هر انسانی به دستیابی به موفقیت تمایل دارد. در جامعه امروز قبولی در کنکور یکی از عوامل موفقیت افراد شمرده میشود. اغلب دانشآموزان با آرزوی قبولی در دانشگاههای سطح اول کشور در این آزمون شرکت میکنند و این امری طبیعی است که عدهای پذیرفته شده و عدهی بسیاری ناکام میمانند. بسیاری از احساسات منفی درست از همین جا آغاز میشود.
جامعه امروز از کنکور و دانشگاه بتی بسیار پرستیدنی برای نوجوانان خلق کرده است و یک هدف غایی برای همه تراشیده. در واقع برای همه افراد یک نسخه واحد پیچیده و نوجوانان هم تحت فشارهایی که از سوی جامعه و خانواده میبیند چارهای جز عمل به این نسخه واحد ندارند.
علیرضا عابدین روانشناس بالینی و جامعه شناس در رابطه با کنکور گفت: کنکور یک تنگه و پیچ خطرناک است. در جوامع شرقی مثل ایران و ژاپن و حتی در قاره آمریکای شمالی کنکور وجود دارد ولی در هیچ کجا به این اندازه تاکید بر آن نیست و تا این حد بحرانی و استرسزا نمیباشد.
وی ادامه داد: در روند رشد انسان فازهای روانشناسی مختلف وجود دارد. در واقع افراد باید در هر فاز روانشناسی به اهدافی برسند. وقتی این امر صورت نپذیرد؛ تمام این اهداف در یک مرحله که همان کنکور است خلاصه میشود. فرد سعی میکند با گرفتن نتیجه خوب تمام ناکامیهایی که در گذشته داشته است را جبران کند. در واقع باید گفت این فشار اجتماعی بسیار زیادی که ایجاد میشود رابطه مستقیم با ناکامی در حصول اهدافی مثل اراده، تفکیک خود از دیگران، تعریفی برای خود داشتن، مهارت یابی، دوری از احساس کهتری، قوه پا پیش گذاشتن، سازماندهی و هدفمند حرکت کردن دارد. حتی برخی افراد هویت جنسی و تعدیل تمایلات جنسی خود را در موفقیت در کنکور میجویند.
عابدین تصریح کرد: اینها اهدافی است که باید در فازهای قبلی زندگی فرد به دست میآمده و عدم دستیابی به این اهداف باعث انباشت تمام آنها در یک مرحله و یک نقطه به نام کنکور است. کنکور یک تحمیل از سوی اجتماع است و جوان هم به دنبال رفع تمام مشکلات و ناکامیهایش در کنکور میگردد. این جاست که کار برای او سخت میشود. اطلاعات بسیار زیادی باید به ذهن و درون نوجوان وارد شود و ساختارهای درونی او نیرو و توان کافی برای پردازش تمام این اطلاعات را ندارد. اگر او بخواهد این توانایی و نیرو را پیدا کند از بسیاری کارهای دیگر باز میماند و توانایی پردازش کارهای دیگر را از دست میدهد.
وی عنوان کرد: کنکور به طور کلی عامل ایجاد اختلالاتی در افراد می شود؛ حتی اگر فرد نتیجه مطلوب را بگیرد و در بهترین دانشگاهها پذیرفته شود. کنکور اختلالات فکری و خلقی در افراد ایجاد میکند که آثار مادام العمر دارند. این اختلالات در بسیاری از افراد پنهان میماند.
وی بیان کرد: فارغ از مافیای کنکور که از این طریق پول هنگفتی به جیب می زند و همچنین این سوال که آیا این روش بهترین راه برای ارزیابی و پیشبینی موفقیت افراد هست یا نه؛ ما باید بعد روحی و روانی و الگوهای رفتاری ناشی از انباشت استرس که توسط خانواده و جامعه اعمال میشود را در نظر بگیریم. باید راههای بهتری برای ارزیابی دانشآموزان در نظر گرفت. هر چند گامهایی برداشته شده اما در این شرایط نیازمند اقدامات جدیتری چه از نظر فرهنگی در خانواده ها و چه در سطح کلان جامعه هستیم. باید تدابیری صورت بگیرد تا بتوان این بار سنگین را از روی دوش دانشآموزان برداشت.
این روانشناس خانواده بیان کرد: ما باید به نوجوان یادآوری کنیم که در کنکور عدهای میمانند و عدهای میروند. باید در این باره فرهنگ سازی و حساسیت زدایی شود. در حال حاضر فرهنگ جامعه و والدین همه چیز را در کنکور انباشتهاند. دانشآموز مجبور است در این برهه فقط نگران عملکرد علمی خود باشد و درگیر برتری جویی میشود. والدین باید در فازهای قبلی تربیتی فرزند خود دقت کنند و اجازه ندهند دستیابی به اهداف به تعویق بیفتد. آنها نباید قصه کنکور و دانشگاه را صفر یا صد ببینند. همچنین به نوجوان بفهمانند عدم قبولی در کنکور به معنای نابودی کامل خود، خانواده نیست و از طرفی قبولی به معنای نجات خود، خانواده و جامعه نیست. باید از بچهها به اندازه توانمندی و در مقیاس خودشان انتظار داشت.
وی ادامه داد: گاهی اوقات میبینیم فشارهای کنکور نتیجه فرافکنیهای جامعه و خانواده است. نسل قبل توقع دارد نسل بعد تمام ناکامیها و آرزوهایش را حل کند و اگر والدین به خواستهای نرسیدند؛ فرزندانشان باید به این خواسته دست یابند. باید توجه کنیم که این هدف و آرزوی خود نوجوان است یا در نتیجه فرافکنی خانواده ایجاد شده است.
عابدین اظهار داشت: یکی از راههای عملی مقابله با این استرس و فشارها کمک گرفتن از روانشناسان و جامعهشناسان است. بهتر است مراکز مشاورهای در خصوص کمک به افراد برای کاستن استرس و ریشه یابی درست اهداف که آیا واقعاً خواسته خود فرد است یا نه؛ ایجاد شود. همچنین کتابهای روانشناسی موثری معرفی شود. در این صورت میتوان بسیاری از فشارها را کم کرد.
کنکور تبدیل به معضلی بزرگ برای اجتماع شده است و اگر دیر بجنبیم، نیروی کارآمد و قشر پرانگیزه جامعه بر اثر این درگیریها نیرو و توان خود را از دست میدهند. تاثیراتی که این استرسها و این شرایط از خود به جا میگذارد میتواند غیر قابل جبران باشد.
و چه بسا افرادی که برای دستیابی به موفقیت در کنکور و نتیجه مطلوب چند سال از بهترین سالهای عمر خود را صرف این آزمون کردهاند.
انتهای پیام
نظرات