• سه‌شنبه / ۱۴ آذر ۱۴۰۲ / ۱۵:۰۸
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1402091410113
  • خبرنگار : 30147

نگاهی به تاریخ خراسان؛

حکومت ترشیز؛  بهانه قتل دو خان بزرگ خراسان

حکومت ترشیز؛  بهانه قتل دو خان بزرگ خراسان

ایسنا/خراسان رضوی اسحاق‌خان قرائی از خوانین مقتدر و متنفذ خراسان، چندسالی بود مستقیم و غیرمستقیم خوانین خراسان را علیه محمد ولی میرزا، استاندار، به مخالفت وا می‌داشت. از آن جمله در سال ۱۲۲۸ هجری قمری به تحریک او خوانین ایلخی اسبان استاندار را در مراتع چناران به غارت بردند.  سپس به اتفاق سایر خوانین و نیروهای محلی شهر مشهد را به تصرف درآورد و خود را فرمان‌فرمای خراسان خواند و در استانداری به حکومت نشست ولی خوانین و مردم از او پیروی نکردند. اسحاق‌خان در پی بروز مخالفت‌ها ناگزیر از محمدولی میرزا عذرخواهی نمود و استانداری را ترک کرد.

در همین خصوص یک پژوهشگر تاریخ در گفت و گو با ایسنا با اشاره به مطلب فوق به سرگذشت اسحاق‌خان قرائی و مصطفی قلی‌خان میش مست به عنوان دو نفر از خوانین خراسان اشاره و گفت: اسحاق‌خان در سال ۱۲۳۱ هجری قمری بار دیگر عزم جزم نمود تا محمدولی میرزا را براندازد و دیگری را به جای او بنشاند او برای اجرای منظور خود پسر بزرگش حسنعلی‌خان را با اعتبارات بسیار به تهران فرستاد و ظاهرا این‌طور عنوان کرد که برای درخواست حکومت ترشیز (کاشمر) به تهران رفته، حال آنکه باطنا به قصد مذاکره با مقامات مهم مرکز و جلب موافقت آنها به تغییر استاندار به آنجا رفته بود.

علی اصغر رستمی افزود: هرچند مرکز با عزل محمد ولی میرزا موافقت نکرد ولی حکومت کاشمر را به حسنعلی‌خان واگذار کرد. وی پس از بازگشت از تهران بدون اعتنا به استاندار خراسان و ملاقات او به محل حکومتی خود رفت. محمد ولی میرزا از بی‌اعتنایی حسنعلی‌خان سخت مکدر شد و پدر و پسر را به نزد خود فرا خواند. هر دو این دعوت را پذیرفتند و به استانداری آمدند ولی بر اثر کدورتی که به استاندار داشتند، آن طوری که باید و شاید احترامی به استاندار نگذاشتند، به خصوص حسنعلی‌خان با استاندار با درشتی و بی‌احترامی برخورد کرد و صحبت نمود.

وی خاطرنشان کرد: محمد ولی میرزا با توجه به سابقه اعمال سوء و تحریکات و اقدامات اسحاق‌خان بر علیه خود کینه او را به دل گرفته بود، برخورد و حرکات اهانت‌آمیز پدر و پسر را تحمل نکرد و خشمگین شد او به فراشان و مامورین ایالتی امر نمود اسحاق‌خان و پسرش حسنعلی‌خان را به دار آویزند که بلافاصله امر او اجرا شد و اسحاق‌خان و پسرش حسنعلی‌خان اعدام شدند

حکایت تبعید حاکم ترشیز

این تاریخ شناس ادامه داد: مصطفی قلی‌خان میش مست حاکم ترشیز پسر عبدالعلی‌خان، از خوانین و بزرگان خراسان از اطاعت استاندار خراسان و دولت سر برتافته و روی به نافرمانی گذارد. هر وقت او را به مشهد و تهران احضار می‌نمودند، از ترس آن‌که مبادا گرفتار شود، از اجرای امر خودداری می‌نمود، چون شکایت و مخالفت جمعی از مردم از تعدیات او بهانه‌ای برای تغییرش فراهم آورده بود. محمدولی میرزا استاندار خراسان در سال ۱۲۲۴ هجری قمری او را دستگیر و به تهران تبعید نمود.

وی با بیان اینکه براساس آنچه در تهران آمده مصطفی قلی‌خان مدت ۲۰ سال در تهران و قم اقامت داشت و تحت نظر بود، اظهار کرد: در مدت حضورش در قم، خود را به میرزا ابوالقاسم‌گیلانی‌قمی، که روحانی بزرگ و پیشوای مذهبی آن دوران قم بود و در فتحعلی‌شاه نفوذ داشت، نزدیک کرد. وضع او مورد توجه میرزاقمی قرار گرفت و در ضمن نامه‌ای برای فتحعلی‌شاه برای آزادی او پا درمیانی کرد.

رستمی در خصوص جوابی که فتحعلی‌شاه به وی چنین نوشته بود افزود: «از آن جمله یکی امر مصطفی‌قلی‌ترشیزی است که ۷ سال پی پسر طریق خلاف ما گشت و به توهمی باطل باعث خرابی ولایات و تضییع نفوس و سنگ دماء مسلمانان شد و آن همه رنج و خسروان از مخالفت او بردیم و به هیچ‌گونه او را نیازردیم. نفس موسوی با قوت نبوی از پی عفو گوسفندی که به خلاف راعی آن گامی چند برداشت مستحق چندان جزا شد. از این پس نیز بر حسب تمنای آن جناب او را پی‌کفاف معاش نخواهیم گذاشت»

رستمی بیان کرد: سال ۱۲۴۴ هجری قمری شاهزاده احمدعلی‌میرزا به استانداری خراسان منصوب شد و وسایل آزادی مصطفی‌قلی‌خان‌میش‌مست را پس از ۲۰ سال اقامت اجباری در تبعید فراهم ساخت و او را همراه خود به مشهد آورد و مجددا به حکومت ترشیز منصوب و به آن جا اعزام نمود. ''

درآمد ترشیز در عهد صفوی

وی ادامه داد: در تذکره‌الملوک، که از اسناد مهم مالی پایان دوره صفوی است، صورتی از درآمد عمومی مملکت ذکر شده که براساس آن در آمد حاکم نشین ترشیز ۹۹۴ تومان، ۲۹۷۴۲ دینار ذکر شده که از تربت‌حیدریه هم بالاتر است.

این تاریخ شناس با بیان اینکه ترشیز در گذر تاریخ به دلیل حاصلخیزی سرزمین به عنوان انبار غله و میوه معروف بوده است، گفت: در دوره صفویه توجه خاصی به این منطقه معطوف شده است. شاهان صفوی خود را از اعقاب سیدحمزه بن موسی الکاظم(ع) می‌دانند به همین دلیل باغی بر گرد حرم آن امامزاده ایجاد نموده‌اند که اینک به باغمزار شهره است.

پیشینه حوزه علمیه 

وی در ادامه در خصوص پیشینه حوزه علمیه کاشمر گفت: پیشینه حوزه علمیه کاشمر به گذشته‌های دور برمی‌گردد. این حوزه تا نیمه قرن هفتم هجری یعنی روزگار تهاجم مغولان به خراسان و تخریب نیشابور و شهرهای تابعه آن، مانند ترشیز (که بعد از تعریب «طرثیث»، خوانده می‌شد.) دارای حوزه‌ای فعال بوده است.

رستمی بیان کرد: مرحوم آیت‌الله سعیدی روحانی نام‌آور کاشمری این‌گونه اظهار نظر می‌کند که: این واقعیت را می‌توان از نام‌های معروف شده برای ترشیز به دست آورد که در علت نامیده شدن این شهر به پشت یا بشت گفته‌اند. مقصود از پشت پشتوانه ادبیات عرب و علوم اسلامی است. چنان که یاقوت حموی، جغرافی‌دان و شهر آشنای سرزمین‌های اسلامی که در قرن هفتم هجری می‌زیسته است در کتاب معجم‌البلدان می‌نویسد: «یقال له بشت العرب لکثره ادبائها و فضلائها به خاطر داشتن ادیبان و فضلای بسیار، این‌جا را پشتوانه عرب گفته‌اند»

وی گفت: البته برخی آن را پشتوانه حوزه علمیه نیشابور، ابر شهر خراسان دانسته‌اند. دانشمندان ترشیز در آن روزگار در کادر علمی دانشگاه نظامیه نیشابور موثر همکاری‌های چشمگیری داشته و تعدادی از کرسی‌های علمی نظامیه در اختیار علمای ترشیز بوده است. برخی از آنها مانند ابوالمعالی مسعود طرثیثی (م ۵۷۳ ه. ق) و ابوسعیدمحمدبن‌یحیی‌الترشیزی (م ۵۴۸ هجری قمری) هستند که شهرت بیشتری دارند. همچنین یاقوت حموی در تعریف طریثیث مرکز بشت می‌نویسد: «و ما زالت منبتاً للفضل و موطنا للعلماء و اهل الدین و الصلاح» این منطقه همواره سرچشمه فضلاء و دانشمندان و صالحان و دین‌باوران بوده است.

این تاریخ شناس با اشاره به اینکه دانشمندان و علمای ترشیز را در کتاب‌های تاریخی و تراجم می‌توان تحت عناوین طرثییثی، تبانی، خارزنجی، بشتی، کندری و ترشیزی جست‌وجو کرد، افزود: متأسفانه این حوزه پررونق در اثر دو رخداد زیان‌بار متحمل صدمات جدی شد. یکی توسط اسماعیلیان که چون باطن‌گرا بودند، حوزه‌های علمیه را به دلیل گرایش به ظاهر کتاب و سنت و ملاک قرار دادن آن دو، تحمل نکردند و در صدد نابودی آنها بر می‌آمدند. و دیگر حمله ویرانگر و فاجعه‌آمیز مغولان بر خراسان که باعث انهدام شهرها و نابودی حوزه‌های علمیه شدند. از آن پس تا چندی اطلاعی از حوزه علمیه ترشیز نیست. پر پیشینه‌ترین مدرسه علمیه کاشمر مدرسه علمیه عتیق است. این حوزه توسط مصطفی‌قلی‌خان‌عرب ‌میش‌مست که از کرمانشاه تحت عنوان مهاجرت و یا تبعید به ترشیز آمده بود، ساخته شده است.

وی خاطرنشان کرد: مسجد جامع و یک رشته قنات جاری که به صورت شبکه آب‌رسانی منظم و زیرزمینی، برای تأمین آب مورد نیاز شهر و به طور رایگان برقرار بوده، از دیگر یادگاری‌های اوست و به همت آیت‌الله حاج ‌شیخ‌ محمدحسین اولیایی مدرسه معروف حاج شیخ ساخته شد. سومین مدرسه نیز توسط یکی از علما و وعاظ سرشناس کاشمر که خود جزو متمولین بود ساخته شد. مرحوم حاج شیخ هادی سلطان‌العلماء تمام اموالش را وقف این حوزه نمود و تولیت آن را به مرحوم حاج شیخ واگذار نمود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha