دیدگاههای متفاوتی در رابطه با پیرشالیار اورامان وجود دارد که مورخان آن را به اشکال گوناگون بیان میکنند.
به گزارش ایسنا، منطقه کردستان، کلمه پیر شالیار از سه بخش
پیر+شا+لیار تشکیل شده که هر یک از آنها معنایی جداگانه دارد؛ پیر از دیدگاه آیین
میتراییسم به کسانی گفته میشود که توانسته باشند از 7 مرحله طریقت میتراییسم
گذشته و آن را پشت سر بگذارند نظیر پیر دایانی، پیر غریبه، پیر کومسی و ... که به
99 پسر اورامان مشهورند.
«شا» هم به کسانی گفته میشد که صاحب شان و شوکت و بزرگی بوده
و توانسته باشد رضایت مردم را جلب کرده باشد.
«لیار» بخش سوم کلمه، به معنای وکیل، یاور و جانشین
است و در مجموع پیر شالیار نزد مردم به شخصیتی اسطورهای- تاریخی گفته میشود که
صدها سال پیش میزیسته و میتوان گفت به معنای شاه شاهان یا پیر پیران است.
پیرشالیار
از دیدگاه عامه مردم:
از
دیدگاه عامه مردم که تحت تاثیر دین اسلام قرار گرفته، پیر شالیار نام دوم سید
مصطفی است که حضرت محمد را به خواب دیده و به اسلام گرویده و پس از گرایش به
اسلام، کتاب "معرفت پیر شالیار" اول را تغییر داده و در آن در رابطه با
دین اسلام نوشته و نام خود را به مصطفی پسر خداداد تغییر داده است.
پیرشالیار
اول کیست؟
چنان
که در کتب تاریخی نیز آمده است، پیرشالیار سیاو پسر جاماسب 150 سال پیش از میلاد
مسیح در اورامان میزیسته است. پیرشالیار اول پیرو آیین زرتشتی بوده و کتاب معرفت
پیرشالیار را نوشته است.
پیرشالیار
دوم کیست؟
در
کتب تاریخی آمده که پیرشالیار دوم سید مصطفی خداداد است که پس از اشاعه دین اسلام
در منطقه اورامان در عصر شیخ عبدالقادر گیلانی در سال 561 هجری قمری میزیسته و
پیرو طریقت قادریه بوده و با افکار و عقاید پیرشالیار سیاو آشنا بوده است. کتاب
معرفت را دستکاری کرده و احکامی را که در رابطه با زرتشت بود، حذف و احکام اسلام
را در آن نوشته است.
در
متون تاریخی دو دیدگاه متفاوت در رابطه با پیرشالیار وجود دارد. عدهای بر این
باورند که پیر شالیار یک نفر و عدهای نیز معتقدند پیرشالیار دو شخصیت متفاوت بوده
است.
از
جمله کسانی که معتقد هستند پیرشالیار یک نفر است، ملا عبدالکریم مدرس و محمد امین
هورامی هستند که به ترتیب در کتاب "بنەماڵەی زانیاران" و "مێژووی
ئەدەبی هەورامان" از آن بحث کرده و تنها به پیرشالیار دوم اشاره میکنند که
همان سید مصطفی پسر خداداد است.
از
جمله کسانی که معتقد هستند پیرشالیار دو شخصیت متفاوت است، آیت الله مردوخ در کتاب
"مێژووی کورد و کوردستان" و محمد امین بهادین در "دیوان پیرشالیار"
میتوان اشاره کرد.
کتاب
معرفت:
محتوای
این کتاب پند و اندرز دینی است که مردم هورامان معتقدند قدمت این کتاب از قرآن
بیشتر است که متاسفانه در حال حاضر نمونهای از آن در دسترس نیست و تنها چند بند
شعر به این کتاب نسبت داده شده که هنوز هم در میان مردم رواج دارد.
عروسی پیرشالیار:
پیرشالیار
در اذهان مردم هورامان شخصیتی صاحب کرامت است و به علت داشتن کرامت، شابهار خاتون
دختر پادشاه بخارا که کرولال بوده را شفا داده است. پدر شابهار خاتون نیز وعده میدهد
هرکس شابهار را شفا دهد، به عقد وی درمیآید که پس از بهبودی شابهار خاتون به دست
پیرشالیار، مردم هورامان برایش عروسی برپا میکنند که هنوز هم سالانه مراسمی در
هفته دوم بهمن ماه با عنوان عروسی پیرشالیار در هورامان برگزار میشود.
کودکان
هورامان روز چهارشنبه هفته دوم بهمن که این مراسم برگزار میشود، گردوهای باغ
پیرشالیار را به درب منازل برده آن را
تقسیم میکنند و هر ساله بیش از هزار راس گوسفند را قربانی کرده و بین مردم تقسیم
میکنند و از آنچه باقی میماند، غذا پخته و روز چهارشنبه پس از نماز عصر آن را
پخش میکنند.
بعدازظهر
چهارشنبه رقص آیینی و دف نوازی در مدح پیامبر آغاز میشود و شبانه نیز به بحث در
رابطه با پیرشالیار و دین و آیین و عرفان میپردازند و با خواندن قصیده و دعا مرام
را خاتمه میدهند.
کومسا
از دیگر جشنهای منتسب به پیرشالیار
یکی
دیگر از اعیاد هورامان که در چهلمین روز بهار برگزار میشود این است که بیشتر جنبه
اجتماعی دارد و ریش سفیدان پیش از مهاجرت مردم به کوهها، آنان را نصیحت میکنند.
در عصر پیرشالیار در این جشن، نمایندگانی برای کوهها انتخاب میشدند تا به جای
پیرشالیار مشکلات آنان را برطرف کنند.
در همین روز سنگ کومسا که در نزدیکی مزار
پیرشالیار قرار دارد را شکسته و به این دلیل که مردم باور دارند خیر و برکت به
همراه دارد، تکهای از آن را به محل زندگی خود در کوه میبرند.
منابع:
کتاب
پیرشالیار اثر رئوف محمدپور- تاریخ کرد و کردستان اثر آیت الله مردوخ و دیوان
پیرشالیار اثر محمدامین بهاالدین
نظرات