به گزارش ایسنا، «سمیه کهدویی» با اشاره به اهمیت دوران جوانی در گذراندن دورههای بعدی زندگی، اظهار میکند: اگر بحران جوانی به خوبی سپری نشود، فرد را در سنین بعدی نیز دچار مشکل میکند و لازمه گذر از این بحران، آموزش مهارتهایی است که مهارتهای ارتباطی بخشی از آن را تشکیل میدهد.
وی که در دومین سلسله نشستهای آموزشی مهارتهای ارتباطی جوانان با موضوع «گذر از بحران جوانی، صمیمیت در انزوا» سخن میگوید، خودشناسی را بر شناخت دیگران مقدم میداند و تصریح میکند: انسان خواسته یا ناخواسته در محیطی اجتماعی زندگی میکند به طوری که 75 درصد دوران زندگی خود را در حال برقرار کردن ارتباط با دیگران میگذراند لذا برقراری ارتباطی موثر در زندگی فرد به ویژه جوانان بسیار حامز اهمیت است.
این مدرس دانشگاه با بیان این که عدم برقراری ارتباط موثر در جوانان زمینهساز مشکلات عدیدهای است، میگوید: استرس و فشارهای روانی، انزوا و تنهایی، خشم و تعارض، ناکامی در ارضای نیازها، آسیبپذیری در برابر دیگران و اعتماد به نفس پایین از مشکلاتی است که جوانان را تهدید میکند.
وی مهارتهای «گوش دادن» و «صحبت کردن» را از نیازهای برقراری یک رابطه موثر میخواند و اظهار میکند: «گوش دادن» مهارتی است که متاسفانه در جوانان کمتر وجود دارد، در حالی که گوش دادن مهمترین مهارتی است که یک جوان باید برای برقراری یک رابطه موثر بیاموزد و تفاوت آن را با «شنیدن» درک کند چرا که حتی از «صحبت کردن» نیز اهمیت بالاتری دارد.
کهدویی با بیان این که در هنگام گوش دادن فرد باید ذهنی آماده و به دور از دغدغهها، تلاطمهای فکری و جهتگیریهای ذهنی داشته باشد، عنوان میکند: پس از تمرکز روان شناختی ذهن، واکنشهای فیزیکی بدن در مقابل فرد صحبت کننده اهمیت میابد چرا که یک شنونده فعال بیش از آن که بخواهد مداخله کند و حرف بزند، گوش میدهد.
وی «صحبت کردن» را مهارت مهم دیگری در برقراری ارتباط عنوان و با بیان این که در این مهارت توجه به مفاهیم کلام و استفاده از واژگان مناسب اهمیت دارد، خاطرنشان میکند: کلمات در ذهن مخاطب تاثیرگذار هستند لذا کلمات دارای بار معنایی مثبت باید جایگزین کلمات دارای بار عاطفی و معنایی منفی شوند.
این روانسنج، گروههای ارتباطی پرخاشگرانه و سلطهجو را از روابط ارتباطی ناسالم برمیشمارد و میگوید: متاسفانه این قبیل افراد که تفاوتهایی در نوع رابطهشان وجود دارد افرادی خواهان کنترل و تسلط بر افراد هستند و انتظارات بالایی از افراد دارند.
وی رفتار پرخاشگرانه را نوعی رفتار خودخواهانه میخواند و بیان میکند: در این نوع رابطه، فرد به صورت علنی خواستههای خود را مطرح میکند، رقابت را به رفاقت ترجیح میدهد، تن صدای بالایی دارد، مسخره کردن و تحقیر کردن در کلامش مشاهده میشود و همیشه حق را به خود میدهد.
کهدویی در مورد رفتار سلطهجویانه نیز تصریح میکند: در این رابطه نیز فرد، خودخواهانه در تمسک دریافت خواستههای خود است، با این تفاوت که از روشهایی زیرکانه و پنهان مانند جلب محبت، القای حس عذاب وجدان و محبت کردن بهره میبرد که به نوعی پرخاشگری منفعل شناخته میشود.
انتهای پیام
نظرات