی، به معنی برتری نظامی ایران بر عراق بود. پس از انجام موفق عملیات کربلای 5، قدرت دفاعی عراق مورد تردید حامیان او قرار گرفت. آمریکا و حامیان عراق از پیروزی‌های ایران مانند فتح فاو، آزادسازی مهران، شکست استراتژی دفاع متحرک عراق و پیروزی در عملیات کربلای 5 نگران شده بودند، جنگ نفت‌کش‌ها را در سال 1365 آغاز کردند؛ اما نتیجه‌ی این پیروزی‌ها به تصویب پیش‌نویس قطعنامه‌ی 598 منجر شد. آن‌ها متوجه شده بودند که اگر به نیروهای مسلح ایران اجازه داده شود، می‌توانند به کلی بر عراق مسلط شوند.

این فرمانده‌ی دفاع مقدس در بخش دیگر سخنان خود تأکید کرد: مسأله‌ی اصلی برای کسب پیروزی بر دشمن در خاک دشمن، مستلزم پشتیبانی کامل نیروهای مسلح بود که به‌صورت کامل در طول جنگ تحمیلی در هیچ‌یک از عملیا‌ت‌ها محقق نشد. باید میان توانایی دفاعی و قدرت تهاجمی یکی برای دفاع و آزادسازی یا پیش‌روی نظامی در خاک عراق تفاوت قائل می‌شدیم که نشدیم و هر کدام از این روش‌ها خودش دو نوع جنگ را می‌طلبد. اگرچه پایان جنگ ابهام‌های زیادی دارد، اما اکنون دو سال است که در ستاد کل نیروهای مسلح تحت عنوان واکاوی سال‌های پایان جنگ، کارهای تحقیقی انجام می‌گیرد. در همین رابطه، من از نامه‌ی محسن رضایی در پایان جنگ، برای ادامه‌ی جنگ دفاع می‌کنم، چراکه ادامه‌ی جنگ مستلزم تغییر اساسی و امکانات بود که متأسفانه همان‌طور که گفتم، محقق نشد. به‌عنوان مثال باید سازمان آموزشی و امکانات در اختیار قرار می‌گرفت که هیچ تغییری در آن‌ها صورت نگرفت.

او افزود: بعد از فتح خرمشهر، تاکتیک نظامی ما بر مبنای «جنگ جنگ تا یک عملیات» بود و بر مبنای «جنگ جنگ تا رفع فتنه» نبود. اکنون که می‌خواهیم درباره‌ی جنگ صحبت کنیم، باید دست از مناقشه‌هایی مانند این‌که سپاه یا ارتش در جنگ چه نقش داشته‌اند، برداریم. این‌ها ما را به جایی نخواهد رساند. من شهادت می‌دهم که هوانیروز، توپخانه‌ها و نیروی زمینی، واحد مکانیزه، نیروی هوایی و پدافند ارتش در عملیات کربلای 5 و هر جا که نیاز بود، حضور داشتند. ما نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در طول جنگ عملیات مستبدی نداشتیم که بگوییم صرفا سپاه بوده است یا ارتش.

به گزارش ایسنا، در پایان سخنان رشید،‌ رزاق‌زاده - یکی از نمایندگان مجلس - از او پرسید: چرا قطعنامه 598 زودتر پذیرفته نشد؟ سرلشکر رشید نیز پاسخ داد: این مسأله مربوط به کارشناسان عالی‌رتبه سیاسی است و آن‌ها باید در رابطه با آن نظر دهند؛ اما باید بگویم که ما هیچ‌وقت نگفتیم که قطعنامه را قبول نمی‌کنیم یا می‌پذیریم، بلکه مانند امام (ره) و رییس‌جمهور وقت در این‌باره سکوت کردیم.

این فرمانده‌ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عین حال تصریح کرد: ما قطعنامه را در دوره‌ای پذیرفتیم که دوره‌ی خوبی نبود و می‌توانستیم زودتر آن بپذیریم.

در ادامه‌ی نشست واکاوی عملیات‌های کربلای 4 و 5، سردار احمد غلام‌پور - فرمانده‌ی قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس - گفت: سال 1365 سال سرنوشت جنگ بود. در کربلای 4 توانستیم 60 هزار نفر نیرو را در قالب 300 گردان سازمان‌دهی کنیم، اما تلاش ما در این عملیات به عدم‌الفتح انجامید، ولی این عملیات و عملیات کربلای 5 باعث شد که نقش فرمان‌دهی و مدیریت در جنگ بیش از پیش نمایان شود، چراکه دستور قطع عملیات و اجازه ندادن برای ادامه عملیات بهترین تصمیمی بود که می‌توانست به عملیات کربلای 4 نقش مدیریت در جنگ را به‌نمایش درآوریم. این وضعیت باعث شد که ابتکار عمل را در دست بگیریم.

این فرمانده‌ی دوران دفاع مقدس با اشاره به چگونگی انجام عملیات‌ از سال 62 تا 65، گفت: از سال 62 تاکتیک ما این بود که هر سال یک عملیات انجام دهیم، برای همین عملیات خیبر در سال 62، بدر در سال 63، والفجر 8 (فاو) در سال 64 و کربلای 4 در سال 65 انجام شدند. برای انجام عملیات کربلای 5 اصلا کسی فکر نمی‌کرد که بتواند نیروها را بار دیگر سازمان‌دهی کنیم، چراکه بیش از یک سال برای یک عملیات به برنامه‌ریزی نیاز بود.

سردار غلام‌پور اظهار کرد: در عملیات کربلای 4، 45 گردان ما نظم و سازمان‌دهی خود را از دست دادند و حدود 255 گردان در اختیار داشتیم که اگر آن‌ها را مرخص می‌کردیم، ضایعه‌ی بزرگی برای جنگ و روحیه‌ی همه‌ی رزمندگان بود برای همین در کمتر از دو هفته یعنی از 5 تا 19 دی‌ماه که سخت‌ترین دوران فرمان‌دهی محسن رضایی بود، توانستیم نیروها را بازسازی کنیم. رضایی در این دو هفته، از همه طرف تحت فشار بود و این، مسأله‌ی ساده‌ای نبود که بتواند با این همه فشار صحنه را کنترل کند.

وی بیان کرد: یکی از کارهایی که برای عملیات کربلای 5 انجام شد، این بود که هر قرارگاه مانند قرارگاه‌های کربلا، قدس، نوح و نجف منطقه‌ای را برای انجام عملیات در نظر گرفتند، محدوده‌ی عملیاتی قرارگاه کربلا، منطقه‌ی شلمچه بود که خوشبختانه لشکر 19 فجر استان فارس در عملیات کربلای 5 توانسته بود از این منطقه به شلمچه نفوذ کند و رزمندگان آن از روحیه‌ی بسیار بالایی برخوردار بودند. آن‌ها همه‌ی امکانات، اطلاعات و مقدورات عملیات را در اختیار قرارگاه کربلا گذاشتند.

فرمانده‌ی قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس تأکید کرد: عملیات کربلای 5 از نظر مدیریت و فرمان‌دهی در بالاترین سطح قرار داشت. این عملیات 5 / 3 ماه طول کشید و برای پیروزی قطعی، عملیات کربلای 5، یک عملیات تکمیلی و عملیات کربلای 8 را انجام دادیم. جالب است بدانید در آغاز این عملیات، عراق هشت تیپ در منطقه داشت، اما در پایان این مدت 5 / 3 ماه، 110 تیپ خود را به منطقه آورد. این زمین آن‌قدر برای عراق مهم بود که دو - سوم نیروهای خود را در آنجا مستقر کرده بود.

او در پایان سخنان خود اشاره‌ای به حملات شیمیایی دشمن کرد و گفت: دشمن دو ماه تمام منطقه‌ی عملیاتی کربلای 5 را مورد حملات شیمیایی خود قرار داد که در روز اول عملیات، حدود 75 نفر از تیپ امام حسن (ع) به شهادت رسیدند و در جریان کل عملیات، 70 هزار نفر از نیروهای ما شیمیایی شدند که 200 نفر از آن‌ها به شهادت رسیدند. عراق برای انجام این عملیات شرایط را بسیار سخت کرده بود.

به گزارش ایسنا در این مراسم محسن رفیق‌دوست، امیر دریابان علی شمخانی، سردار حسین علایی، سردار مرتضی قربانی، امیر حسنی سعدی، امیر بختیاری و امیر موسوی قویدل نیز حضور داشتند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha