• دوشنبه / ۱۱ آذر ۱۳۹۸ / ۱۸:۱۹
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 98091107938
  • خبرنگار : 5004

فکر نمی‌کردم عمرم به شنیدن این خبر کفاف بدهد

فکر نمی‌کردم عمرم به شنیدن این خبر کفاف بدهد

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز

رضا ساکی

امروز همسایه‌مان سراسیمه آمد دم در خروجی ساختمان و محکم کوبید روی ماشین و گفت: مهندس صبر کن. چنان باعجله از خانه بیرون آمده بود که کاپشن نپوشیده بود. داخل ماشین نشست. گفت: خبر جدید را شنیده‌ای؟
گفتم: همین که یک قله در کشور نیوزیلند را در ستاد انتخابات کشور به جای دماوند، روی بنر چاپ کرده‌اند؟
گفت: نه.
گفتم: خبر حذف نشان شیروخورشید از برخی تیرهای قدیمی برق را می‌گویی؟
گفت: نه، مهندس خبر داغ و تازه را می‌گویم. به نظرم با ماشین بیرون نرو، خیابان‌ها شلوغ می‌شود.
گفتم: چه اتفاقی افتاده؟
بغض کرد. آرام آرام گریست و گفت: شاید باورت نشود مهندس اما فکر نمی‌کردم عمرم به شنیدن این خبر کفاف بدهد. اما داد. باور کن الان دیگر هیچ چیز از این دنیا نمی‌خواهم و راضی‌ام به مرگ.
گفت: جان به لبم کردی. چه شده؟
موبایلش را درآورد و نشانم داد. توی کانال خبرگزاری ایسنا نوشته بود: «دو واحد صنعتی آلاینده هوا در تهران پلمب شد.»
گفتم: پس بالاخره یک کاری کردند.
گفت: بله. با ماشین بیرون نرو. شلوغ می‌شود.
گفتم: چرا؟
گفت: من جای مردم باشم برای تشکر از این حرکت تاریخی، به سمت دولت و مجلس می‌روم و با گفتن بچه‌ها مچکریم از این رویداد تاریخی حمایت می‌کنم.
گفتم: ولی باز هم در فضای مجازی عده‌ای این خبر را مسخره می‌کنند و قدردان نیستند.
دوباره بغض کرد و بلندبلند شروع کرد به گریه کردن. چند دقیقه گریست و در ماشین را باز کرد و رفت. آن‌قدر گریه کرد که نشد نپرسم به حال مردم این‌طور زار می‌زد یا مسئولان.
باقی بقای‌تان

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۸-۰۹-۱۲ ۰۹:۱۷

درود به شما که این طنز ریزو نوشتید. ممنونم. سر صبح حال داد... می دونم میتوانستید بهتر و تیز تر بنویسید.