پرویز کلانتری معتقد است: پزشک نیا با اطلاعات به روز از جریان هنر مدرن دنیا در سرزمینی زندگی میکرد که او را و آثارش را درک نمیکرد زیرا نقاشان کلاسیک آن زمان هم تحمل آثار نقاشان مدرن را نداشتند و مردم عادی هم عادت به دیدن نقاشی نکرده بودند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، شامگاه 23 آبان ماه، سیامین نشست پژوهشی هنر با بزرگداشت زنده یاد «هوشنگ پزشک نیا» - هنرمند نقاش و طراح - همزمان با چهلمین سال درگذشت این هنرمند در نگارخانه برگ برگزار شد.
پرویز کلانتری - هنرمند نقاش – در اغاز این مراسم گفت: پزشک نیا یکی از آغازگران نقاشی معاصر ایران است و سابقه آشنایی من با این هنرمند به دوره دبیرستانم در مدرسه شرف بازمیگردد.
او ادامه داد: آن زمان با برادر کوچکتر هوشنگ همکلاس بودم و ایرج نقش به سزایی در آشنایی من با نقاشی داشت به طوریکه اولین بار با مقوله نقاشی قرن بیستم از طریق برادر هوشنگ پزشک نیا آشنا شدم.
کلانتری بیان کرد: زمانی که کتابهای نقاشی هوشنگ را برایم میآورد ، از دیدن آنها گیج میشدم حتی اسم پیکاسو را هم نخستین بار از ایرج شنیدم و هوشنگ پزشک نیا را سرانجام روزی در حال کوهنوردی در درکه دیدم که سه پایه گذاشته بود و نقاشی میکرد.
این هنرمند نقاش در بخش دیگری از این نشست پژوهشی توضیح داد: ایرج که علاقه من را به نقاشی دید، مرا با خود به خانه برد و به برادرش معرفی کرد و هوشنگ پزشک نیا هم انبوهی از نقاشیهای خود را در برابرم گذاشت.
به گفته کلانتری مهمترین نقاشیهای هوشنگ پزشک نیا در حوزه نقاشی «زن و کاشی» بود که این نقاشی اتفاقی مهم در نقاشی معاصر ایران را به وجود آورد.
او در همین رابطه توضیح داد: تصویری از یک زن که بسیار مدرن و ساده تصویر شده بود، در درون یک قاب کاشی با خط کوفی قرار گرفته بود.
این هنرمند نقاش بیان کرد: گرایش پزشک نیا در نقاشی فرهنگ و سنن ایرانی او را به مودیلیانی شبیه کرده بود به طوریکه مودیلیانی سنت نقاشی ایتالیایی را تصویر می کرد و یادآور نقاشی رافائل بود و هوشنگ پزشک نیا هم نگاهی به نگارگری ایران داشت و تصور زن و کاشی را با سادهترین خطوط نقاشی کرده بود.
کلانتری ادامه داد: برخی تصور میکنند که نخستین نمونههای نقاشی خط را معصومه حسینی در آثارش به کار گرفته است و برخی دیگر ادعا میکنند که صادق تبریزی چنین خلاقیتی در آثارش برای اولین بار نشان داده است اما ای کاش میدانستند که هوشنگ پزشک نیا در یکی از آثارش از خط به عنوان یک عنصر بصری استفاده کرده است و هیچ کس متوجه نشد که برای اولین بار هوشنگ پزشک نیا متوجه کالیگرافی در نقاشی شد.
کلانتری با اشاره به دیگر فعالیت های این هنرمند نقاش توضیح داد: پزشک نیا همراه دیگر دانشجویان ایرانی عازم اروپا شده بود، اما به دلیل بروز جنگ جهانی دوم، مسیر اروپا مسدود میشود و به ناچار در ترکیه ماندگار میشود اما همچنان نقاشی را دنبال میکند.
او گفت: پزشک نیا در این سفر با یک استاد نقاش فرانسوی که به ترکیه تبعید شده است، آشنا میشود و نزد او که به جریان نقاشی قرن بیستم آشنایی داشت، آموزش میبیند و با این آموخته ها به ایران بازمیگردد. او سپس به شرکت نفت در آبادام میرود و با ابراهیم گلستان آشنا میشود و در تهران هم در همسایگی او زندگی میکند.
به گفته کلانتری، مهمترین مقاله و نقد آثار او را ابراهیم گلستان نوشته است ونجف دریابندری نیز یکی دیگر از این مقالهها و نقدها را بر آثار او نوشته است که در یک ویژه نامه به چاپ رسیده است.با همه اینها اما هوشنگ پزشک نیا تنهاست.
این نقاش معاصر با برشمردن دلایل این تنهایی غنوان کرد: زمانه او را درک نمیکند، و در دورانش گالری نقاشی وجود نداشت که آثارش را به نمایش بگذارد در حالیکه پزشک نیا با اطلاعات به روز از جریان هنر مدرن دنیا در سرزمینی زندگی میکرد که او را و آثارش را درک نمیکردند و نقاشان کلاسیک آن زمان هم تحمل آثار نقاشان مدرن را نداشتند و مردم عادی هم عادت به دیدن نقاشی نکرده بودند.
کلانتری محور اصلی نقاشیهای پزشک نیا را مردم شناسی و انسان شناسی دانست و افزود: روستائیان، عشایر، مردم عادی در قهوه خانه ها، کارگران وطبقه تهیدست جامعه موضوع آثار او بود و سالها پیش از آن که اولین موزه مردم شناسی ایران تأسیس شود، هوشنگ پزشک نیا بود که در آثارش به مردم شناسی ایران توجه کرده بود و بعد از او در آثار نقاشان دیگری چون ضیاءپور، شیبانی و ... ادامه یافت.
پرویز کلانتری در بخش دیگری از سخنانش، هوشنگ پزشک نیا را به ونسان ونگوگ نقاش اروپایی تشبیه کرد و گفت:همان کاری که ونگوک در آثارش میکرد و تابلوهایی از سیب زمینی خورها داشت، پزشک نیا هم در آثارش به نمایش می گذاشت واز این منظر شباهت بسیاری میان آثار او و ونگوک دیده می شود.
او ادامه داد: همان طور که ونگوک را در زمانه خودش کسی درک نکرد، پزشک نیا هم درک نشد، بعد از ۵۰ سال ونگوک شناخته شد و بعدها دچار روان پریشی شد همان طور که پزشک نیا هم دچار این روان پریشی شد.
کلانتری افزود: ایرج برادر هوشنگ پزشک نیا، همچون نقش تئو برای ونگوک بود و زمانی که ایرج در یک تصادف وحشتناک درگذشت، تأثیر بسیار مخربی بر هوشنگ گذاشت چرا که ایرج پایگاه عاطفی او محسوب میشد و این ضربه سنگینی برای او بود.
این هنمند نقاش بیان کرد: بعدها سردیس ایرج را ساخت که بر مزارش نصب شده است. در همین زمانه بود که شرکت نفت هم عذر او را خواست و به این ترتیب طبیعی بود که دچار روان پریشی شود. همان طور که روان پریشی ونگوک ذرهای از ارزش آثار او کم نکرده است، این حالت برای پزشک نیا نیز به همین شکل است.
کلانتری در ادامه گفت: هوشنگ پزشک نیا در دورهای که به جستجو در شجره نامه خود پرداخته بود، متوجه میشود که جد او پزشک دربار ناصری بوده است که بر اثر یک توطئه مسموم میشود و مدعی شده بود که شاهزاده است.
کلانتری در پایان سخنانش با تقدیر از روئین پاکباز که به گردآوری آثار او بعد از انقلاب پرداخته بود گفت:روئین پاکباز بعد از انقلاب نمایشگاهی از آثار پزشک نیا برپا کرد و مقالهای درباره آثارش نوشت. او سه کتاب از آثار پزشک نیا، حسین کاظمی و سهراب سپهری با مقالههایی از ابراهیم گلستان، نجف دریابندری و خودش منتشر کرد.
محمدحسن حامدی - مدیر نشریه تندیس - هم در ادامه این مراسم به انتشار کتاب سوم از مجموعه سخنرانیهای نشستهای پژوهشی اشاره کرد که به زودی روانه بازار خواهد شد.
جواد مجابی - منتقد و پژوهشگر هنر معاصر نیز در ادامه این نشست بیان کرد: تعدادی از هنرمندان مدرنیست ایرانی بخشی از آثارشان از بین رفت که وزیریان، ضیاءپور و پزشک نیا از آن جملهاند و این تنها گم شدن و نابود شدن بخشی از آثار آنها نیست، برای هنرمندی که تمام هویت او آثارش است، گم شدن و نابودی آثار معادل گم شدن هویت اوست.
مجابی با تاکید بر توجه هوشنگ پزشک نیا نسبت به مردم کوچه و بازار گفت: این ویژگی آثار پزشک نیا بود که به عنوان یک هنرمند پیشرو به زندگی مردم روستا و عشایر ایران توجه داشت،آنها تصور میکردند شهرها دگرگون شده و فرهنگ و سنتهای اصیل ایرانی را باید در درون مردم روستا و عشایر ایران جست وجو کرد.
او خاطر نشان کرد: این هنرمندان پیشرو با پرداختن به زندگی مردم روستا و عشایر به دنبال آن بودند تا ضمن حفظ سبک زندگی ایرانیها راهی به سوی نوگرایی پیدا کنند.
مجابی درباره نوگرایی در هنر نیز توضیح داد: در آن روزگار، دانشگاهیان و استادان دانشگاه هم تعریفی از هنر مدرن و نوگرا نداشتند و به دانشجویان توصیه میکردند که با شناخت میراث تصویری خودتان به مدرنیست میرسید و به همین دلیل بسیاری از هنرمندان آن زمان به آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی توجه داشتند و پزشک نیا هم با ثبت زندگی مردم عادی سعی داشت که از سنت فراتر رود.
او به مقالههای نجف دریابندری و ابراهیم گلستان درباره آثار پزشک نیا اشاره کرد و بخشی از مقاله گلستان را برای حاضران خواند.
مجابی نیز از هوشنگ پزشک نیا به عنوان آغازگر جنبش هنر مدرن در ایران یاد کرد و گفت: به جز ابوالحسن خان صدیقی که با فاصله تاریخی زیاد از دل مدرسه کمال الملک بیرون آمده بود و در سالهای ۱۳۰۴ نخستین آثارش را به شیوه امپرسیونیست ها و هنرمندان مدرن اروپا آفرید.
او گفت: پزشک نیا نخستین هنرمند مدرنیست ایرانی به شمار میرود و به گمان من جلیل ضیاءپور و هوشنگ پزشک نیا به طور همزمان آغازگران جنبش هنر مدرن در ایران بودند که بعدها این جنبش در آثار هنرمندانی چون حسین کاظمی،حمیدی،اسفندیاری، شکوه ریاضی و ... با فاصله اندکی ادامه مییابد.
مجابی همچنین به برپایی دو نمایشگاه انفرادی و گروهی از آثار پزشک نیا اشاره کرد و گفت: در نمایشگاه گروهی جلال آل احمد نیز حضور می یابد و آثار پزشک نیا مورد توجه او قرار میگیرد و در قالب یک مقاله به نقد آثارش میپردازد که اولین نقد جدی آثار پزشک نیا در زمان حیات او محسوب میشود.
مجابی نیز تابلو زن و کاشی را مهمترین اثر هوشنگ پزشک نیا عنوان کرد و گفت: او در مدت ده سال که در آبادان زندگی کرد مهمترین آثارش را خلق کرد، بسیاری از آثار او طراحی است که نشان میدهد او بی حوصله است و سریع جوشش درونی خود را به تصویر میکشید و از رنگ در جهت قدرت بخشیدن به طرح هایش استفاده میکرد، به رنگ ها مسلط بود اما به خط دلبستگی بیشتری داشت.
مجابی دور افتادن پزشک نیا از تهران را یکی از دلایل مهجور بودن او عنوان کرد و گفت: دولت به آثار هنرمندان مدرنیست بی توجه بود، مردم آثار آنها را درک نمیکردند و روزنامه ها نیز علیه آنها مطلب مینوشتند و به عنوان نقاشانی که نقاشی بلد نیستند از آن ها یاد میکردند،هیچ مشوقی در بیرون از جامعه نداشتند و تنها عشق و علاقه آنها بود که به نقاشی کردن امیدوارشان می کرد و امروز آن چه داریم محصول عشق و دانایی آنهاست.
در ادامه این مراسم فیلم مستندی درباره زندگی و آثار هوشنگ پزشک نیا پخش شد و پس از آن از نمایشگاه آثار نقاشی، طراحی، عکسها و اسناد این هنرمند رونمایی شد.
در بخش جنبی این نمایشگاه نیز فرهاد گاوزن به همراه شاگردانش در قالب ورک شاپ به طراحی پرداختند.
انتهای پیام
نظرات