• سه‌شنبه / ۲۵ تیر ۱۳۹۲ / ۰۰:۵۳
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 92042515199

چالش بر سر واژه‎گزینی فرهنگستان زبان در ایسنا

چرا فرهنگستان زبان را دست می‌اندازند؟

چرا فرهنگستان زبان را دست می‌اندازند؟

مدیر شورای واژه‎گزینی فرهنگستان زبان معتقد است، برخی استادان از سر ناآگاهی انتقادهایی را نسبت به فرهنگستان مطرح می‏‌کنند که این نظرها زمینه را برای سوءاستفاده و دست انداختن فرهنگستان فراهم می‎‌کند.

مدیر شورای واژه‎گزینی فرهنگستان زبان معتقد است، برخی استادان از سر ناآگاهی انتقادهایی را نسبت به فرهنگستان مطرح می‏‌کنند که این نظرها زمینه را برای سوءاستفاده و دست انداختن فرهنگستان فراهم می‎‌کند.

بخش ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در دوره‌های مختلف واژه‌‏های مصوب فرهنگستان را منتشر کرده که این واژه‎ها عموما از سوی مردم و رسانه‌ها با واکنش‏‌هایی همراه بوده است. همچنین در نظرسنجی‌هایی از استادان ادبیات و نویسنده‌ها و مترجم‌ها، نظر آن‌ها را درباره‌ی فعالیت فرهنگستان زبان و ادب فارسی در زمینه‌ی واژه‌سازی جویا شده است.

این‌بار ایسنا در میزگردی با حضور نسرین پرویزی - مدیر شورای واژه‌گزینی فرهنگستان -، علاءالدین طباطبایی – عضو شورای واژه‎گزینی فرهنگستان - و ابراهیم خدایار – پژوهشگر و استادیار دانشگاه تربیت مدرس - به بررسی فرآیند‌ واژه‌گزینی و دلایل برخورد طنزآمیر مردم با این واژه‎ها پرداخته است.

فرهنگستان در انتخاب واژه‎های عمومی موفق نبوده است

نسرین پرویزی درباره‌ پرونده‌ای که درباره واژه‌های مصوب فرهنگستان باز شده‌ و بازخوردهای بسیاری را در دیگر رسانه‌ها، جامعه و خود فرهنگستان داشته ‌است، می‌گوید: فرهنگستان از این‌که مطرح شود، خوشحال می‌شود. اما خوب است که خوب مطرح شود. خوب است رسانه‌ها با افرادی که با فرهنگستان آشنایی دارند، صحبت کند. منظورم استادانی نیست که با ما کار می‎کنند، بلکه کسانی است که دست کم مصوبات ما را خوانده باشند یا بدانند فرهنگستان کی شروع به کار کرده، اصول و ضوابطش چیست و چه کار کرده‌ است؛ چون معمولا افرادی در این زمینه اظهارنظر می‌کنند که نه اصلا می‌دانند فرهنگستان چه کار می‌کند و نه صلاحیت اظهارنظر دارند. اما اگر رسانه‌ها واقعا با افراد آگاه وارد مذاکره شوند، فرهنگستان خیلی خوشحال می‌شود که نقد آگاهانه و علمی به فرهنگستان شود.

ایسنا: به هر حال افراد به خودشان اجازه می‌دهند خارج از ساز و کار فرهنگستان درباره این موضوع صحبت کنند، بحث‌هایی هم که در این‌باره مطرح شده، حتما بر اساس برون‌دهی بوده که فرهنگستان نشان داده و بخشی از آن بر اساس واژه‌هایی است که فرهنگستان تصویب کرده و در جامعه جاری شده و برخی هم به دلیل واژه‌های مصوبی است که جا نیفتاده است. موافقان و مخالفان عملکرد فرهنگستان به همین دو موضوع استناد می‌کنند.

پرویزی: من فکر می‌کنم پیش از شروع بحث، توضیحی درباره کارمان و استادانی که با ما کار می‌کنند، بگوییم و بعد ببینیم مشکل کجاست. در فرهنگستان چند تا ادیب نیستند که واژه‌گزینی می‌کنند؛ ما 70 گروه تخصصی داریم که هر گروه شش تا هشت عضو دارد و شامل متخصصان این حوزه و دو نفر عضو واژه‌گزین می‎شود، که این دو نفر واژه‌ها را از نظر مسائل دستوری و ضوابط و اصول بررسی می‌کنند. بنابراین واژه‌ها را متخصصین امر مشخص می‌کنند و ما تاکنون 35 هزار واژه معرفی کرده‌ایم که از این تعداد 350 واژه عمومی یا عمومی‌شده هستند و بقیه مربوط به علوم و فنون است. متأسفانه وقتی می‌گویند واژه‌های فرهنگستان جا نیفتاده، منظورشان واژه‌های عمومی است. اما 70 تا 80 درصد واژه‌هایی که ما در علوم تصویب کرده‌ایم، خودش از قبل رایج بوده، اما تشتت داشته، مشتقاتش را نمی‌شد ساخت و فرهنگستان ساخته، یعنی متخصصان این واژه‌ها را به کار می‌گرفته‌اند، اما فرهنگستان این واژه‌ها را مصوب کرده است. 70 درصد مصوبات ما در جامعه بوده و ما تنها آن‌ها را تعیین کرده‌ایم. اما بیش‌تر، واژه‌های عمومی درنظر گرفته می‌شود. این درحالی است که ما معتقدیم در این حوزه فرهنگستان موفق نبوده است، چون مردم به واژه‌های عمومی عادت کرده‌اند و عادت‌ها را به این راحتی نمی‌توان تغییر داد. آن واژه‌های عمومی که رسانه‌یی شده، موفق است و آن‌هایی که رسانه‌یی نشده، موفق نیست؛ چون واژه را تا به‌کار نبریم، کسی از آن باخبر نمی‌شود. «کالابرگ» به جای «کوپن»، «یارانه» به جای «سوبسید» و «پیامک» به جای «اس ام اس» جا افتاد، چون رسانه‌ها از آن‌ها استفاده کردند. اما در حوزه علوم هم استادان دارند واژه‌ها را به کار می‌برند و هم در کتاب‌ها به کار می‌روند.

نسرین پرویزی

ایسنا: توضیحی که شما درباره واژه‌های علمی دادید، موفقیت فرهنگستان است، چون جامعه‌ی استفاده‌کننده‌ی محدودی دارد و راحت‌تر می‌توان این واژه‌ها را جا انداخت، اما مناقشه بیش‌تر بر سر واژه‌های عمومی است و به‌نظر ما هم بحث بیش‌تر بر این بخش متمرکز باشد، بهتر است. صحبت کردید درباره واژه‌هایی که به دلیل استفاده رسانه‌ها جا افتادند. مسلما اگر بحث «یارانه» این‌طور داغ نمی‌شد، هنوز مردم از «سوبسید» استفاده می‌کردند.

پرویزی: مهم همکاری سازمان‌ها با هم است، یک‌جایی سازمان‌ها خود را ملزم کردند به استفاده؛ چون از مرجع «یارانه» اعلام شده. اما وقتی تبلیغ می‌شود، انواع و اقسام واژه‌های فرنگی را به کار می‌برند و به مصوبات فرهنگستان هم کاری ندرند. مسأله این است که ما توجه کنیم به این‌که این واژه می‌تواند معادل فارسی هم داشته باشد یا نه.

1500 واژه‌ی عمومی را از زبان‌های غربی وام گرفته‌ایم

علاءالدین طباطبایی: واژه‌های عمومی واژه‌هایی هستند که در بین عموم مردم جا افتاده و جزو بدنه زبان فارسی است؛ مثل رادیو، تلویزیون و اتوبوس. تعداد واژه‌های عمومی که ما از زبان‌های غربی وام گرفته‌ایم، 1500 تاست در 100 سال گذشته، اما بسامد این واژه‌ها در زبان فارسی زیاد است و این واژه‌ها جزو بدنه زبان فارسی است. ماهیت زبان اساسا قراردادی است. چیزی است که ما به آن عادت کرده‌ایم و اگر از ما بخواهند واژه‌های دیگری را به کار ببریم، اولین واکنش ما مخالفت است. یک نسل این واژه‌ها را در بافت‌های مختلف به کار برده و به همین دلیل فرهنگستان کم‌تر سعی می‌کند این واژه‌ها را تغییر بدهد؛ نه این‌که به کلی بخواهد این واژه‌ها را نادیده بگیرد. در مواردی ما مجبوریم سراغ این واژه‌ها هم برویم. اما حتی‌المقدور نباید کاری با این واژه‌ها داشته باشیم، چون این واژه‌ها جزوی از زبان فارسی شده‌اند. این مرحله اول است که ما اصلا لازم می‌دانیم برای فلان واژه معادل‌گزینی کنیم یا نه. این مرحله اول است. مرحله بعدی این است که ما چگونه باید واژه‌گزینی کنیم و از چه ابزارهایی استفاده کنیم. اصلا این‌که ما چرا واژه‌گزینی می‌کنیم و نمی‌گذاریم واژه‌ها همین‌طور وارد زبان فارسی شوند، چیست؟ همه این‌ها سؤالاتی هستند که باید به آن‌ها جواب داده شود و ما این را در فرهنگستان سال‌های سال بحث کرده و جواب‌هایی برای خودمان داریم. اما واژه‌ای که ساخته شد، باید به کار برود تا این‌که وارد بدنه زبان شود. مردم که به «هلی‌کوپتر» نمی‌گویند «بالگرد»؛ این باید از جایی شروع شود که در عصر جدید از رسانه‌های بزرگ باید شروع کرد. اگر آن‌ها این واژه‌ها را به کار ببرند، جا می‌افتند. مهندس کافی در دهه 70 تحقیقی درباره واژه‌های فرهنگستان اول کرده است. آن واژه‌هایی که مردم با آن‌ها سر و کار داشته‌اند و مردم به سراغ آن‌ها رفته‌اند، بیش‌تر از همه جا افتاده‌اند؛ مانند دانشگاه، دانشکده، دادگاه، دادگستری، دادستان، شهرداری. با این واژه‌ها هم مردم کار داشته‌اند و هم در مکاتبات رسمی به کار رفته و اگر الآن کسی به «شهرداری» بگوید «بلدیه»، ما تعجب می‌کنیم. اما 80 سال پیش این‌گونه نبود. حالا اگر قرار است واژه‌های فرهنگستان جا بیفتند، باید به کار بروند. در حوزه‌ی علوم ما خیلی نگرانی نداریم. اگرچه در آن‌جا نگرانی‌هایی هست؛ اما در حوزه واژه‌های عمومی کار ما دشوارتر و ظریف‌تر است. اگر قرار باشد معادلی در مقابل این واژه‌ها گداشته شود، فرهنگستان ابتدا پیشنهاد می‌دهد و سه سال واژه پیشنهادی مطرح است و ما از جامعه بازخورد می‌گیریم. اما متأسفانه جواب چندانی به ما داده نمی‌شود، جواب علمی جدی داده نمی‌شود. افراد کلماتی را یاد گرفته‌اند و می‌گویند فرهنگستان به «پیتزا» گفته «کش‌لقمه»، به «کروات» گفته «درازآویز زینتی»، به «ساندویچ» گفته «دراز لقمه». این درست نیست، اما این‌ها حرف‌هایی است که حتا استادان دانشگاه هم می‌گویند.

برای خنده خوب است؛ اما ما نگفته‌ایم

ایسنا: گفتید سه سال از مردم درباره واژه‌ها بازخورد می‌گیرید، اما ما مصوبات شما را پیش‌تر جایی ندیده‌ایم. ما که رسانه هستیم، از این واژه‌ها بی‌خبریم.

پرویزی: ما مصوبات‌مان را به همه مراکز دولتی ابلاغ می‌کنیم و صدا و سیما و مراکز دولتی موظف‌اند که اجرا کنند. همه مصوبات ما دوره‌دار است و غیر از دفتر اول ما که به صورت نهایی گذاشته شده، سایر واژه‌ها پیشنهادی است و به همه مراکز ابلاغ می‌شود. ما تمام مصوبات را برای تمام شبکه‌های صدا و سیما فرستاده‌ایم. اگر با زور نبود و خود آقای ضرغامی حسایت نشان نمی‌دادند، «پیامک» هم جا نمی‌افتاد. گویندگان‌شان را مجبور کردند که این واژه‌ را به کار ببرند. ما اکنون یک دفتر ارتباط با صدا و سیما داریم که بتوانیم مشکلاتی را که در این زمینه وجود دارد، برطرف کنیم. اما خب طبیعتا صدا و سیما آن‌قدر ساز و کار پیچیده‌ای دارد که ما نمی‌توانیم ابلاغ واژه‌های‌مان را در آن‌جا ببینیم و این‌که گوینده‌ها اهمیتی برای واژه‌های ما قائل باشند. ما انتظار داریم با واژه‌های مصوب هم مانند سایر بخش‌نامه‌ها برخورد شود. رییس‌جمهور این واژه‌ها را ابلاغ می‌کند و اگر مشکلاتی هم هست، باید آن‌ها به ما برگردانند. ما این واژه‌ها را برای دانشگاه‌ها و افراد مشخص هم فرستاده‌ایم. اما بازخورد علمی نگرفته‌ایم. همین چند تا واژه‌ در دهان مردم افتاده که مصوب ما نیست. می‌گویند فرهنگستان برای «اتوبوس» «خودرو بزرگ جمعی»، برای مینی‌بوس «خودرو کوچ جمعی»، برای تلفن «دست به بوق» و برای پیانو «سیم‌دنگ» را گذاشته است. برای خنده خوب است؛ اما ما نگفته‌ایم. هر کس هم که گفته، خوش‌ذوق‌ بوده است. «کش‌لقمه» هم قشنگ است. مگر می‌گفتیم «لقمه غازی» خودمان، می‌خندیدیم؟ «چرخ‌بال» را به جای «هلی‌کوپتر» می‌گویند فرهنگستان گفته است. «چرخ‌بال» را تاجیک‌ها گفتند، ما برای این‌که با آن‌ها هماهنگ شویم، از آن استفاده کردیم، اما دیدیم از نظر ساخت نمی‌توانیم دفاعی از آن کنیم. بعد تغییرش دادیم به «بالگرد»؛ آن‌هم نه این‌که «بالگرد» را ساخته باشم. واحد بالگردان سال‌ها در صنایع هواپیمایی موجود است. خودشان گفتند ما چنین واحدی داریم.

ابراهیم خدایار

40 درصد واژه‌‏های زبان فارسی، عربی است

ایسنا: آقای خدایار شما درباره‌ بحث‌های مطرح‌شده چه دیدگاهی دارید؟

خدایار: بحث مصداقی شروع شد. من فکر می‌کنم توقعاتی در جامعه هست که بخشی از این توقعات بر اساس پیش‌فرض‌هایی است که نادرست است و اگر ما روی این‌ها کار کنیم، شاید کمی از این برخوردها با واژه‌های مصوب فرهنگستان لطیف‌تر شود. یک پیش‌فرض نادرست در جامعه است که فکر می‌کنند همه زبان‌ها همه واژه‌های‌شان باید از خودشان باشد؛ اما همان‌طور که نژاد پاک وجود ندارد، زبان پاک هم وجود ندارد. ما از نظر فرهنگی باید در جامعه روی این موضوع کار کنیم که بی‌خود در جامعه توقع ایجاد نکنیم که همه دارایی‌های همه زبان‌ها مال خودشان است. زبان قرآن، زبان خداوند است؛ اما واژه‌های دخیل در قرآن را بررسی کرده‌اند که 47 واژه هم از فارسی وارد شده است. اگر این پیش‌فرض اصلاح شود، بخشی از این برخوردها کنار می‌رود. بحثی وجود دارد با عنوان تداخل زبانی و زبان‌هایی که بیش‌ترین و کم‌ترین تداخل زبانی را دارند، ناتوان‌اند. زبان‌های زنده دنیا و آن‌هایی که سابقه درخشان دارند، در حوزه ادبیات و ذوق دیده‌اند که تداخل زبانی دارند. از جمله زبان فارسی. می‌گویند 86 درصد از واژه‌های زبان انگلیسی متعلق به خودش نیست و مال دیگران است. در زبان فارسی هم می‌گویند 50 درصد تبار واژه‌های ما فارسی است، 40 درصد عربی و 10 درصد از فرانسه و انگلیسی گرفته شده است.

اجازه نداشتیم بگذاریم BRT عمومی شود

من فکر می‌کنم در بخش واژه‌های عمومی که فرهنگستان کم‌تر وارد شده، باید بیش‌تر فعال باشیم؛ زیرا این‌جا یک واژه عمومی هزار برابر یک واژه علمی برای ما کارکرد فرهنگی دارد. BRT یک واژه عمومی بود. ما حق نداریم به همین سادگی اجازه دهیم چنین واژه‌ای به این سرعت گسترش پیدا کند. همین الآن هم خود این کلمه برای همه بی‌معناست. از سرواژه bus rapid transportation گرفته شده است و ما می‌توانستیم بگویم «سامانه اتوبوس ویژه» و بگذاریم «ساو». «ساو» همان‌قدر بی‌معنا بود که «بی آر تی» بی‌معناست. اما این را بر اساس اصلی گرفته بودیم که همین «ساو» می‌شد «سامانه اتوبوس ویژه» و ما یک لغت ساخته بودیم. در این میان یک بخش، فرهنگستان مسؤول است و بخشی هم همه جامعه. من فکر نمی‌کنم فرهنگستان مسؤول تولید علم در کشور باشد. فرهنگستان بخش کوچکی با نیروی محدود است و همه جامعه مسؤول هستند. دروازه‌های ورود علم به کشور زیاد شده و این‌جاست که مسؤولیت فرهنگستان زیاد شده و طبیعتا پایش می‌لرزد. البته در حوزه عمومی هم بخشی از اتفاق‌ها ناگزیر است. ما «صدا و سیما» ساختیم، اما دیگر نمی‌توانیم چیزی را جایگزین «رادیو» و «تلویزیون» کنیم. سرعت تحولات هم زیاد است. فرهنگستان سه سال منتظر تصویب واژه می‌شود؛ اما روزانه هزاران واژه وارد می‌شود. این به تولید علم بازمی‌گردد.

ایسنا: موضوعی که آقای خدایار به آن اشاره کردند، بیش‌تر به این موضوع بازمی‌گردد که شاید اگر فرهنگستان مقداری سرعت عملش را بالاتر ببرد و تشخیصش را در برابر واژه‌هایی که به نظر می‌رسد بخواهند فراگیر شوند، بیش‌تر کند، بهتر است؛ مانند چیزهایی که با تکنولوژی وارد می‌شوند و واژه‌هایی هستند که جامعه ما قرار است درگیر آن‌ها شود. فرهنگستان چقدر در این زمینه حساس است؟

لازم نیست برای همه‌ی واژه‌ها معادل‌سازی کنیم

پرویزی: این برمی‌گردد به این‌که ما نقش فرهنگستان را چه بدانیم. اگر فرهنگستان را یک دستگاه واژه‌سازی بدانیم، با این فرآیند ورود واژه به زبان فارسی نمی‌توانیم مقابله کنیم و قرار هم نیست مقابله کنیم. ما در واقع داریم واژه‌سازی و واژه‌ژگزینی را با طرح آن در جامعه رواج می‌دهیم. با دعوت از کسانی که دست‌اندرکار هستند، می‌خواهیم این روند را گسترش دهیم. ما سعی کرده‌ایم که انجمن‌های علمی را در دانشگاه‌ها فعال کنیم. در حوزه صنعت هم داریم سعی می‌کنیم با بخش‌های مختلف ارتباط برقرارد کنیم و اکنون این صنایع هم دارند حساسیت نشان می‌دهند و اگر فناوری جدیدی وارد شود، خودشان کار را انجام می‌دهند. فرهنگستان از این طریق می‌تواند کار واژه‌سازی در زبان فارسی را تبلیغ کند. همان‌طور که گفتند، لازم نیست ما برای همه واژه‌ها معادل‌سازی کنیم. مثلا «وب» آن‌قدر در بدنه زبان فارسی جا گرفت که ما با این واژه «وب‌نویس» و «وب‌نوشت» و غیره را هم ساخته‌ایم. برخی گفتند «تارنما»، اما ما «وب‌گاه» را قرار دادیم؛ مثل «دورنگار» و «دورنما». مشکل اساسی ما این است که نهاد‌های واردکننده واژه ارتباط نزدیکی با فرهنگستان ندارند. ما سعی خودمان را هم کرده‌ایم. خواسته‌ایم با گمرک ارتباط داشته باشیم تا بتوانیم برای فناوری‌های نوین که وارد می‌شوند، واژه‌سازی کنیم. اما این ارتباط برقرار نشد. یا BRT را که مثال زدید، ما به محض این‌که یک نمونه اسم آن را در روزنامه‌ها دیدیم، برایش معادل «تندرو» را قرار دادیم. اما تا شهرداری بیاید و عنوان «تندرو» را بر اتوبوس قرار دهد، طول کشید.

فرهنگستان با دیگر نهادها تعامل ندارد

خدایار: برای واژه‌هایی که عمومی است و بار فرهنگی دارد، باید تدابیر ویژه‌ای در فرهنگستان ایجاد کرد. BRT از پنجره که وارد نشده؛ این نتیجه همان تعاملی است که فرهنگستان با سایر نهادهای مسؤول در این زمینه ندارد. از سوی دیگر ما در دانشگاه‌ها چند واحد واژه‌گزینی را به دانشجویان اموزش می‌دهیم؟

پرویزی: تمام چیزهایی که شما می‌گویید، مشغله ما بوده، آموزش واژه‌گزینی سال‌ها دغدغه ما بوده است. ما دوره‌های بلند‌مدت آموزشی را برگزار کردیم که در حد یک کارشناسی ارشد بود. از این دوره‌ هم نیرو جذب کردیم. حالا فکر کردیم این موضوع را به صورت رشته ایجاد کنیم و سال 83 کارشناسی ارشد واژه‌گزینی و اختصارشناسی را به تصویب شورای گسترش وزارت علوم رساندیم. به همه دانشگاه‌ها هم ابلاغ شده، اما هنوز هیچ دانشگاهی این رشته را ندارد. امسال موافقت پژوهشکده واژه‌گزینی را گرفتیم و هفته گذشته مصوبه قطعی تدریس این رشته را برای یک دوره گرفتیم.

ایسنا: کارکرد طنز کاریکاتورگونه است و یک نقص را برجسته می‌کند. فکر می‌کنید چرا این واژه‌ها مورد تمسخر قرار گرفتند؟ آیا فرهنگستان با شکل واژه‌گزینی‌اش بستر را برای این موضوع فراهم نکرده است؟

فرهنگستان از برخورد طنزآمیز مردم ناراحت نمی‌شود

پرویزی: می‌گویند پشت هر طنزی یک موضوع جدی هست. فرهنگستان از این‌که مردم با طنز برخورد کنند، ناراحت نمی‌شود. ما از این‌که استادان بیایند این حرف‌ها را بزنند، ناراحت می‌شویم. مردم حق دارند هر چیزی را به طنز بگیرند. ما خوشحال می‌شویم که مردم واژه‌هایی را به طنز می‌سازند؛ چون این نشان می‌دهد که فارسی‌زبانان شروع به واژه‌سازی کرده‎ و این ذوق را داشته‌اند و چیزهایی را می‌سازند که مردم به طرفش نرفته‌اند. «کش‌لقمه» هم از نظر دستوری درست ساخته شده و هم مفهوم است و فرهنگستان هم اصلا ناراحت نمی‌شود.

مسخره کردن‌ها مقطعی است

ایسنا: ما هرچقدر هم دستوری و بخشنامه‌یی عمل کنیم، پذیرش جامعه خیلی مؤثر است. جامعه‌ای که گاه خیلی از فرهنگستان جلوتر است. من نمی‌دانم از کی قرار شد به «کاست» بگوییم «نوار». از کی «کباب ترکی» جای «دونر کباب» را گرفت؟ فکر نمی‌کنید خصوصا در حوزه عمومی فرهنگستان واژه‌هایی را تصویب کرده‌ که نه ‌تنها مورد پذیرش واقع نشده، بلکه باعث شده طنزهایی از همان قسم واژه‌ها دربیایند.

پرویزی: در واژه‌هایی مثل «دانشکده»، «دانشگاه» و «زیست‌شناسی» طنزی هست؟ نیست. اما وقتی که ساخته شدند، حتا ادیبان مقالاتی را نوشتند که فرهنگستان دارد زبان را خراب می‌کند. لزوما این نیست که بگوییم واژه ما یک ایراد دارد که مردم مسخره‌اش می‌کنند و به آن ایراد می‌گیرند. اساسا عادت‌های زبانی مطرح است. ما معتقدیم اگر واژه‌های ما به کار رود، بخش بزرگی از واژه‌های‌مان جا می‌افتد، همان‌طور که ما امروز واژه زیست‌شناسی را به کار می‌بریم و یادمان نمی‌آید که روزی به این واژه چیز دیگری می‎گفتند. «رایانه» با وجود این‌که از سوی فرهنگستان دوم ساخته شده و از نظر لغوی خیلی درست ایجاد شده، در زمان خودش پذیرش جامعه جوری نبوده که در بدنه زبان جای بگیرد. فرهنگستان کنونی هم با واژه کامپیوتر کار نداشت، اما چون این واژه 23 مشتق و ترکیب دارد، نمی‌شود این مشتقات را هم پذیرفت. بنابراین آمدیم «رایانه» آن‌ها را زنده کردیم و الآن اگر همه آن را به کار نبرند، معنایش را می فهمند. «بَسپار» هم معادل «پلیمر» است. روزی که ما این معادل را خواستیم بسازیم، در سال 74 انجمن پلیمر ایران به این واژه اعتراض شدید کرد و گفت، دارید به این رشته آسیب می‌رسانید. اما الآن مجله «بَسپار» داریم و مردم این واژه را روی مغازه‌ها می‌نویسند. ممکن است همین واژه مثل پلیمر برای‌شان گنگ باشد. این به عادت‌های زبانی ما بازمی‌گردد و این مسخره کردن‎ها مقطعی است. هر دوره‌ای ممکن است چیزی مطرح شود. این‌ها گذراست. اما از همین طنزها چیزی در جامعه جا می‌افتد. من فکر می‎کنم در آینده این «کش‌لقمه» به جای «پیتزا» ممکن است در جامعه جا بیفتد و کسی هم فکر نکند یک زمانی این معادل مسخره می‎شده است.

خدایار: من با بخش‌هایی از حرف‎های خانم پرویزی موافق‌ام. زمان خیلی از چیزها را حل می‌کند. شاید نسل بعد با این واژه‌ها برخورد دیگری داشته باشد. از سوی دیگر ما باید به گذشته زبان خودمان توجه کنیم. ما یک پیشینه خیلی خوب در زمینه واژه‌سازی داریم. تقریبا در دوره اسلامی، این نوع واژه‎سازی اتفاقا در حوزه علمی انجام می‌شده است. کتابی به نام «شمارنامه» از محمدبن ایوب طبری در سده چهارم موجود است که اسم این کتاب «حساب» است. اما او «شمار» را گذاشته است. او واژه‎هایی چون «افزودن» به جای «جمع»، «کاستن» به جای «تفریق» و «بخشیدن» به جای تقسیم» را استفاده کرده است. «کنتور» که برای خواندن میزان آب و برق در خانه استفاده می‎شود، از واژه counter گرفته شده است. اما ما «شمارگر» را داشته‌ایم، ولی چون به کار نرفته، برای ما جدید به نظر می‎رسد. ابوعلی سینا هم کتابی در پزشکی دارد به نام «رگ‌شناسی»، اما ما الآن «آنژیوگرافی» را به کار می‎بریم. ما معادل بسیاری از واژه‎ها را در گذاشته داشته‎ایم و اگر آن‏ها را احیا کنیم، پذیرش این واژه‎ها از سوی مردم بیش‌تر می‏شود. ولی زمانی که ما دارالفنون را تأسیس کردیم، گویی گذشته خود را فراموش کردیم و این سبب شده در حوزه علم کم‎ترین واژه‎های فارسی را داشته باشیم.

پرویزی: اما ما در منطقه تنها کشوری هستیم که به زبان فارسی در دانشگاه‌ها تدیس می‌کنیم. در پاکستان سال‌هاست که به انگلیسی تدریس می‎شود. در افغانستان این موضوع به تازگی بخش‎نامه شده است.

خدایار: من پیشنهادی هم برای فرهنگستان داشتم. واژه‏سازی با علامت‏های اختصاری و سرواژها خیلی اهمیت دارد. پیشنهاد می‌کنم فرهنگستان تارنمایی را بسازد و مردم بتوانند در واژه‎سازی دخالت کنند. من اسمی را هم برای این سایت انتخاب کرده‌ام «kootahnevesht.ir» که می‏تواند رابطی میان مردم و فرهنگستان باشد و جبران ارتباطی باشد که امروز کم‌تر دیده می‌شود. ما در اختصارسازی برای زبان فارسی بسیار عقب هستیم. اخیرا گروهی با نام گروه اختصارات ایجاد کردیم و آیین‌نامه‌ای را با نام «اختصارسازی در زبان فارسی» تدوین کردیم که در پی تصویب آن هستیم.

نشست بررسی واژه‌های مصوب فرهنگستان

سره‌گرایی زبان را لاغر می‏‌کند

ایسنا: بحثی طرح شد مبنی بر این‌که فرهنگستان تعصبی ندارد به این‌که زبان باید خالص باشد. مثلا فرهنگستان گفته چون واژه «ون» برگرفته از واژه «کاروان» ماست، معادلی برای آن درنظر نمی‏‌گیریم، یعنی ما بر یک اصل پذیرفته‌شده تأکید کردیم که بده‎بستان در زبان‎ها زیاد است. پس چرا ما واژه‌سازی می‌کنیم و اگر در را برای ورود واژه‎ها باز بگذاریم، چه می‌شود؟

طباطبایی: من در آغاز به موضوعی اشاره می‏‌کنم و بعد به سؤال شما می‎رسم. ما سه فرهنگستان داشته‌ایم. قبل از فرهنگستان اول، اولین تلاش سازمان‌یافته در دارالفنون بود. ما برای برخی واژه‎های انگلیسی از واژه‌های عربی‎ وام گرفتیم. اما بزرگ‌ترین دستاورد فرهنگستان اول این بود که الگوهای دستوری زبان عربی برای واژه‎سازی را کنار گذاشت و الگوهای واژه‎سازی زبان فارسی را کشف و فعال کرد. این الگوها قبلا وجود داشتند و ابن سینا و ابوریحان بیرونی از آن‌ها استفاده کرده بودند. اما دستگاه واژه‎سازی زبان فارسی برای چند قرن زنگار گرفته بود، چون در حوزه علم کم‎تر به کار می‏‌رفت. اما فرهنگستان اول آمد فرآیندهای صرفی زبان فارسی را فعال کرد. الگوهایی را هم که ما الآن بر اساس آن‌ها واژه‎سازی می‏کنیم، از فرهنگستان اول گرفته‎ایم. آن‎ها مثلا «دام‌پزشک» را گذاشتند که این از طریق مغلوب کردن به دست آمد. ما نمونه آن را در زبان فارسی زیاد داشتیم. ما «آب‎انبار» و «گل‎خانه» را داشتیم و فرهنگستان اول الگوهای زبان فارسی را به دست داد؛ درحالی‌که بسیاری فرهنگستان اول را مسخره می‎کردند. اما همان واژه‌هایی که مسخره می‎شد، اکنون جزو بدنه زبان فارسی است. از دیگرسو باید توجه داشت که هیچ زبانی پاک نیست و زبان انگلیسی هم از دیگر زبان‏‌ها واژه‌‎هایی را به وام گرفته، اما زبان انگلیسی واژه را می‎گیرد، بعد آن را می‌برد در فرآیندهای واژه‌سازی خودش و با استفاده از آن‎‌ها واژه‌سازی می‏‌کند. ما هم اگر این کار را بکنیم، خوب است. ما هم این کار را کرده‎ایم. واژه‎های عربی را گرفته و با آن‌ها واژه جدید ساخته‌ایم. «عیب» را گرفته‎ایم و با آن «عیب‌ناک» و «عیب‎دار» را ساخته‌ایم. اگر واژه‏ای به صورت تک‎واژ باشد، بسیط باشد و وارد زبان‎ فارسی شود و ما مفهوم و لفظی برای آن نداشته باشیم، مشکلی نیست. یا باید همان را قرض بگیریم یا برای آن لفظی بسازیم. اما گاهی ما لفظ و مفهومی را در زبان خودمان داریم و دیگر لزومی ندارد آن واژه خارجی را استفاده کنیم. مثلا ما «پیانو» را قرض گرفته‌‏ایم، اما اگر «پیانیست» را هم قرض بگیریم، به دستور زبان آسیب رسانده‌‏ایم. این اتفاق فرآیند‎های واژه‎سازی زبان فارسی را مختل می‌کند و نظام دستوری زبان فارسی را به هم می‏زند، سره‌گرایی زبان را لاغر و نحیف می‏‌کند. از سوی دیگر، اگر بگوییم ورود واژه‎های خارجی چه اشکالی دارد، باید گفت، ورود واژه‌های خارجی زیاد، هویت زبان را تغییر می‌‏دهد و تعداد واژه‎های تیره زبان را زیاد و ارتباط را مختل می‎کند. وقتی واژه‎سازی می‎کنیم، واژه‎ها شفاف هستند. یعنی از ترکیب دستوری و معنایی واژه می‏توان به تصوری از واژه رسید. جامعه‎شناسی، زیست‌شناسی و روان‌شناسی گویا هستند. اما اگر sociology و psychology را درنظر بگیریم، در زبان‌شناسی تیره محسوب می‎شوند. هر واژه یک سطح واجی و یک سطح صرفی و یک سطح نحوی دارد. در سطح واج‎شناسی، واج‎ها با هم ترکیب و تک‎واژها ساخته می‏‌شوند. تک‌واژ کوچک‌ترین عنصر معنایی است. «باد» یک تک‌واژ است. از واج‎های بی‌معنا عناصر معنادار ساخته می‎شود. این‌جا آواشناسی و معناشناسی مطرح است. مرحله بعد ترکیب تک‌واژهای معنی‎دار است که عناصر بزرگ‌تر معنادار را می‌سازند. «پا» داریم، «پای‌افشار»، «دست» داریم، «دستیار» می‎سازیم. مرحله بعد، مرحله نحو است که کلمه‌های معنادار جمله‎ها را می‎سازند. نقش صرف در ترکیب تک‎واژهاست. اگر ما برای واژه‎هایی که وارد می‏‌شوند، واژه‎سازی نکنیم، دستگاه صرف که یکی از موتورهای زبان است، از کار می‏‌افتد و این حتما به زبان آسیب می‎رساند. تعداد زیادی واژه وارد زبان می‎شود، این زبان کم‎کم دو دستگاه دیگر را هم از دست می‎دهد و زایایی زبان از بین می‌رود. همه زبان‎هایی که مرده‎اند، همین اتفاق برای‌شان افتاده است. اول تعداد بسیار زیادی واژه قرضی پیدا کرده‎اند و بعد فرآیندهای نحوی تغییر می‎کند که این شروع مرگ زبان است. این‌جا فرآیندهای تصریفی هم مختل می‏‌شود و بعد فکر می‏‌کنند چه لزومی دارد که دیگر به زبان دیگری حرف نزنند؟ بنابراین واژه‏‌های قرضی باید در فرآیندهای تصریفی آن زبان قرار بگیرد. اگر این اتفاق افتاد، قرض‎گیری هیچ اشکالی ندارد. اما اگر این کار صورت نگیرد، زبان رو به زوال می‏‌رود.

چه کسانی فرهنگستان را دست می‌اندازند؟

ایسنا: واکنش‎ اعضای فرهنگستان به انتقادها یا طنزها درباره واژه‎های فرهنگستان چیست؟ آیا به این نظرها توجه می‏‌شود؟

پرویزی: وقتی مردم این دست واکنش‎ها را دارند، فرهنگستان ناراحت نمی‏‌شود. مردم از طبقات و فرهنگ‏‌های مختلف هستند و هرجوری می‏‌توانند در برخورد با واژه‎ها واکنش نشان بدهند. اما وقتی استادان حرف‏‌های غیرمعقول و ناآگاهانه می‏‌زنند، فرهنگستان ناراحت می‎شود، چون انتظارش از جامعه فرهنگی این است که آن‎ها آگاهی بیش‌تر داشته باشند. وقتی یک استاد دانشگاه نمی‏‌داند فرهنگستان چند واژه مصوب دارد یا این واژه مصوب فرهنگستان است یا نه و بعد می‌گوید فرهنگستان این‏‌ها را ساخته و نقد می‌کند، چیزی دست مردم می‌دهد تا سوء استفاده کنند و فرهنگستان را دست بیندازند. یعنی آن‏‌ها این کار را می‎کنند. خیلی وقت‏‌ها رسانه‎ها با یکی دو نفر صحبت کرده‌اند و آن‌ها یک چیزهایی گفته‌اند و مردم شروع کرده‌اند به عکس‌العمل. خیلی وقت‏‌ها در فرهنگستان عکس‎العمل سختی نداریم. معمولا فرهنگستان بررسی می‎کند ببیند که در این بحث‎ها چه جنبه‎هایی مورد انتقاد قرار گرفته. ما انتقادهایی را که می‎شود، جمع‎آوری می‏‌کنیم. من نکاتی را می‌نویسم که ببینند مردم به چه چیزهایی توجه کرده‏‌اند، که اگر ضعفی داریم، آن‌ها را جبران کنیم. اما چون این انتقادها بیش‌تر در حد مسخره کردن است، کار ما خیلی نقد درست و حسابی نمی‏‌شود.

نشست بررسی واژه‌های مصوب فرهنگستان

آیا فرهنگستان عربی‎گراست؟

ایسنا: چه اندازه از این انتقادها بر اساس سلیقه است؟

پرویزی: الآن آن‎هایی که در رسانه‏‌ها مطرح هستند، اغلب سره‌گرا هستند و معتقدند که فرهنگستان زبان و ادب فارسی از زبان‎های باستانی و محلی ما خیلی کم استفاده می‌‏کند.

خدایار: یک مقدار این تفکر این وجود دارد که فرهنگستان عربی‌گراست.

پرویزی: فرهنگستان نه عربی‎گراست و نه عربی‌ستیز.

خدایار: من می‌توانم مثال برای شما بیاورم. در نوشته‎های شما این دیده می‎شود. «اصول و ضوابط واژه‎گزینی» را ببینید. از جمع‏ مکسر زیاد استفاده می‎کنید.

ایسنا: همین «اتمام حجت» دربرابر «اولتیماتوم»؛ خب قرار دادن یک معادل عربی برای یک واژه انگلیسی است.

پرویزی: این واژه رایج است. از جمع‏‌های مکسر هم که رایج است، نمی‌توان استفاده نکرد.

ایسنا: چرا نمی‌شود این کار را انجام داد؟! ما تا آن‌جا که ‌می‎توانیم، این کار را در رسانه انجام می‏‌دهیم. به این دلیل هم این کار را انجام می‏‌دهیم، چون فکر می‏‌کنیم بسیاری از اشتباه‎های رایج را رسانه‏‌ها در سده اخیر در جامعه جا انداخته‎اند و این وظیفه ماست که جبرانش کنیم. نمی‏‌دانم چرا شما به جای استادان می‏‌نویسید «اساتید»؟

خدایار: من اعتقاد دارم آن‌جایی که ما می‌توانیم از علامت‏‌های جمع فارسی استفاده کنیم، نباید جمع‎های عربی را به کار بگیریم.

پرویزی: زمانی معنای این جمع‎ها متفاوت است.

خدایار: بله تحصیلات با تحصیل‏‌ها فرق دارد. اما زمانی می‎توانیم به جای «متون» درسی بگوییم، «متن‏‌ها»ی درسی. اما فرهنگستان این جمع‏‌های مکسر را به راحتی استفاده می‌کند.

پرویزی: فرهنگستان الآن با مسأله‌‏ای مواجه است؛ کسانی که به زبان عربی علاقه دارند، فرهنگستان را به سره‎گرایی و کسانی که سره‎گرا هستند، ما را به عربی‌گرایی متهم می‏‌کنند. ما از دو طرف تحت فشار بودیم. بسیاری از علمایی که در نهادهای دولتی هستند، خیلی وقت‏ها مخالف ما هستند، چون فکر می‏کنند عربی جزو فرهنگ ماست. حتا اوایل انقلاب «سازمان آتش‌‏نشانی» داشت می‌شد «اطفای حریق». اما فرهنگستان و آقای حبیبی مانع شدند که چرا ما باید این کار را بکنیم؟ این تبی است که ممکن است در جامعه بروز کند. فرهنگستان به هیچ عنوان واژه عربی جدید را نمی‏‌پذیرد، حتا برای نام. مثلا شرکتی بخواهد اسمش را «مهدی» بگذارد، ما مشکلی نداریم؛ اما ما با «المهدی» موافق نیستیم. دلیلی ندارد که واژه‎ی عربی وارد زبان شود. حتا اگر از واژه‌های عربی دینی بخواهند استفاده کنند، آن‌هایی که رایج است، اشکالی ندارد. اما اگر واژه‎ای را از متن دینی بیرون بکشند و فرهنگستان را در وضعیتی قرار دهند که این واژه را بپذیرد، درست نیست. در واژه‎سازی هم ما همان‌طور که «رادیو» و «تلویزیون» را پذیرفته‌ایم، «ضوابط» و «مراسم» و «اطلاعات» را هم فارسی‌شده تلقی می‏‌کنیم. اما اگر بخواهد عربی جدیدی وارد شود، همان‌طور که با انگلیسی مقابله می‏‌کنیم، با عربی‏ هم مقابله می‌کنیم. «حق‏‌الزحمه» و «حق‏‌التدریس» را «آموزانه» و «پژوهانه» می‏‌گذاریم. اما «ضوابط» و «اتمام حجت» در حقوق هست و ما نمی‎توانیم این واژه‏‏‌ها را عوض کنیم، اگرچه فرهنگستان اول کرد و «دادگستری» و «دادگاه» را ایجاد کرد.

خدایار: ما باید سعی کنیم همه واژه‌‏ها را حتا واژه‌‏های عربی را که امکان دارد، فارسی کنیم. بی‌جهت نباید جمع‌‏های مکسر را وارد زبان‏‌مان کنیم.

پرویزی: چیزی که در این 70 گروه احساس کردم، این است که گرایش به فارسی زیاد است و اصولا کسانی جذب واژه‎سازی می‏‌شوند که ذهن سره‌‏گرا دارند. اما ما اعتقادی هم داریم که اگر تعداد واژه‌‏هایی که در زبان ساخته می‎شود، بیش از اندازه شود، ارتباط را مختل می‎کند.

گفت‌وگو: آزاده شمس - ساره دستاران - علیرضا بهرامی

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۲-۰۴-۲۵ ۰۱:۰۸

1- حالا مگر اين پيامک جا افتاده که شما اينقدر ذوق مي کنيد؟ آمار بگيريد ببينيد مردم اس ام اس را بيشتر به کار مي برند يا پيامک را 2- هفتاد گروه و هر گروه هفت يا هشت نفر. يعني حداقل پانصد نفر. اين پانصد نفر تا حالا چقدر حقوق گرفته اند؟ چندتا واژه ساخته اند که جا افتاده؟ حالا آن حقوق را به تعداد اين واژه‌ها تقسيم کنيد تا ببينيد هر واژه اي چند صد ميليون تومان براي ملت تمام شده است.

avatar
۱۳۹۲-۰۴-۲۵ ۰۹:۲۱

تو اين مملکت چي را دست نمي‌اندازند؟

avatar
۱۳۹۲-۰۴-۲۵ ۱۳:۰۰

BRT از سرواژه bus rapid transportation گرفته شده است و ما مي‌توانستيم بگوييم «سامانه اتوبوس ويژه» و بگذاريم «ساو». استاد گرامي ترجمه واژه rapid، سريع ميباشد نه ويژه. همينجوري واژه مي‌گزينين، توقعم دارين مردم استفاده کنن!؟

avatar
۱۳۹۲-۰۴-۲۵ ۱۵:۴۰

من تعجبم از اینه که وقتی خود فرهنگستان اعتراف میکنه 40 درصد واژه های فارسی از زبان عربی هستند و مجموعا 10 درصد از انگلیسی و فرانسه (که شاید سهم انگلیسی کمی بیشتر از 5 درصد باشد) اونوقت چرا اینجوری افتاده به جون همون 5 تا 10 درصد ولی با اون 40 درصد عربی کاری نداره و حتی یک کلمه عربی هم تا حالا هیچ بلایی سرش نیومده و روز بروز داره بیشتر و بیشتر هم میشه؟ من که به نوبه خودم وقتی دانشگاه تدریس میکنم تا اونجایی که بتونم از همون کلمات و واژه‌های انگلیسی استفاده میکنم.

avatar
۱۳۹۲-۰۴-۲۵ ۱۷:۵۰

من افتخار ميکنم به اينکه توي جملاتم کلمات انگليسي به کار ميبرم نه عربي

avatar
۱۳۹۲-۰۴-۲۵ ۱۹:۱۲

متاسفانه زبان فارسي زبان ضعيفي است و قابليت رقابت با زبان عربي و انگليسي را ندارد