• یکشنبه / ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ / ۱۴:۱۱
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 99022115111
  • منبع : نمایندگی خراسان رضوی

یک روز با "شیخ حسن" در بدرقه قربانیان کرونا

یک روز با "شیخ حسن" در بدرقه قربانیان کرونا

ایسنا/خراسان رضوی "شیخ حسن نیازی نخعی" تنها روحانی در کاشمر است که کار تغسیل و کفن و دفن افرادی را که بر اثر کرونا جان باخته‌اند، انجام می‌دهد؛ یک روز پا به پای او شدیم که قربانیان کرونا را بدرقه می‌کند.

با شیوع ویروس کرونا و بیمار شدن بسیاری از هموطنان، جامعه پزشکی و بیمارستانی در خط مقدم سلامت و مقابله با این ویروس به جنگ ایستاده‌اند و تمام قد برای دفاع از سلامتی جامعه از آسایش خود گذشته‌ و افراد زیادی با امید به زندگی و تلاش کادر درمانی بهبود یافته‎اند و البته افرادی نیز جان خود را از دست داده‌اند؛ اما در آن‌سوی ایثار و فداکاری کادر پزشکی، روایت کسانی که متوفیان کرونا را در شرایط ویژه‌ای غسل داده، کفن کرده و به خاک می‎‌سپارند؛ شنیدنی است.

"شیخ حسن نیازی نخعی" تنها روحانی در کاشمر است که حاضر شده کار تغسیل و کفن و دفن اموات کرونایی را انجام دهد. قرار گفت‌وگویم با او که مصادف شد با دفن یک بیمار مبتلا به کرونا در مکانی دور از شهر به نام آرامستان "بقیع"، جایی که تاریخ در آن خفته و حال به عنوان مکانی برای دفن اموات مبتلا به این بیماری در نظر گرفته شده است.

وارد آرامستان شدم، محوطه شلوغ نبود جز چند نفر از اعضای خانواده متوفی که برخی از آن‌ها ماسک به دهان با فاصله در گوشه‌ای ایستاده‌ و برخی دیگر کنار هم روی پله‌ها نشسته بودند و در حال مشاهده مراسم خاکسپاری عزیزشان آن هم در غربت کرونایی، بودند؛ جز نیروهایی که برای این کار داوطلب شده‌اند، فرد دیگری نیست. با قرائت نماز میت و دفن متوفی با رعایت کامل پروتکل‌های بهداشتی کار شیخ به پایان می‎رسد و برای گپ و گفت با او وارد اتاقی در آرامستان می‌شویم.

شیخ جوان 30 سال دارد، می‌پرسم «چه شد تصمیم گرفتید در اینجا حضور پیدا کنید و کار تغسیل و کفن و دفن اموات مبتلا به بیماری کرونا را انجام دهید»، وی به ایسنا می‌گوید: از وقتی ویروس منحوس کرونا وارد کشور شد بسیاری از طلبه‎ها و روحانیون از جمله خود من برای ضد عفونی کردن معابر به صورت جهادی وارد شدیم، اما وقتی مطلع شدم کسی نیست کار تغسیل و کفن و دفن اموات را انجام دهد و حتی در یکی از شهرستان‌های اطراف شنیدم که اموات را بدون غسل و کفن دفن می‌کنند؛ تصمیم گرفتم امور شرعی اموات مبتلا به کرونا را انجام دهم و در این جهاد ذره‎ای سهم داشته باشم.

او که از دو ماه قبل این کار را در شهرستان انجام می‌داده؛ صحبت‌هایش را این‌گونه ادامه می‌دهد: تاکنون مشکلی برایم پیش نیامده و حتی سردخانه جداگانه برای این اموات تهیه شده است.

وقتی از او می‎پرسم از حضورش در اینجا پشیمان نیست؟ با جدیت پاسخ می‎دهد: با همه سختی‎ها، هیچ‎گاه از راهی که انتخاب کردم، پشیمان نشدم.

این روحانی می‎گوید: کار تغسیل اموات را چندین مرتبه انجام داده بودم اما تا کنون در چنین شرایطی که ملزم به انجام رعایت موارد خاص باشد، قرار نگرفته‎ام؛ زیرا  شرایط تغسیل و دفن اموات مبتلا به کرونا بسیار سخت است.

حضور در اینجا و راضی کردن خانواده برای این کار شاید آسان نباشد؛ از او سوال می‎کنم «خانواده را چه‌طور راضی کردید» پاسخ می‎دهد: این راهی بود که انتخاب کرده بودم، اما چون پدرم سن بالایی دارد و احتمال می‎دادم با این کار موافقت نکند، چیزی به خانواده‎ام نگفتم، اما بعد از گذشت یک ماه با انتشار عکس‎ها در فضای مجازی متوجه شد و طی تماس تلفنی گلایه‌هایی داشتند اما وقتی شرایط را توضیح دادم نه تنها قانع شدند، بلکه وقتی روحیه مرا در انجام این کار دیدند حتی من را تشویق نیز کردند.

شیخ حسن اظهار می‎کند: افتخار من به انجام این کار جهادی است، از سویی هیچ کس دیگری برای انجام غسل اموات اعلام آمادگی نکرده بود، من هم تکلیف خود دانستم بدون هیچ چشم‌داشتی به این عرصه وارد شوم و هیچ ترسی هم از این بیماری نداشتم. مهم‎تر اینکه خواستم تمامی امور شرعی به هر نحوی انجام شود تا بازماندگان به نوعی آرامش بگیرند.

او که به همراه باقی نیروهای آرامستان بقیع به دلیل پیشگیری از شیوع ویروس بیش از دو ماه است، خانواده خود را ندیده‎؛ بیان می‎کند: شرایط بسیار سختی داریم این بیماری به گونه‎ای تعریف شده که همه باید از افراد کرونایی دوری کنند، حتی برخی دوستان و اقوام، وقتی فهمیدند؛ این کار را انجام می‎دهم؛ از من دوری کردند به همین دلیل ترجیح دادم خودم را در قرنطینه قرار دهم و از رفتن به بیرون خودداری کنم، البته ناگفته نماند از همان ابتدا که وارد آرامستان شدیم چندین دست لباس باید روی هم بپوشیم و از ماسک و عینک، کلاه، دستکش و چکمه مخصوص استفاده کنیم.

می‎پرسم «آیا در بین امواتی که مبتلا به کرونا  که غسل داده فردی از دوستان و یا آشنایانش بوده‎اند» می‎گوید: متاسفانه بله، وقتی می‎فهمیدم فردی که می‎خواهم او را غسل دهم از اقوام، خویشان و دوستانم هست بسیار ناراحت می‎شدم و زمان بسیار سخت می‌گذشت. از زمانی که میت را تحویل می‎گیریم تا زمانی که دفن می‎شود، مراحل خاص خود را دارد، اما در خصوص این بیماری سخت‎ترین زمان وقتی است که اموات را دفن می‎کنیم، متاسفانه به دلیل واگیری این ویروس نه تشییعی صورت می‎گیرد و نه خانواده می‎توانند برای آخرین بار و حتی برای یک لحظه عزیز خود را ببینند و این دفن غریبانه بسیار بر من سخت می‎گذرد.

شیخ حسن اظهار می‎کند: در این هنگام وقتی می‎بینم هر کدام از عزیزان به خصوص فرزندان و همسر در گوشه‎ای نشسته‎اند، نمی‎توانند جلو بیایند و برای عزیز خود غریبانه گریه می‎کنند هر ثانیه، به اندازه یک سال می‎گذرد.

این روحانی جوان ادامه می‎دهد: یکی از سخت‎ترین کارهایی که در عمر خود انجام داده‎ام همین کار است؛ اینکه فردی التماس می‎کند برای آخرین بار فرزند و یا همسر خود را ببیند و یا فرزندانی که حتی برای یک لحظه می‌خواهند روی والدین خود را ببینند ولی امکان‌پذیر نیست. یکی از صحنه‎های دردآور این روزهایم این بود که وقتی منتظر جنازه فرد مبتلا به کرونا بودم، تا آمبولانس وارد شد طبق دستورالعمل‎ابلاغی جنازه  تحویل غسال شد؛ بعد از چند دقیقه فرزندان مرحومه به سمتم آمدند و با گریه تقاضا داشتند یک بار دیگر مادرشان را ببینند اما طبق قانون نمی‎شد. همان موقع پیرمردی تقریبا ۷۵ ساله به سمتم آمد اشک در چشمان پیرمرد حلقه زده دست بر روی دست می‎زد و زیر لب آه و ناله کرد و گفت "منِ پیرمرد می‎توانم در این سن از شما خواسته‎ای داشته باشم" شوکه شدم و گفتم "در خدمتم هر کاری از دستم بر بیاید کوتاهی نمی‎کنم" و او خواست برای بار آخر روی همسرش را ببیند با شنیدن این سخن به هم ریختم و بغض کردم و با کارشناس مرکز بهداشت که ناظر دفن اموات هست، مشورت کردم تا اگر مشکلی نباشد؛ لباس مخصوص بپوشد و همسرش را ببیند اما طبق دستور پزشک متخصص عفونی این امکان نبود و به همین علت از او عذر خواستم پس از چند لحظه دور از من و فرزندانش در تنهایی بر روی نیمکتی نشست و اشک می‎ریخت.

وی صحبت‌هایش را این‌گونه از سر گرفت: جنازه آماده نماز و دفن شد، دیدم پیرمرد همچنان بی‎قرار است؛ دستکش و ماسک گرفتم و به سمت پیرمرد رفتم صدایش زدم "پدرجان دستکش و ماسک بپوشید و همراه من برای نماز بیایید". این یکی از سخت‎ترین صحنه‎هایی بود که در این مدت کوتاه دیدم.

گفت‌وگو به پایان رسید، اما ذهنم همچنان درگیر غمِ جانکاهِ بازماندگان قربانیان کرونا بود و بر مرگ‎های غریبانه کرونایی این روزها آرام اشک ریختم و آرامستان را ترک کردم.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha