با شیوع ویروس کرونا و بیمار شدن بسیاری از هموطنان، جامعه پزشکی و بیمارستانی در خط مقدم سلامت و مقابله با این ویروس به جنگ ایستادهاند و تمام قد برای دفاع از سلامتی جامعه از آسایش خود گذشته و افراد زیادی با امید به زندگی و تلاش کادر درمانی بهبود یافتهاند و البته افرادی نیز جان خود را از دست دادهاند؛ اما در آنسوی ایثار و فداکاری کادر پزشکی، روایت کسانی که متوفیان کرونا را در شرایط ویژهای غسل داده، کفن کرده و به خاک میسپارند؛ شنیدنی است.
"شیخ حسن نیازی نخعی" تنها روحانی در کاشمر است که حاضر شده کار تغسیل و کفن و دفن اموات کرونایی را انجام دهد. قرار گفتوگویم با او که مصادف شد با دفن یک بیمار مبتلا به کرونا در مکانی دور از شهر به نام آرامستان "بقیع"، جایی که تاریخ در آن خفته و حال به عنوان مکانی برای دفن اموات مبتلا به این بیماری در نظر گرفته شده است.
وارد آرامستان شدم، محوطه شلوغ نبود جز چند نفر از اعضای خانواده متوفی که برخی از آنها ماسک به دهان با فاصله در گوشهای ایستاده و برخی دیگر کنار هم روی پلهها نشسته بودند و در حال مشاهده مراسم خاکسپاری عزیزشان آن هم در غربت کرونایی، بودند؛ جز نیروهایی که برای این کار داوطلب شدهاند، فرد دیگری نیست. با قرائت نماز میت و دفن متوفی با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی کار شیخ به پایان میرسد و برای گپ و گفت با او وارد اتاقی در آرامستان میشویم.
شیخ جوان 30 سال دارد، میپرسم «چه شد تصمیم گرفتید در اینجا حضور پیدا کنید و کار تغسیل و کفن و دفن اموات مبتلا به بیماری کرونا را انجام دهید»، وی به ایسنا میگوید: از وقتی ویروس منحوس کرونا وارد کشور شد بسیاری از طلبهها و روحانیون از جمله خود من برای ضد عفونی کردن معابر به صورت جهادی وارد شدیم، اما وقتی مطلع شدم کسی نیست کار تغسیل و کفن و دفن اموات را انجام دهد و حتی در یکی از شهرستانهای اطراف شنیدم که اموات را بدون غسل و کفن دفن میکنند؛ تصمیم گرفتم امور شرعی اموات مبتلا به کرونا را انجام دهم و در این جهاد ذرهای سهم داشته باشم.
او که از دو ماه قبل این کار را در شهرستان انجام میداده؛ صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: تاکنون مشکلی برایم پیش نیامده و حتی سردخانه جداگانه برای این اموات تهیه شده است.
وقتی از او میپرسم از حضورش در اینجا پشیمان نیست؟ با جدیت پاسخ میدهد: با همه سختیها، هیچگاه از راهی که انتخاب کردم، پشیمان نشدم.
این روحانی میگوید: کار تغسیل اموات را چندین مرتبه انجام داده بودم اما تا کنون در چنین شرایطی که ملزم به انجام رعایت موارد خاص باشد، قرار نگرفتهام؛ زیرا شرایط تغسیل و دفن اموات مبتلا به کرونا بسیار سخت است.
حضور در اینجا و راضی کردن خانواده برای این کار شاید آسان نباشد؛ از او سوال میکنم «خانواده را چهطور راضی کردید» پاسخ میدهد: این راهی بود که انتخاب کرده بودم، اما چون پدرم سن بالایی دارد و احتمال میدادم با این کار موافقت نکند، چیزی به خانوادهام نگفتم، اما بعد از گذشت یک ماه با انتشار عکسها در فضای مجازی متوجه شد و طی تماس تلفنی گلایههایی داشتند اما وقتی شرایط را توضیح دادم نه تنها قانع شدند، بلکه وقتی روحیه مرا در انجام این کار دیدند حتی من را تشویق نیز کردند.
شیخ حسن اظهار میکند: افتخار من به انجام این کار جهادی است، از سویی هیچ کس دیگری برای انجام غسل اموات اعلام آمادگی نکرده بود، من هم تکلیف خود دانستم بدون هیچ چشمداشتی به این عرصه وارد شوم و هیچ ترسی هم از این بیماری نداشتم. مهمتر اینکه خواستم تمامی امور شرعی به هر نحوی انجام شود تا بازماندگان به نوعی آرامش بگیرند.
او که به همراه باقی نیروهای آرامستان بقیع به دلیل پیشگیری از شیوع ویروس بیش از دو ماه است، خانواده خود را ندیده؛ بیان میکند: شرایط بسیار سختی داریم این بیماری به گونهای تعریف شده که همه باید از افراد کرونایی دوری کنند، حتی برخی دوستان و اقوام، وقتی فهمیدند؛ این کار را انجام میدهم؛ از من دوری کردند به همین دلیل ترجیح دادم خودم را در قرنطینه قرار دهم و از رفتن به بیرون خودداری کنم، البته ناگفته نماند از همان ابتدا که وارد آرامستان شدیم چندین دست لباس باید روی هم بپوشیم و از ماسک و عینک، کلاه، دستکش و چکمه مخصوص استفاده کنیم.
میپرسم «آیا در بین امواتی که مبتلا به کرونا که غسل داده فردی از دوستان و یا آشنایانش بودهاند» میگوید: متاسفانه بله، وقتی میفهمیدم فردی که میخواهم او را غسل دهم از اقوام، خویشان و دوستانم هست بسیار ناراحت میشدم و زمان بسیار سخت میگذشت. از زمانی که میت را تحویل میگیریم تا زمانی که دفن میشود، مراحل خاص خود را دارد، اما در خصوص این بیماری سختترین زمان وقتی است که اموات را دفن میکنیم، متاسفانه به دلیل واگیری این ویروس نه تشییعی صورت میگیرد و نه خانواده میتوانند برای آخرین بار و حتی برای یک لحظه عزیز خود را ببینند و این دفن غریبانه بسیار بر من سخت میگذرد.
شیخ حسن اظهار میکند: در این هنگام وقتی میبینم هر کدام از عزیزان به خصوص فرزندان و همسر در گوشهای نشستهاند، نمیتوانند جلو بیایند و برای عزیز خود غریبانه گریه میکنند هر ثانیه، به اندازه یک سال میگذرد.
این روحانی جوان ادامه میدهد: یکی از سختترین کارهایی که در عمر خود انجام دادهام همین کار است؛ اینکه فردی التماس میکند برای آخرین بار فرزند و یا همسر خود را ببیند و یا فرزندانی که حتی برای یک لحظه میخواهند روی والدین خود را ببینند ولی امکانپذیر نیست. یکی از صحنههای دردآور این روزهایم این بود که وقتی منتظر جنازه فرد مبتلا به کرونا بودم، تا آمبولانس وارد شد طبق دستورالعملابلاغی جنازه تحویل غسال شد؛ بعد از چند دقیقه فرزندان مرحومه به سمتم آمدند و با گریه تقاضا داشتند یک بار دیگر مادرشان را ببینند اما طبق قانون نمیشد. همان موقع پیرمردی تقریبا ۷۵ ساله به سمتم آمد اشک در چشمان پیرمرد حلقه زده دست بر روی دست میزد و زیر لب آه و ناله کرد و گفت "منِ پیرمرد میتوانم در این سن از شما خواستهای داشته باشم" شوکه شدم و گفتم "در خدمتم هر کاری از دستم بر بیاید کوتاهی نمیکنم" و او خواست برای بار آخر روی همسرش را ببیند با شنیدن این سخن به هم ریختم و بغض کردم و با کارشناس مرکز بهداشت که ناظر دفن اموات هست، مشورت کردم تا اگر مشکلی نباشد؛ لباس مخصوص بپوشد و همسرش را ببیند اما طبق دستور پزشک متخصص عفونی این امکان نبود و به همین علت از او عذر خواستم پس از چند لحظه دور از من و فرزندانش در تنهایی بر روی نیمکتی نشست و اشک میریخت.
وی صحبتهایش را اینگونه از سر گرفت: جنازه آماده نماز و دفن شد، دیدم پیرمرد همچنان بیقرار است؛ دستکش و ماسک گرفتم و به سمت پیرمرد رفتم صدایش زدم "پدرجان دستکش و ماسک بپوشید و همراه من برای نماز بیایید". این یکی از سختترین صحنههایی بود که در این مدت کوتاه دیدم.
گفتوگو به پایان رسید، اما ذهنم همچنان درگیر غمِ جانکاهِ بازماندگان قربانیان کرونا بود و بر مرگهای غریبانه کرونایی این روزها آرام اشک ریختم و آرامستان را ترک کردم.
انتهای پیام
نظرات