سید مهدی واعظموسوی در گفتوگو با ایسنا در خصوص ویژگی مهم و موثر امامان شیعه اظهارکرد: امامان شیعه در درجه اول دارای صفت تقوا و پرهیزکاری به معنی خودکنترلی، خودمدیریتی و پاسداری از نفس هستند. این ویژگی در همه امامان شیعی بارز بوده، به طوری که آنها را تا مرز عصمت پیش برده است. معصوم به معنای ناتوانی در انجام گناه نیست بلکه به معنی سرآمد بودن در تقوا و خودکنترلی است؛ در واقع گویی آنها از تیررس شیطان گریختهاند.
وی ادامه داد: بنابراین خداوند در آیه تطهیر میفرماید «اهل بیت(ع) را پاک و تطهیر کرده است». به این معنی که هیچگونه آلودگی، خطا، ضعف و سستی در وجود آنان وجود ندارد و به همین دلیل الگوی ما هستند. امام حسن عسکری(ع) نیز از آنچه بیان شد، مستثنی نبوده، لذا در میان دوستان و دشمنان زبانزد بودهاند و همه مردم ایشان را به عنوان فردی باتقوا، پارسا و پرهیزکار میشناختند.
این کارشناس مذهبی بیان کرد: پرهیزکاری ایشان به معنی فاصله گرفتن از جامعه و عبادت کردن در گوشهای خارج از جامعه نیست بلکه ایشان همواره همراه و دادرس مردم بودهاند. لذا حتی افرادی که شیعه نیست نیز از ایشان به نیکی یاد میکند
واعظموسوی خاطرنشان کرد: . آن امام در دوران سخت و نامناسب حکومت بنیعباس زندگی میکرد. دوران حکومت بنیعباس و بنیامیه، دوران خوبی نبود اما ۱۰۰ سال اول دوران حکومت بنیعباس به دلیل حضور ایرانیان در دربار خلافت، در مقایسه با سایر دورههای حکومت بنیعباس، دوران نسبتا خوبی بوده و امامان ما مانند امام رضا(ع)، امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) در راحتی بیشتری قرار داشتهاند.
وی تصریح کرد: دوره دوم حکومت بنیعباس که در واقع دوران زندگی امام عسکری(ع) و امام هادی(ع) است، دوره بسیارسخت و پراختناقی بود و بنیعباس بسیار بر آنها سختگیری کرده و محدودیتهایی برای ایشان ایجاد کرده بود. به این ترتیب امام حسن عسکری(ع) را در شهر نظامی سامرا زیر نظر قرار داده و پادگان را از بغداد به این شهر منتقل کرد؛ لذا شرایط سختی برای امام ایجاد کرده بودند.
این کارشناس مذهبی افزود: به طور کلی امام جواد(ع)، امام حسن عسکری(ع) و امام هادی(ع) مدت زمان کوتاهی عمر کردند زیرا دشمنان با توطئه و دسیسه آنها را مسموم میکردند. حتی عمر حکومت و خلافت خلفای عباسی نیز کوتاه بود که این موضوع نشانگر نابسامانی در دربار خلافت آنهاست. این نابسامانی و بیثباتی دربار خلافت بر زندگی امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) موثر بوده و آسایش را در زندگی آنها کمرنگ کرده است.
واعظموسوی اضافه کرد: اما علیرغم وجود شرایط سخت زندگی امام هادی(ع) و امام عسکری(ع)، آنان همواره مسلمانان و شیعیان را از هدایتها و رهنمودهای خود بهرهمند ساخته و گرچه تعداد آثار به جای مانده از ایشان کم است اما این آثار بسیار حکیمانه، ارزشمند و هدایتگر در زمینه سیره و منطق عملی و همچنین سخنان و گفتارهای حکیمانه است.
وی عنوان کرد: لطف خداوند و زیرکی و هوشمندی امامان شیعه، به ویژه امام عسکری(ع) و امام هادی(ع) سبب شد که حتی در اختناق شدید موجود در آن زمان، هدایتهای عملی و گفتاری خود را به مردم منتقل کنند؛ به طوری که این هدایتها سینه به سینه و توسط خواص و یاران نزدیک ایشان به ما رسید و همه مردم، به ویژه جوانان، نیازمند بهرهمندی از این رهنمودها و مطالعه آن هستند.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: این نوع از هدایت را نیز میتوان نوعی معجزه در نظر گرفت. همانطور که در قرآن نیز بیان شده «هر چه دشمنان اراده میکنند که چراغ هدایت را خاموش کنند، خداوند نور هدایت خود را همواره روشن نگه میدارد». بنابراین این شیوه هدایت نیز که در دوران پراختناق حکومت عباسی صورت گرفت، نوعی اعجاز محسوب میشود.
واعظموسوی در خصوص شک و تردیدها نسبت به امامت امام زمان(عج) هم تصریح کرد: در ابتدای سوره بقره بیان شده «ذلکالکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین». به این ترتیب در همان ابتدا تکلیف انسانها مشخص میشود و طبق این آیه از قرآن کریم و آیه «الذین یؤمنون بالغیب»، کسانی مورد هدایت واقع میشوند که متقی باشند و متقین افرادی هستند که مومن به غیب هستند.
وی خاطرنشان کرد: اگر ما تنها آنچه با حواس پنجگانه خود درک میکنیم را قبول کنیم، تفاوتی با یک ماتریالیست نخواهیم داشت اما اکثر باورهای یک فرد موحد، غیب است. به عنوان مثال خداوند که در رأس همه باورهای ما قرار دارد، غیب بوده و قابل لمس و درک با حواس پنجگانه نیست. همچنین دومین رکن باورهای ما، یعنی باور به قیامت نیز غیب است.
این کارشناس مذهبی گفت: به علاوه ما به امام زمان خود که از نظرها غایب هستند نیز ایمان و باور داریم. به این ترتیب افتخار ما این است که از درک مادیات و باورهای قابل درک و لمس به وسیله حواس پنجگانه فراتر رفته و باورهای غیبی داریم که سطح ما را ارتقا داده و براساس آن عمل میکنیم. لذا نباید شک و تردید نسبت به امامت پس از امام حسن عسکری(ع) و امام زمان(عج) باعث تعجب و شگفتی شود زیرا خداوند در قرآن بیان کرده که بیشتر آدمها مومن نیستند بلکه مشرک هستند. بسیاری از افرادی هم که ادعای ایمان دارند نیز مشرک هستند.
واعظموسوی بیان کرد: به همین دلیل است که در آخرالزمان و در زمان غیبت بسیاری از انسانها، باورهای خود را از دست میدهند و تعداد اندکی هستند که بر اساس باورهای درونی به غیب در اعتقادات و باورهای خود پایدار میمانند و اینان کسانی هستند که در عصر طلایی ظهور سربلند خواهند بود.
انتهای پیام
نظرات